ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: شما هر پاسخ دیگری که میدادید نیز او قانع نمیشد، چرا که نمیخواست قانع شود. بگویید که سؤالش را مشخص نماید، آیا سؤالش این است که چرا در مملکت ما آزادی کامل وجود ندارد؟ یا این است که چرا قانون حجاب وجود دارد؟ آدمی، گاه (به هر علتی) از پیش داوری خود را کرده و حکمش را از قبل صادر کرده است و سپس به سؤال و بحث میپردازد. در چنین حالتی او اصلاً به دنبال پاسخ قانع کننده نیست، بلکه به دنبال اثبات مدعا در قالب سؤال است. اول حکم صادر میکند که «در مملکت ما آزادی کامل وجود ندارد» و بعد خودش آزادی کامل را رفع قانون «حجاب» تعریف میکند و سپس میپرسد چرا؟
سؤال این است که مگر فقط در مورد حجاب حدودی تعریف و اجباری شده است؟ در نظام و مملکت جمهوری اسلامی ایران، خیلی از آزادیهای دیگر برخی از ممالک جهان، مثل آزادی در شرابخواری، آزادی در قمار، آزادی در تأسیس کازینو یا فاحشهخانه، آزادی در روابط جنسی، آزادی در خرید و فروش اسلحه و ... نیز وجود ندارد؟ پس چرا تا بحث آزادی پیش میآید، فقط موضوع حجاب را مطرح میکنند؟!
در هر حال، در خصوص این که چرا حجاب اجباری است، مطالبی درج شده است (لینک)، پس در این مختصر به «چرا آزادی کامل وجود ندارد» میپردازیم.
دقت شود که گاه تعریفهایی به جهان سومیها و یا ممالک و ملتهای در حال توسعه القا و دیکته میشود که نه خودشان قبول دارند و نه عمل میکنند و گاه اصلاً قابل تحقق و اجرا هم نیست و فقط شعار و لفاظی جهت ایجاد انحراف در اذهان عمومی و حربه برای ایجاد تزلزل در نظامات و در نهایت سلطهی خود بر آنان است؛ که یکی از همین لفاظیها، آزادی مطلق و یا به اصطلاح دموکراسی یا لیبرال دموکراسی میباشد.
آزادی مطلق در هیچ کجای عالم وجود ندارد و نمیتواند وجود داشته باشد، چرا که به مثابهی هرج و مرج و آنارشیسم خواهد بود. (لینک)
از این رو، در هر مکتب، فرهنگ و نظامی، آزادی (دموکراسی) به نوعی تعریف شده است و برای آن محدودیتهایی تعیین و قید شده است که متناسب با دیدگاهها و تعریف منافع آنها میباشد. [که همین قیدها، دال بر آن است که آزادی مطلق وجود ندارد و نمیتواند داشته باشد].
در دین، فرهنگ و نظام اسلامی نیز «آزادی» تعریفی دارد مبتنی بر جهانبینی و ایدئولوژی و شریعت الهی اسلام. و هیچ ضرورتی ندارد که الزاماً دموکراسی فقط دارای همان تعریفی باشد که آنها خود نیز قبول ندارند و به دیگران دیکته میکنند و فقط محدود به محدودیتها و قیدهایی باشد که آنان قایل شدهاند. که این خود نوعی دیکتاتوری میباشد. فهرست سیاه از کشورهای غیر دموکراتیک تهیه میکنند! خُب بر اساس کدام تعریف از دموکراسی و مبتنی بر کدام قضاوتی؟!
در دموکراسی امریکا، خرید و فروش و حمل سلاح برای عموم (با اخذ مجوز) آزاد است، اما در دموکراسی اروپا کاملاً ممنوع است، حال کدام یک دموکراسی دارند یا ندارند؟ در دموکراسی غرب، روابط جنسی و نیز پورنوگرافی زیر 18 سال ممنوع است (که البته رعایت نمیشود)، آیا افراد زیر 18 سال مشمول دموکراسی نمیشوند؟
در دموکراسی اروپا، اعدام ممنوع است. فرد نروژی 71 نفر را کشت و فقط به 21 سال زندان محکوم شد! (لینک) – اما در دموکراسی امریکایی، در برخی از ایالات اعدام وجود دارد و در برخی ندارد و مجلس و دولت نیز مصوب کردهاند که ما به خود اجازه دادهایم (قانونی کردهایم) که هر کس و از هر ملیتی را بخواهیم، در هر کجای جهان، میتوانیم بکشیم و یا بربابیم. خُب حالا تکلیف دموکراسی غربی در این دو منطقه یا دو حالت چیست؟ تطبیقش با دموکراسی جهانی چه میشود؟ آیا این دموکراسی برای همه هست، یا فقط برای امریکاست؟
در جمهوری اسلامی ایران که به رأی مردم استقرار یافته است نیز آزادی و دموکراسی تعریف و محدودیتهای خودش را دارد و البته چارچوبهایش در هر مقولهای، محدود به حدود الهی است، نه آن چه غرب خوشش یا بدش میآید.
مقام معظم رهبری:
*- تعريفها بايد بازخوانى و اصلاح شوند. دو الگوى «اسلام تكفيرى» و «اسلام لائيك» از سوى غرب به شما پيشنهاد شده و خواهد شد تا الگوى «اسلام اصولگراى معتدل و عقلانى» در ميان انقلابهاى منطقه تقويت نشود. كلمات را دوباره و بدقت تعريف كنيد. (14/11/1390)
*- امروز در خود آمريكا، در خود كشورهاى غربى، در خود نظام سرمايهدارى و به اصطلاح ليبرالدموكراسى - كه هم «ليبرال»اش دروغ است، هم «دموكراسى»اش دروغ است - اينها شكستخوردهاند. امروز مردم آمريكا در سرتاسر ايالات آمريكا، و مردم در هشتاد كشور جهان عليه اين نظام ايستادگى كردند. (11/8/1390)
*- ما از اسلام دفاع مىكنيم. اما منظور ما از اسلام چيست؟ اسلامِ ما با اسلام متحجر از يك سو و اسلام ليبرال از سوى ديگر، در اصول و مبانى كاملاً متفاوت است. ما هم اين را رد مىكنيم و هم آن را. اسلام ما اسلامى است متكى به معنويت، عقلانيت و عدالت؛ اين سه شاخص عمده در آن هست. (25/5/1383)
*- ما مردمسالارى را قبول داريم، آزادى را هم قبول داريم، اما ليبرالدموكراسى را قبول نداريم. با اينكه معناى لغوى «ليبرالدموكراسى»، همين آزادى و همين مردمسالارى است، اما واژهى ليبرالدموكراسى در اصطلاح مردم عالم، در معرفت و شناخت مردم عالم، با يك مفاهيمى همراه است كه ما از آن مفاهيم بيزاريم؛ نمیخواهيم آن اسم را بر روى مفهوم پاكيزه و سالم و صالح و خالصِ خودمان بگذاريم؛ لذا ما براى نظام مطلوب خودمان، اسم جديد میگذاريم؛ میگوئيم مردمسالارى اسلامى، يا جمهورى اسلامى. (22/7/1390)
کلمات کلیدی:
سیاسی حجاب