تحت عنوان "تاریخچهی آخوندیسم" نوشتهاند: انگلیس شخصی به نام مقصود علی که هندی بود را در سال ۹۹۸ هجری با کسوت درویشی به ایران روانه میکند ...؟!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): کسوت درویشی، چه ربطی به آخوند و آخوندیسم دارد؟!
هر کسی میتواند صبح که بیدار میشود، یک قصهای هدفدار و دیکته شده، و یا منطبق بر امیال خود، و یا بر اساس اوهام خود بنویسد؛ که البته این قصه نویسیها، در فضای مجازی که به هر مُغرضِ لجوج و البته بیسوادی نیز فرصت حضور و مانور و خودنمایی میدهد، بیشتر جریان و بازتاب دارد. اما نام اینگونه قصهها را نمیتوان فلسفه، حکمت، تاریخ، تحلیل و ... گذاشت؛ و حتماً نباید اهمیت و پاسخ داد!
"آخوند" یک کلمهی فارسی، به معنای درس خوانده و دانشمند میباشد که در اصطلاح به کسانی گفته میشود که در معارف و فقه اسلامی تحصیل علم نمودهاند؛ اما چیزی تحت عنوان "آخوندیسم" نداریم که تاریخچه نیز داشته باشد؛ ولی ریشهی معاصر اینگونه تاریخچه نویسیها به انگلیس [به ویژه در سه قرن اخیر] بر میگردد و البته ایادی و نوکران و پیروان انگلیس نیز در هر کشوری، تاریخچههای اینگونهی بسیاری نوشته و مینویسند.
بیتردید، اگر آخوندنمایی، انگلیسی باشد، حتماً این شیاطین از او حمایت میکنند.
●- اما اگر کسی بخواهد واقعاً ریشه و آغاز یک قشری به نام "آخوند" را مطالعه نماید، باید بداند که اولین آخوند، حضرت آدم علیه السلام بود که فرمود: «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا / البقره، 31»؛ یعنی علم تمامی "اسماء = نشانههای" خود را به او آموخته شد. نشانیهایی که وقتی آنها را به فرشتگانش عرضه داشت و فرمود: «از اسم اینها به من خبر دهید»، همگی گفتند: «سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا / البقره، 32»؛ یعنی منزهی تو، ما علمی جز همان مقدار که خودت به ما آموختهای نداریم. یعنی علم اینها را به ما نیاموخته بودی، پس نمیدانیم.
و جالب است که بدانیم، دانشمندان امروزی، تازه دریافتهاند که «علم، یعنی نشانهشناسی»، چون هر چه هست، نشانه است.
●- پس از ایشان، برجستهترین آخوندها، انبیای الهی بودند که به علم "وحی" تعلیم یافتهاند که باز هم اولین آنها حضرت آدم علیه السلام میباشد و سلسلهی آنها ختم شد به حضرت خاتم الأنبیاء، محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله.
در روز مبعث، اولین آیهای که بر ایشان نازل شد، فرمان به "خواندن" بود، خواندن تمام کتاب خلقت، به عنوان مخلوق و نشانهای از خالقِ علیم، حکیم و ربّ (صاحب اختیار و تربیت کنندهی امور)؛ چنان که فرمود: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ - بخوان به نام پروردگارت كه آفريد / العلق، 1».
●- پس از انبیای الهی علیهم السلام، مقدمترین "آخوندها = عالمان و دانشمندان"، اوصیای آنان بودند که از "علم لدنی" برخوردار گردیدند، یعنی بدون این که نزد معلمی تحصیل کنند، علمی که معلمش خداوند علیم است، سینه به سینه از پیامبران به آنها انتقال یافت. چنان که پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله، در خطبه غدیر خم فرمودند:
«مَعاشِرَالنّاسِ، علی (فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِی، وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فی إِمامِ الْمُتَّقینَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ (الَّذی ذَکَرَهُ الله فی سُورَةِ یس: (وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ – یس 12)».
ترجمه: ای مردم! علی را برتر بدانید؛ چرا که هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند آن را در جان من نبشته و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران، علی، ضبط کرده ام. او (علی) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سوری یاسین یاد کرده که: «و دانش هر چیز را در امام روشنگر برشمردهایم / یس 12»
●- پس از ائمهی اطهار علیهم السلام، اولین و مقدمترین و برجستهترین "آخوند"ها، کسانی هستند که به صورت مستقیم و غیر مستقیم، علم را از آنان فراگرفتند و یا علم آنان را فرا گرفتند، که در سرلوحه آنان، باید از حضرات ابوالفضل العباس، زینب کبرا، علی اکبر ... علیهم السلام، و نیز سلمان، ابوذر، کمیل، مالک و ... نام برد و البته سایر دانشمندان در اعصار دیگر.
●- تا آغاز غیبت صغری در سال 260 هجری و سپس غیبت کبرا، امامان هر کدام ضمن تدریس عمومی، شاگردان خاصی داشتند که تمامی آنها را باید "آخوندهای" طراز اول بر شمرد.
در روایت آمده: «امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمود :
هنگامی که قیامت بر پا می گردد، منادی پروردگار اصحاب پیامبر و ائمه هدی علیهم السلام را یکایک صدا میزند تا نوبت به حضرت سجاد علیه السلام میرسد. منادی ندا میکند: «کجایند حواریون علی بن الحسین علیه السلام؟» در پاسخ او، جبیر بن مطعم، یحیی بن ام طویل، ابو خالد کابلی و سعید بن مسیب بر میخیزند»، و البته تعداد شاگردان خاص آن حضرت تا 170 نفر قید شده است.
اسامی 460 نفر، به عنوان شاگردان ویژهی امام باقر علیه السلام، که همگی عالِم، فقیه و دانشمند [آخوند] بودند، در تاریخ ثبت است، مانند: احمد بن عمران الحلبی، اسحاق القمی، ابراهیم الجزیری و ... – هم چنین صدها دانشمند، عالِم و فقیه [آخوند] در مکتب امام صادق علیه السلام تحصیل علم نمودهاند؛ دانشمندانی چون: هشام بن حكم، مؤمن الطاق، جابر بن حیان، مفضل بن عمر جعفی، ابو حمزه ثمالی ... و صدها دانشمند [آخوند] دیگر.
●- از آغاز غیبت تا کنون نیز نهضت فراگیری علوم دینی، چه در معارف، چه در تفسیر قرآن کریم، چه در فقه و احکام و ... ادامه داشته و دارد و خواهد داشت؛ و البته برخی از این دانشمندان [آخوندها]، زحمت مرجعیت دینی (فقهی) مردم را نیز متقبل گردیدهاند و در میان آنها در هر عصری، چهرههای بسیار بارزی وجود داشته است. افرادی چون:
ابن ابی عقیل عمانی، حسن بن علی (متوفی ۳۴۰ قمری)؛
ابن قولویه، جعفر بن محمد (متوفی ۳۶۹ ق)؛
شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه قمی (متوفی ۳۸۱ قمری)؛
شیخ مفید، محمد بن محمد نعمان (متوفی ۴۱۳ قمری)؛
سید مرتضى، علی بن حسین (متوفی ۴۳۶ قمری)؛
سید بن طاووس (متوفی ۶۶۴ ق)؛
محقق اول، جعفر بن حسن (محقق حلی) (متوفی ۶۷۶ ق)؛
علاّمه حلّی، حسن بن یوسف (متوفی ۷۲۶ ق)؛
شهید ثانی، زین الدین (مقتول ۹۶۶ ق)؛
مقدس اردبیلی، احمد بن محمد (متوفی ۹۹۳ ق)؛
شیخ بهایى، بهاءالدین محمد عاملی (متوفی ۱۰۳۱ ق)؛
... و صدها عالم [آخوند] برجستهی دیگر. و در دوران معاصر نیز شخصیتهای بارزی چون آیات عظام و فقهای گرانقدر: سید قاضی، میرزا جواد ملکی تبریزیز، خویی، حکیم، تجفی مرعشی، گلپایگانی، روح الله موسوی خمینی، سید علی خامنهای، بهجب، بهاء الدینی، محمد باقر صدر، سیستانی، جوادی آملی، حسن زاده آملی، طباطبایی، بهشتی، مطهری، مفتح، دستغیب، مدنی ... و دهها فقیه عالیقدر دیگر، نزد همگان شناخته شده میباشند؛ به ویژه "آخوند"هایی به دست نوکران انگلیس، امریکا (صهیونیسم بین الملل)، ترور شده و به شهادت رسیدند.
آخوند شدن:
●- تحصیل علوم دینی و نیز آموزش آن به مردم، امر صریح خداوند متعال در قرآن کریم میباشد؛ تا جایی که میفرماید برخی برای کسب علوم دینی کوچ کنند و به هنگام جهاد واجب نیز باید برخی از شهر بیرون نروند، بمانند و علوم دینی را فرا گیرند و به مردم آموزش دهند:
«وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» (التوبة، 122)
ترجمه: و همۀ مؤمنان را نشايد كه[براى جهاد]بيرون روند، پس چرا از هر گروهى از ايشان جمعى بيرون نروند[و دسته اى بمانند] تا دانش دين بياموزند و آيات و احكام جديد را فراگيرند و مردم خويش را چون به سوى ايشان بازگردند هشدار و بيم دهند شايد كه بترسند و بپرهيزند.
●●● – بنابر این، آخوند، به معنای دانشمندی که علوم دینی را فرا میگیرد و به دیگران نیز میآموزد، داریم و ریشهاش به حضرت آدم علیه السلام میرسد، اما چیزی تحت عنوان "آخوندیسم" نداریم. اما "تروریسم" داریم، حال چه شخص را ترور فیزیکی کنند، و چه دست کثیف خود را با قلم، به "ترور شخصیت" آلودهتر نمایند؛ که اینها در عصر و نسل ما، ستون پنجم در جنگ نرم نامیده میشوند.
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
تحت عنوان "تاریخچهی آخوندیسم" نوشتهاند: انگلیس شخصی به نام مقصود علی که هندی بود را در سال ۹۹۸ هجری با کسوت درویشی به ایران روانه میکند ...؟!
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10131.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 10022
- 29 دی 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: تاریخی
نظرات کاربران
خوشبختانه این هم تکذیب شد !