پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): هر کسی هر چه بگوید، میشود "نظریه"؛ حال آیا آن که نظریه میدهد و یا ادعایی میکند، باید دلایل، شواهد و قرائنی برای اثبات نظریهی خود بیاورد، یا دیگران باید با دلایل متقن رد کنند و اگر رد نکردند، حتماً آن نظریه باید درست، محکم و قابل قبول شناخته شود؟! پس باید از آنها پرسید که چگونه اثبات میکنید؟ نه این که سؤال شود: چگونه میشود رد کرد؟!
این روش تبلیغ و القای نظریههای گوناگون و مشغول کردن اذهان عمومی به آنها، مانند روش مشهور به قصههای "ملا نصرالدین" میباشد که مثلاً گفت: "ستارگان آسمان صد هزار عدد است! گفتند: از کجا معلوم؟ گفت: اگر قبول ندارید، بروید بشمارید"! یا زیر پای خودش میخی بر زمین فرو کرد و گفت: "اینجا مرکز زمین است"! پرسیدند: به چه دلیل و از کجا معلوم؟! گفت: "اگر قبول ندارید، بروید متر کنید!"
چه شده است که در عصر علم و تکنولوژی، نام هر داستان خیالی، و خیالپردازی را میگذارند «نظریه»؟! آیا خودشان قبول و باور کردهاند که به دیگران القا میکنند؟! هرگز.
از این رو، اگر بخواهید با نگاه علمی به یک نظریه توجه کنید، اول باید ببینید که دلایل، شواهد و قرائن مدعی چیست؟ با این همه، تا یک نظریه به لحاظ علمی کاملاً اثبات نشود، در همان حد نظریه است و یک نظریه، قابل بررسی هست، اما قابلیت پذیرش و تبعیت ندارد. این درس بزرگی است که خداوند متعال در قرآن کریم به ما آموخت:
« وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا » (النّجم، 28)
ترجمه: آنها هرگز به این سخن دانشی ندارند، تنها از گمان بیپایه پیروی میکنند با اینکه «گمان» هرگز انسان را از حقّ بینیاز نمیکند!
موجودات فضایی:
دانشمندان و محققان ماتریالیست، از آن جهت که جز ماده را قبول ندارند، نمیتوانند عالَمی جز همین عالَم ماده را بشناسند و قبول کنند و بالتبع نمیتوانند موجوداتی فضایی، به غیر از آن چه در این عالَم ماده میتواند زندگی کند را بپذیرند. از این رو، وقتی میخواهند جهت یافتن احتمالی حیات و موجودات زنده در سیارات دیگر تحقیق کنند، ابتدا به دنبال آب و سپس هوای مناسب تنفسی میگردند! و برای «موجود فضایی» نیز صورتی تخیلی مانند همین موجودات زمینی میسازند که یا بزرگتر و زشتتر است یا زیباتر و خیالی و ... .
اما تردیدی نیست که اگر حیات در این آسمان اول به غیر از زمین وجود نداشته باشد (و چه بسا وجود داشته باشد)، حتماً در آسمانهای دیگر وجود دارد؛ چنان که فرمود:
« وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ » (الشوری، 29)
ترجمه: و از نشانههاى [قدرت] اوست آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از [انواع] جنبنده در ميان آن دو پراكنده است، و او هرگاه بخواهد بر گردآوردن آنان تواناست.
آیتالله علامه طباطبایی رحمة الله علیه، در تفسیر این آین مینویسند: «... از ظاهر آن برمىآيد كه در آسمانها نيز جنبندگانى هست، و اينكه بعضى «مانند تفسیر روح المعانی»، جنبندگان آسمان را به ملائكه تفسير كردهاند، صحيح نيست، زيرا اولا آيه شريفه مطلق است، و نمىشود بدون دليل آن را مقيد به يك نوع جاندار كرد، و ثانيا اصولا اطلاق كلمه "دابة" بر فرشتگان معهود نيست.» (المیزان، ذیل آیه).
پس، موجودات زنده متنوع بسیاری [که از آنها به جنبده تعبیر میشود) در آسمانها وجود دارند که برای انسان ناشناخته هستند و شاید هیچگاه نیز شناخته نشوند.
بنابر این، مسلمان و اهل قرآن مجید، قبل از آن که سایر دانشمندان و محققان، وجود موجودات زندهی دیگر در آسمان (یا به تعبیر قرآن آسمانها) را به عنوان نظریه مطرح کنند، به برکت علم آموخته شده توسط "وحی"، یقین دارند که حیات در آسمانها جریان دارد و حتی چه بسا در کرات و سیارات همین کهشکانهای آسمان اول نیز وجود داشته باشد، اگر چه از ماهیت آنها نه خبر متقنی داده شده است و نه علم تجربی چیزی یافته است.
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، در چگونگی رابطه بین ستارگان همین کهکشان و سایر کهکشانهای آسمان اول میفرمایند:
« هذِهِ النُّجومُ الّتى فى السّماءِ مَدائِنُ مِثلُ المَدائنِ الّتى فىِ الارضِ مَربوطَةٌ كُلُّ مَدینة الى عَمود مِن نُور » (سفینة البحار، ماده نجم، صفحه 574)
ترجمه: «ستارگانى كه در آسمان است شهرهائى است همچون شهرهاى زمین؛ و هر شهرى با شهر دیگر (هر ستارهاى با ستاره دیگر) با ستونى از نور مرتبط است».
[بدیهی است که شهر به جایی میگویند که آباد باشد]
کنترل انسان توسط موجودات فضایی:
درست در آیهی بعد از آن که فرمود در زمین و آسمان جنبده (دابة) وجود دارد، فرمود که مصیبتهای وارده به شما، از خودتان است؛ تا اذهان دچار اوهام نگردند و نظریه ندهند که لابد موجودات فضایی ما را کنترل میکنند:
« وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ » (الشّوری، 30)
ترجمه: هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام دادهاید، و بسیاری را نیز عفو میکند!
نکته: در دانش و بینش قرآنی و آموزههای اسلامی، تردیدی نیست که نه تنها تمامی اجزای عالم به هم پیوسته و مرتبط هستند، بلکه به ویژه "انسان"، رها شده نمیباشد. تصریح شده که ملائکی از چهار جهت از انسان حفاظت میکنند، فرشتگانی مأمور رزق، الهام، دعا ... و هر امر دیگری میباشند؛ اما این فرق دارد با این که گفته شود: «موجودات فضایی، انسان را کنترل میکنند».
دقت شود که حقایق هستی، قابل کتمان و تکذیب نیستند، منتهی کفار یا به تعبیر دیگری، مادهگرایان (ماتریالیستها)، چون نمیتوانند اصلش را رد و تکذیب کنند، برایش "بدل"های اوهامی و خیالی میسازند، و البته سپس از آنها نهایت سوء استفاده را میبرند.
اگر دقت کنید، حتی برای "منجی آخرالزمان" نیز بدلهایی چون: «زورو – اسپایدرمن – ارباب حلقهها و ... » ساختهاند و برای حکومت واحد جهانی، به غیر از بدلسازی واقعی در جهان سیاست و نظام سلطه، انواع و اقسام بازیهای دیجتالی و رایانهای ساختهاند و بهرهاش را میبرند. چنان که سفینهها و بشقابپرندههای ناشناختهای ساخته و برای جاسوسی به آسمان کشورها میفرستند و اگر دیده شد، میگویند: «احتمالاً بشقابپرندهی فضایی، یا UFO بوده است!»
همانگونه که جادوگران، رمالان و جاهلان اعصار گذشته، هر بیماری ناشناختهای [به ویژه غش کردن] را به "جنّ" نسبت میدادند، اینها نیز برای جنگهای بیولوژیکی، ایجاد اختلال هواس و حافظه، تغییر ژنهای یک نژاد یا ملت و ...، میکروبهای ناشناخته و مرموزی را تولید و روشهای گوناگون تزریق میکنند، و شایعه میکنند که «چه بسا، انسان توسط یوفوها کنترل میشود»؛ اما خودشان به خوبی میدانند که چنین نیست و چه میکنند!
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
چگونه میتوان نظریه یوفوها را ( کنترل انسان توسط موجودات فضایی) را رد کرد؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8080.html
کلمات کلیدی:
گوناگون