پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): این همان بحث (جبر و اختیار) است.

شبهه، یعنی همین که مطالبی از حقایق را می‌گیرند و سپس آن را با اباطیل می‌آمیزند تا در شناخت‌ها، باورها و خط مشیّ مردم، ایجاد انحراف و اعوجاج نمایند و با سلطه بر اندیشه‌ها، باورها و کار مردم، بهره‌اش را ببرند!

الف – همیشه عادت کنیم که از مدعی، دلیل عقلی، یا سند و مدرک نقلی، یا شواهد و مثال‌های وقوعی بخواهیم، نه این که سخن و ادعای او را بگیریم و بعد دنبال این برویم که آیا درست هست، یا نیست؟! این یک انفعال و بازی خوردن است و البته تمامی هم ندارد! در مثل‌ها آمده که شخصی مشهور به "نصر الدین"، مدعی شد که «ستاره‌های دنیا (مثلا) یک میلیون عدد است»! از او پرسیدند: چه دلیلی داری؟! گفت: اگر قبول ندارید، بروید بشمرید!

ب – خداوند متعال که خالق هستی است و هر چه هست، آیه، اسم، نشانه و دلیل بر او و اسمای حسنایش می‌باشد، به حرمت "عقل و اختیاری" که به انسان موهبت نموده، در اثبات وجود خودش، حقانیت توحید و معاد و نیز چگونگی اول و آخر آدمی، دلیل می‌آورد؛ برای اثبات انبیایش دلایل و براهین عقلی اقامه می‌کند و معجزات عینی نیز به آنها می‌دهد و از حکمت مخلوقات یا حوادث سخن می‌فرماید...؛ اما یک عده، هر چه دل‌شان خواست، بدون هیچ دلیل و مدرکی به زبان می‌آورند و مدعی می‌شوند، و یک عده‌ی دیگر نیز دنبال دلایل برای اثبات و نفی آن می‌گردند؟!

*- در مثل‌ها آمده که شخصی مدعی شد که «ستاره‌های دنیا (مثلا) یک میلیون عدد است»! از او پرسیدند: چه دلیلی داری؟! گفت: اگر قبول ندارید، بروید بشمرید!»؛ حال فرض بگیرید که یک عده نیز بروند بشمرند که حرف او را اثبات و یا نفی نمایند!

●- این بازی فریبکارانه، نه تنها در مورد خرافات، بلکه در مورد نظریات و ایسم‌ها نیز صادق است. می‌گویند: «به نظر ما چنین و چنان است و اگر شما نظر ما را نمی‌پذیرید، باید دلیل و برهان اقامه کنید»! در حالی که آنها باید نظرشان را مستدل بیان نمایند!

عوالم دیگر:

البته که عوالم هستی، مراتب گوناگونی دارد و هر عالمی، ویژگی‌های خودش را دارد، و آدمی در طی این مراتب، از یک نقطه‌ی اعلایی سیر نزولی به این عالم پایین (سفلی) دارد و از اینجا نیز سیر صعودی خود را به نقطه‌ی اعلا ادامه می‌دهد (قوس نزول و قوس صعود)؛ و آیاتی چون: « إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ » و یا « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ * ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ / التین، 4 و 5»، همه تصدیق این مراتب وجودی و عوالم پیش از تولد در دنیا و پس از خروج از این دنیا می‌باشد.

اما این بدان معنا نیست که ما در یک عالمی بودیم، آنجا روح و نفس، و نیز اختیار و اراده و نیز بدن و نیازهایش را داشتیم و کارهایی کردیم، پس هر چه اینجا انجام می‌دهیم، پیش از این در عالم دیگری انجام داده بودیم و مراحل زندگانی را در آنجا سپری و تجربه کرده‌ایم، و سپس تمامی پیشامدهای دنیا را در آنجا قبول کردیم و سپس به دنیا آمدیم! این یعنی: آنجا اختیار داشتیم و اینجا نداریم.

اهداف سیاسی:

این ادعا، همان القای "جبر" در مبحث "جبر و اختیار" است که در هر موقف و جامعه‌ای، به گونه‌ای متفاوت مطرح می‌گردد.

یک – مستکبرانِ عوامفریب، می‌خواهند "عقل و اختیار" را تعطیل اعلام کنند و القا کنند که همه چیز "جبر" است، از این راه وارد می‌شوند! تمامی ظالمان عالم، برای تطهیر خود از جنایات‌شان، مدعی "جبر" شدند.

البته برای مدعیان، هیچ فرقی ندارد که مردمان معتقد به جبر باشند و یا اختیار! بلکه القای جبر و سلب اختیار، فقط و فقط ریشه‌ی سیاسی دارد! در گذشته نیز چنین بوده است! اگر دقت کنید، مقوله‌ی جبر در گذشته نیز فقط در توجیه جنایات فرعون‌ها، یزیدها، شمرها و ... مطرح شده است.

●- می‌خواهند به مردمان القا کنند که نه مقابل ظلم بایستید، نه بر علیه ظالم بشورید، نه نسبت به آن چه بر سر شما می‌آورند، اعتراض و نقدی داشته باشید و نه مترصد تغییر شرایط خودتان باشید، چرا که همه و همه جبر است و از عالمی دیگر برای خودتان رقم زده و با خود به این دنیا آورده‌اید!

دو - می‌خواهند مقوله‌ی هدایت، رشد و کمال را تعطیل کنند، تا مقوله‌ی نبوت، وحی و امامت را نیز از ریشه بخشکانند! چرا که با تعطیلی عقل و اختیار و باور حاکمیت جبر، دیگر هیچ دعوت یا بازدارندگی، موضوعیتی ندارد. همه جبر است!

عوالم دیگر:

●- مگر در عوامل دیگر، شرایط این عالم وجود داشته که ما همه چیز را یک بار آنجا انجام داده باشیم؟!

●- مگر در عوالم دیگر، انسان بدن مادی داشته و از صفات، نیازها و دگرگونی‌های آن برخوردار بوده است، که امور این دنیا را ابتدا در آنجا تجربه کرده باشد؟!

●- آیا اگر کسی در این دنیا، تحصیل علوم تجربی نماید و در این عرصه دانشمند شود، یعنی پیش از این در عالمی دیگر فیزیک و شیمی خوانده است؟!

●- آیا اگر کسی در دنیا خودکشی نماید، یعنی یک بار هم در آن دنیا خودکشی کرده است؟!

●- آیا اگر کسی مانند فراعنه‌ی گذشته و یا پادشاهان و امپراطورهای قرون وسطایی، یا ابر قدرت‌های دیکتاتور و جلاد امروزی، بر اریکه‌ی قدرت بنشیند و مردمان را به خاک و خون بکشد، یعنی یکبار هم در عوالم پیشین چنین کرده است؟!

●- آیا ثروتمندانی که دارایی خود را از استعمار و استثمار و به یغما بردن سرمایه‌ها و اموال مردم به دست آورده‌اند، و یا کلاهبرداران کلان جهانی، یک بار هم در عالم دیگری از این طرق بدین ثروت رسیده‌اند؟!

●- آیا کسی که معلول و مصدوم می‌گردد – کسی که در جوانی می‌میرد – کسی که تا کهنسالی زندگی می‌کند – یک کشاورز و یا یک چوپان و یا یک معلم ...؛ یکبار هم در گذشته چنین شرایط و مشاغلی داشته‌اند؟! مثلاً در عوالمی دیگر به واسطه تصادف خودرو یا قطار، معلول شده‌اند – و یا گندم و جو کاشته‌اند – و یا گاوداری و مرغداری و گله داشته‌اند؟! یا خودرو و هواپیما ساخته‌اند؟! و سپس این شرایط و حوادث را پذیرفته‌اند به دنیا آمدند؟!

●●- اگر آدمی پیش از این در عالم دیگری، تمامی امور این دنیا را تجربه کرده و اکنون هر چه بر سرش می‌آید، جبر است و خودش انتخاب کرده است؟ پس این همه کشف علوم، حقوق، بایدها و نبایدهایی که از سوی انبیای الهی بیان شده و یا در مکاتب و حقوق‌های دیگر بیان و مصوب می‌گردد، و این همه تلاش برای چیست؟!

پس این خرافه‌ها، فقط برای بستن راه هدایت، رشد و کمال است، برای ایجاد اعوجاج و انحراف است، برای سوء استفاده‌ی سوداگران فاسق و ظالم، از سادگی و عوامی مردمان می‌باشد.

« الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ » (ابراهیم علیه السلام، 3)

ترجمه: همان‌ها که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح می‌دهند؛ و (مردم را) از راه خدا باز می‌دارند؛ و می‌خواهند راه حق را منحرف سازند؛ آنها در گمراهی دوری هستند!

 

مرتبط:

آیا با اعتقاد به خداوندی که عالم به آینده است و خود نیز ما و محیط اطراف ما را آفریده و ناظم است؛ چاره‌ای جز جبر گرایی برای ما می‌گذارد. مثلا: شخصی چون شمربن ذالجوشن‌، چاره‌ای جز شمر بودن ندارد. (30 مرداد 1394)

استادی داشتیم که می‌گفت: امام علی باید شهید می‌شد؛ حالا اگر ابن ملجم این کار رو انجام نمی‌داد، شخص دیگری این کار را می‌کرد و مثل اینه که ما هم اینجا بگیم امام جواد باید به دست همسرش مسموم می‌شد، حالا این زن این کا ر رو نمی‌کرد یه شخص دیگه این کار رو انجام می‌داد. (16 مهر 1393)

 

مشارکت و هم‌افزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)

می‌گویند: روح انسان، پیش از این تمامی مراحل زندگی در این دنیا را سپری کرده و پس از پذیرش رویدادها و اتفاقات، وارد این دنیا شده است؟!

http://www.x-shobhe.com/shobhe/9120.html

 

 

 

کلمات کلیدی:  گوناگون