بسم الله الرحمن الرحیم
کاربران گرامی سلام؛
x-shobhe: سال نو (1391) را به شما و خانواده محترم و همه ایرانیهای مقیم داخل و خارج از کشور تبریک و تهنیت عرض مینماییم و از ارتباط مستمر و صیمیانهی شما و هم چنین سایتها و وبلاگهایی که سؤالات، شبهات و پاسخهای مندرج در این سایت را درج یا لینک نمودند، سپاسگزاریم.
حول، دگرگونی است. انتقال از شرایط و وضعیت (حال) موجود به شرایط و وضعیت دیگر را «تحول» میگویند، پس تحویل به معنای همان آغاز دگرگونی در شرایط و وضعیت طبیعت است.
با گردش زمین به دور خورشید فصول و ماهها پدید میآیند، شرایط و اوضاع دگرگون میشوند و از آنجا که در هر گردشی، آخر به اول میرسد، دوباره فصل بهار آغاز میگردد که لحظهی این آغاز را «تحویل» مینامند.
تحول و تحویل فقط در طبیعت نیست، بلکه در وجود، شخصیت و منش آدمی نیز مکرر و دائماً تحولی رخ میدهد و اساس این است که حتماً رخ دهد. چرا که اگر حرکت و گردش نباشد، حیاتی نخواهد بود. چه خوش سرود مولوی: «هر زمان نو میشود دنیا و ما – بیخبر از نو شدن اندر بقا».
اما، مهم و مؤثر برای آدمی، نو شدن و خروج از حالی و ورود به حال دیگری - هر چه که باشد - نیست، بلکه مهم این است که این تحول و نو شدن، رو به رشد باشد. حیاتبخش باشد. بهار باشد.
از طبیعت و قوانین حاکم بر آن درسهای بسیاری میتوان آموخت، شاید بتوان گفت که طبیعت و چرخهی آن، آیئنه و نمود مادی وجود است: «چرخ با این اختران، نقض و خوش و زیباستی – صورتی در زیر دارد آن چه در بالاستی».
در طبیعت نیز هر تحول و تحویلی رو به بیداری، زندگی، تازه شدن، نشاط، حیات دوباره و تولید و فزونی ندارد. گاه آفتابی سوزان و خشکسالی همه دستآوردهای بهار را میسوزاند و گاهی پاییز و زمستان سر میرسد. اینها هم تحول و دگرگونی است.
زندگی آدمی نیز همینطور است. هر کسی به ارادهی خود خورشیدی برگزیده و در منظومهای قرار میگیرد و به دور خود و خورشید خود میچرخد، اما پس از انتخاب خورشید و قرار گرفتن در منظومهی منتخبش، دیگر محکوم قوانین آن است. گاه فاصلهی سیارهی وجود با خورشید منتخبش آنقدر زیاد است و قوانین ثقل، چگالی، جاذبه و ... آن به گونهای است که سبب میگردد یک دور گردش به دور خورشیدی سالها به طول انجامد.
پس، رسیدن تحویل در طبیعت، هیچ دلیلی نیست که در «من» نیز تحویل و نو شدن و حیات دوبارهای آغاز شود. چه بسا خورشید و منظومهی منتخب «من» شرایط دیگری داشته باشد. لذا مهم است که کدام «خورشید» را انتخاب کرده و خود را در کدام منظومه قرار میدهم.
خداوند متعال به انسان فرمود که اگر تحول و تحویلی رو به رشد میخواهی، خورشید «ولایت» من را انتخاب کن تا وجودت از شبهای ظلمانی و خواب سرد و زمستانی متحول شود. بیدار شوی و به روشنایی و گرمای حیات بخش نور برسی و همیشه بهار باشی. و اگر خورشید ولایت من را نپذیری، به «حول» خورشید دیگری خواهی چرخید و در منظومهی دیگری قرار خواهی گرفت که شبها و خوابهای سرد آن بسیار طولانی و چه بسا همیشگی باشد. چرا که از مسیر طبیعی «صراط مستقیم» خارج شده و طغیان کرده است.
«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ» (البقره، 257)
ترجمه: خدا سرپرست و كارساز (ولیّ) كسانى است كه ايمان آورده باشند، ايشان را از ظلمتها به سوى نور هدايت مىكند و كسانى كه (به خدا) كافر شدهاند، سرپرستشان (ولیّشان) طاغوت است كه از نور به سوى ظلمت سوقشان مىدهد، آنان دوزخيانند و خود در آن بطور ابد خواهند بود.
و فرمود: و با معرفت، اطاعت، تبعیت و محبت به خورشید «ولایت من» که در ولایت پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) تجلی و تسریاش دادهام تا وسیلهی هدایت تو باشند، خودت را در این منظومه قرار بده، که همهی فصولت حکیمانه و مفید باشد. وگرنه گردش، چرخش، تحویل و تحوّلت، هر چه که باشد، به فنا رفته و حاصل تلاشات «حبط» میشود و اصل و فرع، سرمایه و سود را با هم خواهی باخت.
«الَّذِينَ كَفَرُواْ وَ صَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ * وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ ءَامَنُواْ بِمَا نُزِّلَ عَلىَ محَُمَّدٍ وَ هُوَ الحَْقُّ مِن رَّبهِِّمْ كَفَّرَ عَنهُْمْ سَيَِّاتهِِمْ وَ أَصْلَحَ بَالهَُمْ * ذَالِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ اتَّبَعُواْ الْبَاطِلَ وَ أَنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّبَعُواْ الحَْقَّ مِن رَّبهِِّمْ كَذَالِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ» (محمد ص، 1 تا 3)
ترجمه: كسانى كه كفر ورزيدند و جلوگيرى از راه خدا كردند اعمالشان را نابود مىكند * و كسانى كه ايمان آورده، اعمال صالح انجام مىدهند و به آنچه بر محمد نازل شده كه حق است و به راستى از ناحيه پروردگارشان است ايمان مىآورند خداوند گناهانشان را با مغفرت خود محو مىكند و دلهایشان را اصلاح مىفرمايد * و اين بدان جهت است كه آنها كه كافر شدند باطل را پيروى كردند و آنان كه ايمان آوردند حق را كه از ناحيه پروردگارشان است پيروى نمودند. خداوند براى مردم اين چنين مثل مىزند.
باید توجه داشت که تحویل، در هر چه که به هر شکلی صورت پذیرد، نه از سیطرهی علم و حکمت الهی خارج است و نه از حیطهی مشیّت، قوت و استیلای او.
از این روست که ذکر و حرف رمز سیدالشهداء، حضرت امام حسین علیهالسلام، در صحنهی کربلا و روز عاشورا که قیامی برای ایجاد دگرگونی (تحول) رو به رشد در اسلام وارونه شده و مسلمان غفلت زده و بیداری همهی انسانها در طول تاریخ نمود، «لا حول و لا قوة الاّ بالله» بود. چرا که هیچ دگرگونی و قوتی برای ایجاد آن وجود ندارد، مگر به اذن و ارادهی «الله جل جلاله» و تحت سیطرهی قوانین خلقت او.
در هر حال سیارهی زمین به دور خورشید منظومه شمسی میگردد و اول بهار تحویلش میرسد، اما این دگرگونی در طبیعت است و نه در «من». لذا مهم این است که «من» کِی خورشید حیات بخش وجودم را میشناسم و بر میگزینم و در منظومهی آن قرار میگیرم و چه زمانی تحویل «من» میرسد؟ لذا حضرت ثامن الائمه (ع) در دعا به هنگام تحویل و آغاز دگرگونی در طبیعت، از خداوند متعال که هر انقلاب، دگرگونی و تحویلی در حیطهی علم، حکمت و قدرت اوست، تحویل و تحول در «حال خودمان» را مسئلت مینماید:
*- یا مُقلّب القُلوبِ و الأبصار – ای انقلاب کننده در دلها و دیدهها (بصیرتها)؛
انقلاب، زیر و رو شدن است، برگرداندن است و انسان تا دلش و دیدهاش (جهانبینیاش) دگرگون نشود، زیر رو نشود، پردههای خودبینی و مادهگراییاش به زیر نیافتد و خورشید فطرتش در افق قرار نگیرد، و تا بصیرت و نوع نگاهش به حیات متغییر نگردد، منقلب نمیشود و همانطور منجمد میماند.
*- یا مُدبّر الّیل و النّهار – این تدبیر کنندهی شب و روز؛
رشد صعودی و یا نزولی ما در این عالم، در این دنیا و روی کرهی زمین است و در حیطهی «مکان» و «زمان» حرکت میکنیم. لذا شبانه روز هستند که بر ما میآیند و میگذرند و ما را گریزی از آنها نیست. و اختیاری هم در تغییر و تدبیر آنها نداریم. تدبیر این شبانه روز در اختیار اوست. حال «من» چه تدبیری در امور خود کنم در مکانی که تدبیرش با «من» نیست و در زمانی که تدبیرش با «من» نیست؟! پس بهتر آن که تدبیر امور خود را نیز به او بسپارم و با طغیان از این مسیر خارج نگردم.
*- یا مُحوّل الحَولِ و الاَحوال – ای کسی که دگرگونی و دگرگونیها (به صورت مستمر) را تو دگرگون میکنی.
بیان شد که هیچ دگرگونی و تحوّلی، خارج از قوانین و حکومت او نیست و گریزی از قواعد عالم خلقت نیست. «لاٰ یُمکِنُ الفِرار مِن حُکومَتِک – فرار از حکومت تو امکان ندارد» و کسی هم قدرت ایجاد دگرگونی ندارد، مگر به اذن و اراده و قدرت او.
*- حوّل حالِنا إلیٰ اَحْسَنِ الحال – حال ما را در جهت بهترین حالها متحول نما.
آری، مهم این است که تحویل «من» فرا رسد، وگرنه تحویل طبیعت سودی به حال من ندارد. باید دگرگونی در شرایط و اوضاع «من» ایجاد گردد. اما نه هر نوع دگرگونیای، بلکه بهترین دگرگونیها و بهترین شرایط و اوضاع که معلول انتخاب و گردشی عالمانه، حکیمانه، بصیرانه و مستمر به دور خورشید ولایت است. آن وقت عید «من» فرا میرسد.
عیدتان مبارک. سردبیر
- تعداد بازدید : 1988
- 28 اسفند 1390
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: یادداشت نوروز