«ایکس - شبهه»: متأسفانه این برنامه را ندیدهایم تا بدانیم واقعاً کارشناسی چنین سخن گفته است یا خیر؟ اما فرض میکنیم که کسی چنین بگوید.
بدون شک هر کس چنین بیاندیشد و یا بگوید، نه تنها اطلاعات کافی از اسلام، زبان، آخرت، احادیث و روایات مربوطه و ... ندارد، بلکه حتی زحمت اندکی تفکر نیز به خود نداده است و ندانسته سخن بر زبان رانده است و موجبات وهن اسلام و تغذیه برای سایتهای ضد دین را فراهم آورده است.
الف - مسئلهی «زبان» فقط همین حروف الفباء و سپس یک ادبیات محاورهای یا دستوری بدان زبان نیست. بلکه مسئله، فهم، درک و قبول یک فرهنگ است، که البته فهم عمیقتر و بیشتر، مستلزم فراگیری گویش اصل آن است. چنان چه در خواندن یک رومان یا فلسفه یا شعر نیز چنین است.
ما نیز در بیان خودمیگوییم که اگر کسی «زبان شعر» را نداند، اشعار مولوی یا حافظ یا سعدی را درست درک نمیکند – اگر کسی زبان «هنرهای تجسمی یا نمایشی» را نداند، فهم کمتری از نقاشی، مجسمهسازی، فیلم و تأتر خواهد داشت. همین طور است «زبان پزشکی» - «زبان ریاضی» - «زبان فلسفه» و ...، حتی در امور معنوی هم این اصطلاح رایج است. مثلاً میگوئیم: اگر کسی «زبان عاشقی» را نفهمد، عشق را نمیفهمد.
یا به عنوان مثال: زبان طبیعت و فراتر از آن «زبان تکوین» که فارسی یا عربی یا انگلیسی نیست. در آخرت خداوند متعال به هر نفسی امر میکند که خودت کتاب «نفست»، یعنی وجود و زندگیات را بخوان و ببین که در چه جایگاهی از درجات هستی قرار گرفتهای، همین که خودت بخوانی کافی است. یعنی نیازی به قضاوت و داوری هم نیست. همین که خودت مروری بر زندگی و شخصیت و اعمال خودت کردی، میفهمی که کجایی و به کجا باید بروی. حال آیا این کتاب به عربی نوشته شده است، و اگر کسی در دنیا عربی بلد نبود، آنجا میگوید: ببخشید من نمیتوانم این کتاب را بخوانم؟!
«اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسيباً» (الإسراء - 14)
ترجمه: (و به او خطاب رسد كه) تو خود كتاب اعمالت را بخوان و بنگر تا در دنيا چه كردهاى كه تو خود تنها براى رسيدگى بحساب خويش كافى هستى.
پس اگر کسی «زبان اسلام»، «زبان وحی»، «زبان قرآن» و خلاصه «زبان توحید و دینداری» را نفهمد، و فقط زبان دنیاگرایی، تنعم از متاع قلیل دنیا، و زبان هوای نفس را درک کند، نباید امیدی به نجات در دنیا و آخرت داشته باشد.
ب – دقت شود که هیچ یک از علوم حصولی در دنیا، با ما به آخرت نمیآید و در همین دنیا میماند. یعنی با «مرگ» از ما جدا میشود. درست همانطور که یک حادثهای مانند تصادف، سبب میشود که انسان برای چند لحظه یا چند ثانیهای، حتی اسم خود را به یاد نمیآورد. به عنوان مثال: علم فیزیک یا شیمی یک دانشمند فیزیک یا شیمی، به همراه او نمیآيد، به دردش هم نمیخورد. آنجا که عالم مادی نیست که علم به فیزیک یا شیمی، یا الکترونیک و ...، مشکلی از کسی حل کند. زبان و ادبیات نیز از علوم حصولی است و به آخرت منتقل نمیشود. حتی علم زبان عربی در عربزبانها و یا فارسی در فارس زبانها. پس اگر زبانی، ادبیات تکلم در آخرت باشد، در همانجا به همگان داده میشود.
ج – پس از مطلب فوق، به زبان ظاهر میرسیم. بالاخره آیا در آخرت گفتگویی بین اهالی آخرت با یک دیگر صورت میپذیرد یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت است، زبان و ادبیات آنها چیست؟ در پاسخ: در روایات آمده است که این زبان، همان زبان تکلم قرآن، یعنی عربی فصیح قرآنی است؟ و در آن جا حب ملی، جغرافیایی و یا تفرقهی زبانی، ملی و نژادی نیز وجود ندارد.
اما، این دلیل نمیشود که هر کس در دنیا زبان عربی یاد نگرفت، در آخرت از جواب بماند! اگر این طور باشد که همهی انبیاء،اولیاء و مؤمنین قبل از اسلام از جواب میمانند، چون افلب عربزبان نبودند.
این حرف خیلی احمقانه است. بلکه اگر زبان توحید، قرآن و اسلام را درک نکرد، در آنجا از جواب میماند. و این هم طبیعی است.
اسلام عزیز هر آن چه برای نجات بشر لازم بود، بیان نموده است و در دستورات اسلامی، هیچگاه فراگیری زبان عربی به صورت یک واجب مطرح نشده است. اگر چنین بود، لازم میآمد که پیامبر اسلام (ص) که دینی جهانی را آورده است، به همهی مردم دنیا، از جمله ایران و انگلیس و چین و هند و ... دستور دهد که زبان خود را کنار بگذارید و عربی یاد بگیرید.
نباید هیچ وقت حرف بیمنطق و غیر مطابق با عقل را پذیرفت. فرض کنیم یک فارس زبان یا ترک زبان در صحرای قیامت حاضر شد. بالاخره با یک زبانی باید با او تکلم شود و این زبان، همان زبان عربی قرآن است. بعد او بگوید: ببخشید، من این زبان را بلد نیستم. و او بگویند: پس همهی اعتقاداتت باطل و همهی اعمالت حبط شد و به جهنم میروی – حتی اگر شبها تا صبح نماز شب خوانده باشی و صبحها تا شب مجاهدت کرده و در نهایت شهید شده باشی؟! آخر این حرفها مسخره کردن نظام حکمت الهی و آخرت نیست؟!
به نظر میرسد که این سخنان بیشتر از ناحیهی «غیر خودیهای» مغرض و احیاناً غیر مغرضهای نادان پخش میشود. حتی اگر در شبکههای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران باشد. تا از سوی با تحریک حبهای ملی، مردم را با دین مخالف کنند و از سوی دیگر به خاطر سخت و شاق بودن یک امر، مردم را از دین و نجات نا امید کنند.
کلمات کلیدی:
گوناگون