چرا رهبری فردی بهتر را برای ریاست قوه قضائیه انتخاب نمیکند؟ فردی که بتواند با فساد قاطع برخورد کند و دست افراد فاسد را از بیت المال کوتاه کند؟ [پاسخ شما به پرسشگر دیگر را در سایت خواندهام اما قانع نشدم] – (رشت)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): ممکن است یک تصور زیرساختی و یا حتی نتیجهگیری مطلوب از پیش تعیین شدهای در ذهن شما شکل بسته باشد که هیچ پاسخی جز همان که میخواهید، شما را قانع نکند!
"چرا رهبری ...؟"، پرسشی است که امروزه و به ویژه در فضای مجازی، بسیار فرافکنی میشود و البته باید توجه داشته باشید که هدف، موضوع مورد بحث (مجلس، دولت، گرانی، بیکاری، قوه قضاییه و ...) نیست، بلکه نوعی ضد تبلیغ، علیه امام و رهبری نظام و امت است؛ چرا که میدانند دیگر به حاشیه رفتن و تلویحی دشمنی کردن، جواب نمیدهد، به قول خودشان از آن مرحله عبور کردهاند و اکنون باید رهبری را به صورت مستقیم هدف قرار دهند!
توجه:
این استراتژی و تاکتیک در ضد تبلیغ، یک نوآوری در شیوههای جنگ تبلیغاتی و یا روانی نیست، بلکه در تمامی اعصار تداوم داشته است و نمونههای بارزی از آن، حتی علیه پیامبراکرم صلوات الله علیه و آله و به ویژه امیرالمؤمنین، امام حسن و امام حسین علیهم السلام وجود دارد و حتی پا را فراتر نهاده و علیه خداوند سبحان گفته و میگویند: «چرا این کار را میکند - چرا آن کار را نمیکند»؟!
سیاست خوارج، که ابتدا به نفاق، سپس به جنگ و در نهایت به ترور امیرالمؤمنین علیه السلام منتهی شد، همین بود. مداوم جوّسازی میکردند که «پس چرا چنین کرد، و چرا چنان نمیکند»؟!
از اینرو، باید توجه داشت که حق مردم (اذهان عمومی) است که سؤال داشته باشند، حتی انتقاد داشته باشند، بپرسند و مطالبه نمایند و البته تکلیفشان نیز این است که بدانند و هم بصیر باشند؛ منتهی همیشه باید بیش و پیش از هر سؤال یا شبههای، به ریشهها و حتی جوانب آن نیز دقت نمایند؛ وگرنه با سطحنگری و سادهاندیشی و اسیر امواج شدن، هیچگاه به پاسخ قانع کنندهای نخواهند رسید؛ اگر چه موضوع "توحید و خداشناسی" باشد؛ چرا که هدف و مسیر اطلاع، آگاهی و شناخت، خطا و انحرافی میباشد.
پاسخ:
●- رؤسای قوه قضاییه - از ابتدای استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران تا کنون، رؤسای قوهی قضاییه عبارت بودند از: شهید آیت الله دکتر بهشتی – آیت الله موسوی اردبیلی (تحت عنوان رییس دیوان عالی کشور و شورای عالی قضایی)؛ و سپس آیت الله محمد یزدی – آیت الله سید محمود شاهرودی و اکنون صادق آملی لاریجانی.
براساس اصل یکصد و پنجاه و هفتم قانون اساسی، رياست قوه قضاييه باید: 1-مجتهد عادل باشد. 2- آگاه به امور قضائی باشد . 3-مدیر و مدبر باشد. حال کدامیک نبودند؟!
کدام یک از این شخصیتها، به لحاظ علمی، فقهی، تقوا، سیاست، کیاست، مدیریت و سایر ویژگیهای لازم، ضعیف بودهاند؟! اما قوهی قضاییه، که عملکردش در "دادگستری" که یک وزارتخانه است و وزیر دارد، نمود مییابد، به حد مطلوب درست نشد! و البته فساد نیز ریشهکن نگردید، و هنوز به "بیت المال" دستدرازی میشود، حال در یک دوره کمتر و در یک دوره بیشتر! زمان امیرالمؤمنین علیه السلام که خودشان "حاکم و قاضی القضات" بودند نیز به بیت المال دست درازی میشد، حتی گاه توسط مسئولینی که خودشان گمارده بودند.
●- نیرو: بیتردید، امام امت، رهبری مردمان عصر خودش را بر عهده دارد و هیچ گاه نمیتواند از آسمان، نیروهای ملکوتی بیاورد؛ بنابراین، برای جایگاههایی که انتصاب رئیسشان بر عهدهی ایشان میباشد، با توجه تمامی جوانب و لحاظ تمامی مصالح، یک نفر را از میان همینهای که هستند انتخاب و منصوب مینماید؛ و برای قوهی قضاییه، نیروها کمترند، چرا که باید حتماً فقیه و مجتهدی باشد که از توان مدیریت نیز برخوردار باشد.
●- بدنه: فرض کنید که شما خودتان، مسئول مجموعهای شدهاید که در آن دهها معاون، صدها مدیر کل و رئیس اداره و بالاخره هزاران کارمند دارد. آیا خوب، درست و قوی بودن شما، علتی میشود که تمامی بدنهی چند ده هزار نفری، خوب، عالی و سالم باشند و درست کار کنند و اگر کسی خطایی کرد، خطا متوجه شما باشد؟!
مثلاً بگوییم: چون در سیستم بانکی ربا و رشوه هست، پس از کارمندان، رؤسای شعبات، رؤسای کل، رئیس بانک مرکزی، رییس جمهوری که او را منتصب کرده، مردمی که آن رییس جمهور را انتخاب کردهاند و ...، همه مقصرند و باید کنار بروند!
بنابراین، بدنه، که شامل دهها هزار نفر میشود، همین مردم هستند که هم امکان خدمت دارند و هم امکان خیانت. البته مدیریت نقش به سزایی دارد که آن هم سلسله مراتبی است. آیا میشود به خاطر وقوع خلاف در نیروی انتظامی، صدا و سیما، شهرداریها و ...، تمامی اعضای آنها را از بالا تا پایین بیرون کرد؟! یا گفته شود: رئیسی بیاید که در ابتدا همه را اخراج نماید؟!
آیا تا به حال کسی گفته است که چون یک یا چند کارمند استانداری یا فرماندهی، در جایی تخلف کردند، پس مدیران آنها، تا استاندار، تا وزیر کشور، تا رئیس جمهوری که او را به وزارت منصوب نموده تا مجلس با تمامی نمایندگانش که رأی اعتماد دادند، تغییر یابند؟!
نشانهروی غلط:
انحراف در هر مقولهای، با نشانهروی غلط آغاز شده و امتداد مییابد؛ مثل این که وقتی از علت ازدیاد اعتیاد میپرسند، سببهایی چون: ضعف فرهنگی، ازدیاد قاچاق، سستی اراده و ...، همه را رها کنند و بگویند: علت اصلی فقط و فقط "بیکاری و فقر" میباشد! خب این یک دروغ بزرگ است که در تمامی کشورهای مبتلابه منتشر شده است.
●- کار قوه قضاییه – حال به قوهی قضاییه برگردیم. مگر کار و مسئولیت قوه قضاییه، جلوگیری از فساد و به ویژهی مفاسد اقتصادی چون: رانت، رشوه، کلاهبرداری، دستدرازی به بیت المال، سیستم ربوی معاملات بانکی میباشد؟! پس مجلس با کمیسیونهایش برای قانونگذاری و نظارت بر حسن اجرای قانون – دولت با وزارتخانههایش – و سازمانها یا نهادهایی که ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم دارند، چه کارهاند؟!
کار قوهی قضاییه با تشکیلات دادگستریاش (دادگاهها، قضات و ...)، رسیدگی به پروندهی شکایات و صدور حکم است. یعنی یا جرمی اتفاق افتاده و یا اتهام جرمی به شخصی، نهادی، سازمانی و ... وارد شده و این پرونده به دادگاه ارجاع شده و پس از رسیدگی مدارک و شواهد، یا حکم به تبرئه صادر میشود و یا حکم به محکومیت. در هر حال کار پس از وقوع جرم یا اتهام آغاز میگردد، و پیشگیری از وقوع باید جای دیگری انجام پذیرد.
حال، خودتان قضاوت کنید که چرا به ویژه در این پنج شش سال اخیر، مفاسد را متوجه قوهی قضاییه میکنند و به جای دولت، مجلس، وزارتخانهها و نهادهای مسئول، به اذهان عمومی القا میکنند که «قوهی قضاییه، در پیشگیری از وقوع جرم، ضعیف است – پس رئیس آن ضعیف است، آن را هم که رهبر منصوب کرده است، پس چرا ... »؟!
مشارکت و هم افزایی (موضوع و نشانی لینک متن یادداشت)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
چرا رهبری، فردی بهتر را رییس قوه قضاییه نمیکنند تا بتواند با فساد قاطع عمل نموده و دست افراد فاسد را از بیت المال کوتاه کند؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9640.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 3267
- 23 بهمن 1397
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی جنگ و جهاد انتخاب