بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (المائدة، 105)
- اى كسانى كه ايمان آوردهايد! مراقب خود باشيد! اگر شما هدايت يافتهايد، گمراهى كسانى كه گمراه شدهاند، به شما زيانى نمىرساند بازگشت همۀ شما به سوى خداست؛ و شما را از آنچه عمل مىكرديد، آگاه مىسازد.
***
گمراهان برای توجیه خود از یک سو و همسو ساختن دیگران با خود از سوی دیگر، روشهای گوناگونی به کار میگیرند که از جمله اهمّ آنها، دو روش زیر میباشد:
1- "تهدید"، از طریق بسیار مهمّ، مفید، مؤثر و قدرتمند نشان دادن خود؛ به نحوی که القا کنند: «اگر همرنگ، همراه، همسو و مطیع نشوید، بسیار متضرر خواهید شد».
همگان شاهد اِعمال این روش، در سیاستهای نظام سلطه و یا جوامع کوچکتر در شهر و محیط خود «دانشگاه، محل کار و ...» میباشند. چنان که قدرتها در نظام سلطه، به هر شکلی و از هر طریقی و حتی با تحمیل جنگ، ترور و یا تحریمهای اقتصادی، القا و تبلیغ میکنند که «ما اصلی و برتریم؛ پس اگر همصدا و همسو نگردید و در راستای تحقق اهداف ما گام برندارید، متحمل آسیبها، ناآرامیها، ناامنی و ضررهای بسیاری خواهید شد!» - در جوامع کوچکتر مانند دانشگاه یا محیط کار نیز بسیار شاهدیم که القا میکنند: «اگر همسو نشوید، منزوی و ناموفق خواهید شد؛ به شما متعصب، بداخلاق، امُّل، عقبافتاده، غیر اجتماعی و ... خواهند گفت! و یا اگر کمکاری نکنی، حقهبازی ننمایی، رشوه ندهی و نگیری، دروغگو و خائن نباشی، در کسب و کار به جایی نمیرسی و ...»!
2- به حق نشان دادن "اکثریت" و میزان قرار دادن آن برای تشخیص و سنجش حق و باطل!
اگر چه کفار و معاندان، حتی اگر صد نفر هم باشند، خود را در جوّسازیها "مردم" میخوانند و صدها هزار، دهها میلیون و حتی چند میلیارد انسان را "آدم و مردم" محسوب نمیکنند! اما مهم این است که "اکثریت"، هیچگاه ملاک، میزان و الگو نیست، مگر آن که اکثریت، حق را بخواهند و در مسیر حق حرکت کنند.
آنگاه که پیامبری به سوی مردمانی فرستاده شد، اکثریت آنها، کافر، مشرک، جاهل، متکبر، فاسق، فاسد و جنایتکار بودند؛ حال او چه کند؟ همسوی اکثریت شود؟!
امروزه و در این عصر علم و ارتباطات نیز تعداد بوداییها، هندوها و سایر بتپرستان، به مراتب بیش از مسیحیان و مسلمانان میباشد، اگر در میان اتباع این دو دین الهی نیز بسیاری طاغوت زمان و یا هوای نفس را بندگی میکنند! حال چه باید کرد؟ آیا باید اکثریت را تأیید کرد و حق را تکذیب و انکار نمود؟!
توجه به نکات آیه:
الف - خداوند متعال، در این دستورالعمل تربیتی نیز فقط بندگان مؤمنش را مخاطب قرار میدهد «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»؛ چرا که اولاً این مؤمنان هستند که رضایت و تقرب به او را هدف گرفتهاند - ثانیاً خداوند سبحان دوست دارد تا بندگان مؤمنش، در هر گامی بیشتر رشد کنند و به کمال برسند - و ثالثاً دوست ندارد که ایمان بندگان مؤمنش، به خاطر ترسها، امیدها، تهدیدها، تطمیعها، وعدهها و وعیدها و جوّ سازیهای انحرافی، تو خالی و پوچ از سوی کفار جاهل و متکبر، متزلزل و ویران گردد.
ب - در این آیه، اولین تذکر به مؤمنان این است که «مراقبت از خودتان، بر عهدۀ خودتان میباشد - عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ»؛ پس اگر با توکل به او، در مراقبت از خودتان تلاش نمودید، خداوند منّان وکیل شما میشود و شما را حفظ میکند.
«ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ» (الأنعام، 102)
- (آرى،) اين است پروردگار شما! هيچ معبودى جز او نيست؛ آفريدگار همه چيز است؛ او را بپرستيد و او نگهبان و مدبّر همۀ موجودات است.
اما، در عرصۀ هدایت، به آدمی میفرماید: «چون به تو عقل، وحی و اختیار دادم، به شرطی وکیل تو میشوم که خودت وکالتت را به من بدهی».
«وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ» (التغابن، 13)
- و چرا (ما را چه میشود که) بر خدا توكل نكنيم در حالى كه ما را به راههاى (كمالات دنيا و آخرت) خودمان هدايت نموده؟! و يقيناً بر اذيت و آزارى كه بر ما روا مىداريد صبر خواهيم نمود، و توكل كنندگان بايد تنها بر خدا توكل كنند.
اما، اگر کسی خود را رها کند، از ثروتها و داراییهای بسیار ارزشمند شخصیتی خود محافظ ننماید، به جای عقل و وحی، تابع هوای نفس خود و دیگران شود، دیگری وکیل او در مراقبت و حفاظت نخواهد بود:
«أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا» (الفرقان، 43)
- آيا ديدى كسى را كه هواى نفسش را معبود خود برگزيده است؟! آيا تو مىتوانى او را هدايت كنى (يا به حفاظت، مراقبت و دفاع از او برخيزى)؟!
ج - نکتۀ مهم بعدی این است که میآموزد، متذکر میگردد و اطمینان میدهد که «اگر شما مؤمن باشید و در مسیر هدایت الهی حرکت کنید، گمراهی آنان هیچ ضرری به شما نمیرساند: «لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ».
ج - و تذکر مهم آخر این است که به هدف و مقصد توجه کنید و بدانید که شما به سوی دیگران و اکثریتها و ... برنمی گردید، بلکه آخرتی هست، همه به سوی خدا برمی گردید، و حساب و کتاب، و در نتیجه کیفر و پاداشی در کار هست؛ پس مرعوب اکثریتها باطل و جوّسازیها، و تهدیدها، تطمیعها و تبلیغها و ضدتبلیغهای آنان نگردید.
بنابراین، "مراقبه" از ضروریات حفظ ایمان، رشد و تقرّب میباشد؛ لذا "اخلاق مؤمن"، مراقبت از ایمان خود و حتی دیگران، از خانواده گرفته تا جامعه میباشد.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛
وَ الحَمدُ لله ربِّ العالَمین؛
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
کلمات کلیدی:
اخلاق