فتنهها و فتنهگران آخر الزّمان / 5- هوای نفس و بدعت
اِنَّما بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ اَهْواءٌ تُتَّبَعُ، وَ اَحْكامٌ تُبْتَدَعُ، يُخالَفُ فيها كِتابُ اللّهِ، وَ يَتَوَلّى عَلَيْها رِجالٌ رِجالاً عَلى غَيْرِ دينِ الله
ابتداى ظهور فتنهها، هواهايى است كه پيروى مىشود، و احكامى كه در چهره بدعت خودنمايى مى كند، در اين فتنهها و احكام با كتاب خدا مخالفت مىشود، و مردانى مردان ديگر را بر غير دين خدا يارى و پيروى میکنند. (نهج البلاغه، خ 50)
دشمن، [چه ابلیس باشد و چه سپاهیانش از جن و انس]، هلاکت هر مؤمن و مسلم و جامعهی اسلامی را میخواهد، اما میداند که از بیرون کاری از او ساخته نیست، لذا باید به دورن نفوذ کند. ورود به مملکت وجود و یا جامعه نیز روزنه میخواهد، نوکر و ستون پنجم میخواهد. پس ابتدا "هوای نفس" افراد را به عنوان دروازهای برای ورود نشانه میرود. حبّ جاه، حب مقام، حب ریاست، حب شهوت، حب مال و ... سایر هواهای نفسانی. میبیند اسمش مسلمان است، اما پیرو هوای نفس خویش است؛ اما بالاخره این فرد یا جامعه مسلمان هستند، چه کند؟ ابتدا شروع به "بدعتگزاری" به نام اسلام، احکام و ... مینماید، به همین واسطه، او را به حمایت از بیدینانی که هواهای نفس او را ارضا میکنند، وا میدارد و "فتنه" آغاز میشود و شکل میگیرد.
کلمات کلیدی:
حدیث امروز «فتنهها و فتنهگران آخر الزّمان»