پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): ما ملت ایران (و تمامی مسلمانان بصیر و تمامی ملتهای بیدار جهان، خواهان نابودی رژیم سفاک، جنایتکار، بچهکُش و غاصب اسرائیل هستیم، نه منطقه و مردم آنجا. در ضمن این انشای یک پیاده نظام وابستهی ایرانی [شاید یک بهایی در تشکیلات مجهز شده برای جنگ نرم] است، نه یک مقام اسرائیلی!
به نظر شما، [ما چه فقط ایرانی باشیم و چه مسلمان نیز باشیم]، چرا باید به ذهنمان شبهاتی که در نهایت به نفع امریکا، انگلیس و اسرائیل است، خطور نماید؟! به نظر شما، چه چیزی سبب میگردد که [بلا نسبت] یک عده در داخل، دلشان برای امریکا بتپد و مستمر به دنبال یک بهانهای بگردند که به امریکا و اسرائیل حق بدهند؟! البته منظور از این پرسشها، توجه دادن به جوّ شناسی و جریانسازی در جنگ نرم است، وگرنه شما سؤال به حقی پرسیدهاید که باید پاسخ داده شود.
اما پاسخ:
درگیریِ بین حق و باطل همیشه بوده، هست و خواهد بود، و آغاز کنندهاش نیز همان "باطل" است.
درگیریِ بین ظالم و مظلوم، همیشه بوده، هست و خواهد بود، و آغاز کنندهاش نیز همان "ظالم" است.
نظام سلطه، اشخاص و رژیمهای مستکبر، ظالم و سفاک، بسیار پُر رو نیز هستند! میگویند: ما هر غلطی که دلمان خواست میکنیم، اما اگر شما مقابله کنید، یا حتی معترض شوید، آغاز کننده و مقصرید و به همین دلیل ما بیشتر حق داریم که شما را سرکوب و قتل عام نماییم!
●- مقام اسرائیلی [مجهول الهویه – که شاید یک ایرانی از قول او چنین گفته]، اول به اسرائیل حق میدهد، سپس میگوید که ایران آغاز کنندهی درگیری بوده، چرا که اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد! باید پرسید که ای اسرائیل، تو اصلاً رسمیتی داری که ایران تو را به رسمیت بشناسد؟!
غاصبی، سرزمین فلسطینی را که متعلق به مسلمانان و سایر اهالی آن میباشد، با خونریزیهای بسیار وحشتناک، قتلعامها و نسلکشیها غصب کرده و مردم مسلمان را آواره کرده و چون خودش جمعیتی بیش از 3 در صد نداشته، از خارج کشور یهودی وارد کرده و خانه و سرزمین مسلمانان را به آنها داده، بعد میگوید: «چرا ایران ما را به رسمیت نمیشناسد»؟!
●- این رژیم سفاک و غاصب، که انگلیس آن را بر سرزمین مسلمانان مسلط کرد و امروزه تحت حمایت امریکا و انگلیس است و در واقع کشور نیست، بلکه پادگان نظامی آنهاست، به همان مقدار غصب اولیه نیز قانع نشده و هشتاد سال است که پیشروی میکند و به تازگی نتانیاهو، وعده الحاق درهی رود اردن در کرانه باختری را به اسرائیلیها داده است! یعنی به صراحت گفته که ما بخش دیگری از خاک دیگران را اشغال کرده و به جغرافیای خود میافزائیم! و کسی هم صدایش در نمیآید. و لابد اگر ایران معترض به این کشورگشایی غاصبانه باشد، آغاز کننده درگیری است!
●- کار به همینجا هم ختم نمیشود، بلکه شعار "از نیل تا فرات"، یک شعار جدی و یک هدف استراتژیک است که در نقشه جغرافیایی حکومت جهانی به رهبری امریکا نیز دیده شده است. قرار است تمامی کشورهای منطقه، به چند ایالت تقسیم شوند و اسرائیل رئیس منطقه باشد!
●●●- بنابراین، وجود این رژیم غاصب، نه تنها برای فلسطین، غزه، لبنان، سوریه، اردن و تمامی کشورهای منطقه خطرناک است، بلکه برای سرزمین ایران – کشور ایران – جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران که اکثراً مسلمان و شیعه هستند [و حتی ایرانیهای غیر مسلمان]، بسیار بسیار بسیار خطرناک است. لذا معلوم است که کشوری چون ایران و رژیمی چون جمهوری اسلامی ایران، و مردمی چون ملت بزرگ ایران، هرگز چنین پادگان نظامی و مرکز تروریست دولتی را به عنوان یک رژیم سیاسی به رسمیت نمیشناسد.
ایران و اسرائیل در دوره پهلوی:
در رژیم گذشته [پهلوی]، و از آغاز پیدایش این گروهک تروریستی به نام اسرائیل در فلسطین، و پس از آن که بر منطقهی کوچکی سلطه یافتند و به اصطلاح رژیمی تأسیس کردند، نه تنها سوخت هواپیماهای جنگی برای بمباران بیت المقدس و خانه و کاشانهی مردم فلسطین از ایران و آن هم به رایگان تأمین میشد، بلکه سرمایههای کلان نقدی نیز توسط سرمایهدارانی چون هژبر یزدانی، ثابت پاسال و سایر بهائیها که تقریباً تمامی صنایع، کشاورزی و حتی صدا و سیما را در اختیار داشتند، به تلآویو منتقل میشد و کار به جایی رسید که تمام حکومت و دولت ایران نیز در اختیار و سلطهی بهاییها، که یک گروهک ساخت انگلیس برای مقابله با تشیع بودند، قرار گرفته بود؛ بهاییهایی که فقط یک فرقه نبودند، بلکه یک تشکیلات گسترده و وابسته به اسرائیل بودند!
از نخست وزیر [هویدا] گرفته، تا وزیر آموزش و پرورش [فرخرو پارسا] - بالاترین مقامات نظامی چون ارتشبد ایادی پزشک مخصوص شاه، و سرلشکر ضرغام که بعد وزیر دارایی هم شد و بالاترین مقامات ارتشی چون سرتیپ «عبدالرحیم ایادی،برادر عبدالکریم ایادی»، سرتیپ «عطا الله علایی»، از امرای نیرو هوایی، سرلشکر «عزتالله علایی» پدر زن پرویز تسلیمی و صدها سرهنگ، همه بهایی بودند - وزیر امور خارجه [عباس آرام] - وزیر برق، کشاورزی، منابع طبیعی [منصور روحانی] – وزیر اطلاعات و سپس دادگستری [غلامرضا کیانپور] – معاون نخست وزیر و رئیس دانشگاه پهلوی شیراز [منوچهر فرهنگمهر] - وزیر بهداری و علوم آموزش عالی [منوچهر شاهقلی] - رییس برنامه و بودجه [شاپور راسخ] - رییس تربیت بدنی و معاون نخست وزیر در کابینهی هویدا [پرویز خسروانی] - معاون ساواک [پرویز ثابتی] – مدیر عامل هما [سپهبد علیمحمد خادمی] – مالک شبکه 3 تلویزیون [ایرج ثابت] - رییس دانشگاه شیراز [ذبیح الله قربان] - رییس دانشکدهی هنر [هوشنگ سیحون] – وزیر پست و تلگراف [قاسم اشراقی] - رییس خبرگزاری پارس و مدتی نیز مسؤول رادیو ایران [ناصر شیرزاد] ... و بالاخره نعمت الله نصیری، رئیس سفاک ساواک و دهها وزیر، معاون، مدیر کل و مسئول دیگر، همه بهایی بودند. بسیاری از آنها ابتدا یهودی بودند و طبق دستور بهایی شدند تا این تشکیلات و سازمان جاسوسی انگلیس را در ایران قدرت بخشند و به صدارت رسانند و بسیاری از آنها نیز عضو لژ دار فراماسون نیز بودند.
جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل:
بدیهی که مردم انقلاب کردند تا اولاً کشورشان از زیر سلطهی انگلیس، امریکا، اسرائیل و بهاییها خارج شود و به یک کشور بزرگ و مستقل مبدل گردد و ثانیاً رژیم جمهوری اسلامی، جایگزین رژیم سلطنت که وابسته و نوکر بود، استقرار یابد.
بنابراین، انگلیس، امریکا، اسرائیل، متحدین اروپایی و نوکران عربی، نه وقعی برای تصمیم ملت ایران برای سرنوشت خودشان قائل هستند و این نظام سیاسی را بر میتابند؛ و نه جمهوری اسلامی ایران، دوباره تن به ذلت میدهد، به استعمار در میآید، وابسته میشود، خدمتکار و نوکر میگردد و اسرائیل غاصب را به رسمیت میشناسد.
درگیر و جنگ:
بنابراین، درگیری بین حق و باطل، که در این بحث «جمهوری اسلامی ایران در یک سو و امریکا، انگلیس، اسرائیل، سعودی و ...» در سوی دیگر است، استمرار خواهد داشت؛ اما، فرق است بین «درگیری با جنگ و ترور»!
جمهوری اسلامی ایران، از همان ابتدای استقرار خود، درگیر جنگ داخلی شد که همانها راهانداخته بودند، سپس جنگ خارجی بسیار سنگین و طولانیترین جنگ قرن، که باز هم همانها تحمیل کرده بودند!
جمهوری اسلامی ایران، با کشورهایی دوست است و با کشورهایی درگیر است و رژیم اشغالگر را نیز به رسمیت نمیشناسد، اما هیچ گاه آغاز کننده هیچ جنگی نبوده است. آیا اسرائیل بارها اقرار ننموده که در ترور شخصیتهای دینی، سیاسی و حتی علمی ما، نقش مستقیم داشته است؟!
قدرت نظامی:
اکنون ما کشور مستقل و قدرتمندی هستیم که به جز چند دولت ضعیف، که خودشان نیز متحمل جنگها و ترورهای صهیونیستی هستند، و به جز ملتهای مسلمان جهان و نیز مردم آزادیخواه و مستضعف جهان [که البته جمعیت و قدرت بزرگی هستند]، نه تنها هیچ طرفداری در میان دولتها نداریم، بلکه بیشتر آنها، با تبعیت از امریکا، انگلیس، اسرائیل و سعودی، با ما دشمنی هم میکنند!
امریکا در عین شکست و ذلتش مقابل ایران، هر روز تکرار میکند که گزینههای دیگرش را نیز روی میز دارد! انگلیس به ارتش امریکا در تنگه هرمز پیوسته است – سعودی ضمن حمله به بحرین و یمن و ...، دشمن سرسخت جمهوری اسلامی ایران است – ترکیه هم چنان یکی به میخ میزند و یکی به نعل! هم مرکز ناتو بوده است، هم آخرین تسلیحات را از روسیه میخرد و هم کریدور تقویت داعش شد و هم به عراق و سوریه لشکر کشی کرده است و همراه با نظامیان امریکایی در بخشی از سوریه گشتزنی میکند و ... !
●- حال ما قدرت نظامی و دفاعی نداشته باشیم تا طمع حملهی نظامی به ایران را بار دیگر به راحتی محقق کنند؟!
●- آیا با سادگی و بیبصیرتی تمام بگوییم: «چون ما زیر بار استعمار مجدد نمیرویم و رژیم غاصب و تروریست اسرائیل را نیز به رسمیت نمیشناسیم، پس درگیری را ما شروع کردهایم و آنها حق دارند که صنایع نظامی ما، فعالیتهای موشکی ما و انرژی هستهای ما را [که به هیچ وجهی استفاده نظامی ندارد] زیر سؤال ببرند و به این بهانه هر روز به تحریمها بیفزایند و اگر پس از دو سال مذاکره (1+5) به توافقاتی رسیدند و امتیازهای فراوانی گرفتند، به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکنند!
●- آیا این تصورات القایی، خودزنی نیست؟! ریشهاش چیست؟! چرا برخی دوست دارند که در مقابل این دشمنان خونخوار، خودزنی کنند؟! این کدام دسته از فارسیزبانان هستند که این انحرافات ذلتبار را از طریق فضای مجازی، به اذهان عمومی القا میکنند؟! آیا در اصل همان بهاییها، سلطنتطلبها، منافقین و سایر گروهکهای کم جمعیت نیستند؟!
مشارکت و هم افزایی (موضوع و نشانی لینک متن یادداشت)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
یک مقام اسرائیلی گفته که ایران آغاز کننده درگیری با اسرائیل است که ما را به رسمیت نشناخته و ...! آیا اکنون حق ندارند که با صنایع موشکی ما مخالف باشند؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9977.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
سیاسی جنگ و جهاد