ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: هر کسی، جهان‌بینی، پرستش، گرایش، دین، محبوب و مغبوضی دارد که متناسب با عقل، شعور، علم، منطق و سلامت یا بیماری قلبش می‌باشد. لذا هر کسی در راهی که می‌رود، امام، پیشوا و رهبری دارد و هر کس نسبت به آن چه ایمان دارد، امیرالمؤمنینی دارد. امیرالمؤمنین یکی حضرت امام علی بن ابیطالب می‌شود و دیگری به معاویه و یزید آن موقع و یا اکنون، امیرالمؤمنین می‌گوید.

الف – مهمتر از سخن گفتن در مورد شخصیت شناخته شده، منفور و ملعون معاویه، این است که مردم عزیز و به ویژه جوانان، بدانند که واتس‌آپ، مانند فیس‌بوک و دیگر امکانات ارتباطاتی و شبکه‌های اجتماعی، وسیله و ابزاری جهت ایجاد انحراف در اذهان عمومی می‌باشد. عده‌ای شروع به درج احادیث جعلی با ذکر سندی از سوی خود کرده‌اند و متأسفانه باید اذعان داشت که عده‌ای از مسلمانان نیز گمان می‌کنند که حضوری مفید برای اسلام و مسلمین در آن یافته‌اند و این احادیث جعلی را نشر می‌دهند. برخی نیز گمان می‌کنند باید هر سخن گزاف و بی‌منطقی را پاسخ دهند و فکر می‌کنند اگر پاسخ دادند، خیلی کار مهمی کرده‌اند، در حالی که فقط بازار آنان را گرم کرده‌اند.

ب – متن سؤال فوق بیش از بیست خط بود. زیاده گویی نیز خودش یک روش است، آن قدر جملات من درآوردی و بی‌منطق و بی‌سند را ردیف می‌کنند تا مخاطب گمان کند که لابد دست گوینده پر است و پاسخ دهنده نیز نداند حالا به کدام فراز پاسخ دهد.

ج – شخصیت معاویه لعنة الله علیه، مجهول نیست که اینان بخواهند در واتس‌آپ معرفیش کنند و آن قدر کثیف، جانی و ظالم است که با این انشاها تطهیر نمی‌گردد. لذا این فقط شیعیان یا به قول نویسنده (رافضی)ها نیستند که او را کافر و گمراه و ملحد و ظالم می‌شناسند، بلکه پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، مکرر هویت این شخصیت فاسد را معرفی کرده‌اند و علمای اهل سنّت نیز این احادیث محکم و متواتر را نقل و ثبت کرده‌اند. مانند:

*- پيامبر اكرم (ص) در سفرى شنيدند كه دو نفر غنا مى‌خوانند و به يكديگر پاسخ مى‌دهند، فرمود: ببينيد اين دو كيستند؟ عرض كردند: معاويه و عمرو ابن عاص هستند؛ حضرت دو دست خويش ‍ بلند نموده و عرضه داشتند: خدايا آن دو را به آتش برسان. (مسند احمد 4:421)

*- پيامبر فرمود: از اين جاده مردى ظاهر مى‌شود كه به غير از سنت مى ميرد و معاويه پيدا شد. (تاريخ طبرى 11:357 و بلاذرى در تاريخ خود ج 1)

*- هرگاه معاويه را بر روى منبر من ديديد او را بكشيد. ابوسعيد خدرى راوى حديث گويد: اما ما اين كار را نكرديم  لذا رستگار نشديم‌! آرى اين حديث را علماء اهل سنت با چهار طريق معتبر نقل كرده‌اند؛ بلكه روايت كرده‌اند كه مردى از انصار در زمان عمر خواست معاويه را بكشد، ما گفتيم‌: شمشير نكش تا به عمر گزارش كنيم (ظاهرا هنگام امارت معاويه در شام بوده است). مرد انصارى گفت‌: من از پيامبر شنيدم كه مى‌فرمود: هرگاه معاويه را بر روى منبر ديديد كه خطبه مى‌خواند، او را بكشيد، اما گفتيم‌: ما هم شنيده‌ايم ولى اقدامى نمى‌كنيم تا به عمر گزارش كنيم‌، آنها به عمر نوشتند، اما عمر تا هنگام مرگش پاسخى نداد. (تاريخ طبرى 11:357 - شرح ابن ابى الحديد 1:348 - تهذيب التهذيب 2:428 - (الغدير، مرحوم علامه امینی، ج 10 ص 142 تا 147)

پس معلوم شد که کور دلان و گمراهان کیانند؟

 

 

 

کلمات کلیدی:  تاریخی