تقابل طب اسلامی و طب نوین غربی به بالاترین حد خود بیش از هر زمان دیگری رسیده است ...؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): "طب اسلامی" یعنی چه، که با طب نوین که امیتازش به نام غربیها ثبت شده، در تقابل باشد یا نباشد؟!
یک موقع شما میگویید: "حکومت اسلامی"، یا خلافت، ولایت و امامت اسلامی، برای این است که بدل غیر اسلامیاش، در حکومت مستکبران و ظالمان و امامان جور وجود دارد؛ یک موقع میگویید: "حقوق اسلامی"؛ مثل حقوق تجارت در اقتصاد، یا حقوق کیفری، یا حقوق بین الملل و ...؛ برای این است که انواع و اقسام حقوقهای دیگر، در مکاتب و ایسمهای دیگر وجود دارد؛ اما آیا ریاضیات یا نجوم اسلامی هم داریم؟! طب اسلامی یعنی چه؟ یکی تعریف بدهد!
در علوم ریاضی یا طبیعی (تجربی)، چه فرقی بین "اسلامی و غیر اسلامی" وجود دارد؟! بالاخره هر چه که هست، کشف قوانین حاکم بر آفرینش الهی میباشد. آیا اگر در قرآن مجید بفرمایید که سیاراتی چون زمین، ماه، ستارگان و ... همه در مداری میچرخند، میشود: «نجوم اسلامی»؟!
پس تفاوت در نگاه عالَمشناسی [جهانبینی] دانشمندان است، نه در طبیعت و قوانین حاکم بر آن. تفاوت دانشمند موحد و مسلمان با دانشمند محلد و کافر این است که مسلمان عقل و خرد را به کار انداخته و طبیعت و قوانین حاکم بر آن را بیاصل و ریشه، بیمبدأ، تصادفی، همینطوری و بینتیجه نمیبیند و به مبدأ آفرینش و معاد، بر اساس براهین عقلی معتقد است، اما دانشمند کافر، فقط عنصر شناس است و با اول و آخر کاری ندارد، انکار و یا حتی کتمان نیز مینماید.
●- بنابراین، چیزی تحت عنوان ریاضیات اسلامی، نجوم اسلامی، معماری اسلامی و طب اسلامی، که جدای از علوم مکشوفهی انسان در طبعیت باشد نداریم – اما این که با جهان بینی توحیدی – اسلامی نگاه کنیم و این علوم را در چه جهتی بکار بندیم، داریم.
بله، مسلمانان با انتزاع از باورهای خود، به نوعی از معماری [آرشیتکتی] بیشتر علاقه دارند، نه این که در اسلام چیزی تحت عنوان معماری اسلامی وجود دارد. مثلاً میفرماید: در ساخت و ساز شخصی و یا شهری، باید حقوق فردی و اجتماعی از حیثهای گوناگونی چون سلامت، امنیت، بهداشت و ... رعایت گردد، راههای عمومی سد نشود و ... .
ریاضیات، علم اعداد است - نجوم علم آسمانشناسی است – معماری علم ساخت و ساز است - و طب، علم پزشکی و علم بدن میباشد؛ آیا این علوم اسلامی و غیر اسلامی دارند؟! آیا میگرن، یا زخم معده، در مسلمان و یا غیر مسلمان تفاوت دارد و یا داروی معالجهاش متفاوت است؟!
بنابراین، اگر تقابلی باشد، بین "طب سنتی" و "طب نوین" میباشد، نه "طب اسلامی با طب نوین"!
طب اسلامی؟!
●- فرض کنید که در حدیث معتبر و بدون معارضی بخوانید که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودهاند: «اگر مرد کاسنی بخورد، نطفهاش زیاد میشود – و یا از قولنج معده در شب جلوگیری میکند» - یا بخوانید: «خوردن به، سیب و ... توسط زن باردار، به زیبایی جَنین کمک میکند» - یا بخوانید: امامی، راجع به یک بیماری که طحالش دچار مشکل شده بود، فرمودهاند: «سه روز به او تره بخورانيد خوب مىشود» و ...؛ آیا این یعنی طب اسلامی؟! مثلاً طب غیر اسلامی، با انجام آزمایشاتی به همین نتایج نمیرسد؟!
●- یک بیماری، به امام معصومی رجوع میکند و مشکل خود را بیان میدارد، امام علیه السلام نیز که نیازی به آزمایش و پاسخ آزمایش ندارد، به او میفرماید که فلان چیز را بخور تا بهبود یابی و او نیز چنین میکند و بهبود مییابد! آیا نام این میشود "طب اسلامی"؟!
شاید اگر دیگری مراجعه مینمود و همان درد را میگفت، امام با توجه به شرایط او، نسخهی دیگری به او تجویز مینمود.
در میان فرق انحرافی شیعه، یک گروهی هم بودند به نام "اخباریون"؛ اینها مدعی بودند که هر چه امام فرموده است. بنابراین اگر میخواندند امامی برای بیماری که مثلاً اظهار سر درد میکند، تجویزی نمودهاند، همان را به هر بیماری که سر درد داشت تجویز میکردند؛ در حالی که علل و ریشههای سردرد و علاج آنها متفاوت میباشد.
طب سنتی:
بله، یک رویکرد جدیدی در فضای پزشکی و داروسازی پدید آمده است به نام "طب سنّتی"! و موضوعش این است که نسبت به مصرف داروهای گیاهی رغبت بیشتری نشان دهند تا داروهای شیمیایی.
این رویکرد، نه جدید است و نه مختص به کشور ما؛ بنده شخصاً به خاطر دارم که حدود چهل سال پیش، در آلمان و سپس سایر کشورهای اروپایی، و البته همه به تبعیت از امریکا، موج این رویکرد آغاز شد و آرام آرام بر تعداد فروشگاههای داروهای گیاهی، افزوده شد؛ حالا این موج پس از نزدیک به نیم قرن، به ایران رسیده است؛ و اگر بیشتر داروهای ما وارداتی نبود، این موج زودتر به ایران میرسید؛ چرا که اساساً ایران در مصرف داروهای گیاهی، سابقهی بسیار قدیمیتر که به چند قرن پیش میرسد دارد و سرزمین پهناور و چهار فصلش نیز برای رویش این گیاهان بسیار مناسبتر از سرزمینهای اروپایی میباشد.
حامی اصلی این رویکرد در عمومیسازی فرهنگ مصرف داروهای گیاهی، شرکتهای بیمه بودند؛ چرا که مدتها پیش از این نحله، به پزشکان دستور داده بودند که از تجویز دارو بکاهند؛ چرا هزینههای مترتب بر بیمه را زیاد میکند و شرکتهای بیمه، در مقابل حق بیمهای که اخذ میکنند، دوست ندارند هزینه کنند، تا سود بیشتری ببرند.
فرقهسازی:
بالتبع با رونق بازار داروهای گیاهی، سرمایهگذاران و تجار بسیاری وارد این بازار شدند و کم کم سر و کلهی شرکتهای بزرگ و حتی باندهای بزرگ و کوچک تجاری در قالب واسطه و ... نیز پیدا شد و به این رویکرد، دامن زد، تا بازار گستردهای بیابد؛ به ویژه با توجه به این که مواد اولیهی جهت تولید داروهای گیاهی، همان زمین، خاک و آب است و نیازی به تهیه مواد شیمیایی، آزمایشات، ترکیبات و ... ندارد و جالب آن که اکثر انواع داروهای گیاهی نیز از نوع علفهای خودرو میباشند.
تبلیغات گسترده، برای بازار داروهای گیاهی شروع شد؛ گاه انواعی برای رژیم لاغری تبلیغ شد، انواعی برای معالجهی سردرد، یا بهبود مزاج، یا تحت عنوان آرامبخش که مصرفهای عمومی دارند، و آرام آرام، مصارف تجویزی برای برخی از بیماریها نیز مورد توجه و تبلیغ قرار گرفت؛ دورههای کارشناسی برقرار گردید و پزشکانی نیز به این بازار تزریق شدند و یا به میل خود آمدند.
●- اما، نکتهی مهم این است که دنیای تبلیغات، از فرهنگها، آداب، رسوم و حتی اعتقادات اقوام، نهایت بهره را میبرد، لذا در یک فرهنگ تحت عنوان داروهای سنتی بومی مطرح شد و در میان مسلمانان و به ویژه شیعیان عوام، تحت عنوان "طب اسلامی"، به آن تقدس نیز بخشیدند!
امروزه، این به اصطلاح "طب اسلامی"، کارشان از مصرف چند گیاه گذشته وب به یک فرقه و باند بیتابلوی عجیبی نیز مبدل شده است که خطرات اعوجاج آن را در آیندههای نزدیک و دور خواهیم دید! چگونه میتوانستند اذهان عمومی شیعیان را از اصلیترین مسائل حیات شخصی و اجتماعی بشر دور کنند، و متوجه بدن و اثر گیاهان در آن بنمایند؟!
در یک سازماندهی نهان، طرفداران طب سنتی، تحت عنوان "طب اسلامی"، گروههای کوچک تشکیل دادند، به گروههای بزرگتر مبدل شدند، حتی خود را طرفدار فلان آیت الله میخوانند و در مجلس و جلسهی درسی (به ویژه بانوان) نیز سخنشان انتقال یافتههای جدید و تجویز به یکدیگر میباشد! هر روز صبح و شب، در فضای مجازی، چند داروی جدید را دریافت و چند داروی دیگر را تجویز میکنند! در این عرصه، همه پزشک معالج، داروشناس و گیاهشناس شدهاند!
جالب آن که تعصب این عده روی آن چه نامش را به دروغ "طب اسلامی" گذاشتهاند، آنقدر شدید است که نه تنها تمام فکر و ذکر خود را مشغول به این کردهاند که چه بخورند، چه چیز را با چه چیزی مخلوط کنند؛ و به دیگران نیز مرتب تجویز کنند، بلکه اگر ببینند کسی با این روشها و یا این نحله، باند و گرایش گروهی موافقت ندارد، چنان آشفته میگردند که اگر به اصول اعتقادات آنها اهانتی گردد، چنین بر نمیآشوبند و انفعال نشان نمیدهند!
خانم به ظاهر متجددی را دیدیم که از تزریق واکسن به نوزاد خود پرهیز میکرد و میگفت: فلانی گفته این واکسنها را تزریق نکن و آب یا عصاره فلان گیاهان را بده! لابد اگر خدایی ناکرده نوزادش به فلج اطفال یا ... مبتلا شد، به زمین و آسمان و طب اسلامی و ... ناسزا خواهد گفت!
●●- لذا ضمن آن که آثار مفید "گیاهان دارویی"، که برخی عمومی هستند و برخی دیگر باید طبق تشخیص و تجویز پزشک، مصرف گردند مورد تأیید است؛ باید بدانیم که اولاً چیزی تحت عنوان "طب اسلامی" وجود ندارد، و ثانیاً اینها همه اینها دکان و دستگاه است که به غیر از سودآوریِ سالانه چند میلیاردی، مبدل به گروه و فرقه نیز میشوند! چنان که "تقابل یا مغایرت این به اصطلاح طب اسلامی، با علوم آزمایشگاهی و رشد علمی بشر در پزشکی و داروسازی"، برای شما نیز ایجاد شبهه در معارف و باورهای اعتقادی و دینی نموده است!
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی .
پرسش:
تقابل طب اسلامی و طب نوین غربی به بالاترین حد خود بیش از هر زمان دیگری رسیده است ...؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9797.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 2799
- 5 خرداد 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون طب