پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اگر جبر محض بود، هیچ کسی برای یافتن همسر مناسب اقدام نمینمود – هیچ کسی به خواستگاری نمیرفت – طرفین با یکدیگر شرط و شروط نمیگذاشتند و ...، بلکه منتظر میماندند تا وقت وقوع "جبر" برسد.
متن و ترجمهی آیهی مورد بحث به شرح زیر میباشد:
«الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ» (النّور، 26)
ترجمه: زنان بد كار و ناپاك شايسته مردانى بدين صفتند و مردان زشتكار ناپاك شايسته زنانى بدين صفتند و بالعكس زنانى پاكيزه و نيكو لايق مردانى چنين و مردانى پاكيزه و نيكو لايق زنانى به همين گونهاند و اين پاكيزگان از سخنان بهتان كه ناپاكان دربارهشان مىگويند منزهند و از خدا به ايشان آمرزش مىرسد و رزق آنها نيكو است.
●- در این آیه، به "کفویت" و "سنخیت" در امر ازدواج توجه داده است، نه این که بفرماید یک جبر در نظام خلقت، قوانین حاکم بر آن و ربوبیت الهی وجود دارد که حتماً هر کسی با هم سنخ و کفو خود ازدواج مینماید. چنان که شاهدیم عکس آن نیز بسیار وجود دارد.
مراد اولیه از "طیب و خبیث"، همان عفت و پاکدامنی است و البته که دامنهی پاکی و ناپاکی، چه در اعتقادات و چه در عمل، بسیار وسیعتر از مسائل جنسی میباشد. ممکن است که کسی زنا نکند، اما شرابخوار، رباخوار، رشوهخوار و ... باشد.
اگر زنی مؤمن، پاکدامن و عفیف باشد، اما همسر او بیدین، بیقید، لاابالی، عیاش و بیغیرت باشد، زندگی بر این زن جهنم میشود – اگر مرد عاقل، با غیرت، مؤمن و عفیف باشد، اما همسرش بیدین، بیتقید، بیحیا و یا فاسد (تا هر سطحی) باشد، همسرش رنج میکشد و نمیتواند با او زندگی کند. اما اگر هر دو، مسلمان، مؤمن، عاقل، فهیم، با اخلاق، با ادب، مقید، با حیا و پاک باشند، زندگی دنیوی آنها و نسل آنها پاک میشوند و این زندگی مشترک برای آنان به راهی هموار و روشن، برای رسیدن به حیات ابدی در بهشت میگردد.
●- بنابراین، خداوند سبحان در این آیه، توصیه نموده که در امر ازدواج، کفویت و سنخیت زوجین، شرط اصلی تداوم زندگی مشترک میباشد؛ پس مردان و زنان مؤمن، با افراد ناپاک، پلید، بیدین، پست و لاابالی، ازدواج نکنند. و البته تأکید نموده که به طور حتم ناپاکان از روی حسادت و خشم، و نیز احساس ضعف و خود کمبینی، حقد و حقارت، و بغض و عداوت، به زنان و مردان مؤمن تهمتها خواهند زد، اما آنها مبرای از این اتهامات میباشند. پس یک معنایش نیز این است که مؤمنان نسبت به یکدیگر حسن ظنّ و اعتماد داشته باشند و با دهنبینی، منفعل سوء ظنّها و شایعات و تهمتهای ناروا نگردند.
جبر یا اختیار در انتخاب همسر:
خداوند متعال، برای عقل و اختیاری که بشر موهبت نموده، چنان ارزش و احترامی قائل است که حتی میفرماید: «انتخاب رب و إله» نیز پس از هدایت و روشنگری، به خودت واگذار شده است. بدیهی است که اگر چنین نبود، کسی نمیتوانست بتپرست، گوسالهپرست، طاغوتپرست و هوای نفسپرست بشود و همگان جبراً خداپرست و مؤمن میشدند، مانند ملائک.
خداوند متعال، با موهبت "عقل و اختیار"، اجازه داده تا انسان خودش پیامبر، دین، کتاب، امام و قبلهاش را انتخاب نماید؛ که اگر چنین نبود، کسی نمیتوانست اندیشمند یا سفیهی را پیامبر خود برگزیند، مکتب و ایسم او را دین خودش قرار دهد، کتاب یا مانیفست او را جهانبینی و ایدئولوژی خود گرداند و رهبران و لیدرهایشان را به امامت خود برگزیند و از آنها تبعیت نماید و کاخ سفید یا غرب و شرق را قبله خود گرداند.
دقت شود که «اجازهی انتخاب» به واسطهی موهبت "عقل و اختیار"، به معنای صحیح و مجاز بودن هر گونه انتخاباتی نمیباشد؛ بلکه هر انتخابی، به نتایج و سرانجام خودش میرسد.
فرمود که در انتخاب دین، هیچ اجباری نیست؛ چرا؟ چون راه رشد از راه گمراهی روشن شده است و شما عقل و اختیار دارید که راه رشد را انتخاب کنید و یا خود را در سرازیر گمراهی بیندازید؛ اما بلافاصله و در ادامهی همین آیه میفرماید: «هر کس به طاغوت کفر بورزد و به الله ایمان بیاورد، به ریسمان محکم الهی چنگ زده است»، یعنی ما بقی سقوط میکنند:
«لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (البقره، 256)
ترجمه: در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابر این، کسی که به طاغوت [= بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست.
●- بنابراین، امر ازدواج نیز یک امر اختیاری میباشد. هر چند که نیاز به آن جبری است؛ اما چه تصمیم به اقدام و چه انتخاب همسر، اختیاری میباشد.
●- ممکن است بگویند: شاید دختری را در کودکی [مثل گذشتهها]، ناخواسته به عقد پسری درآورند و یا دختر و پسری را ناخواسته به عقد یکدیگر درآورند؟ خب، در چنین شرایطی نیز "جبر الهی" نیست، بلکه بزرگترها با اختیار خود چنین نمودهاند؛ یعنی اختیار و انتخابشان را به فرزندان خود تحمیل نمودهاند.
نکتهای در جبر و اختیار:
جبر، یعنی این که عقل، اختیار، اراده و انتخاب انسان، هیچ نقشی و اثری در پیدایش و چگونگی آن نداشته باشد. مثل این که گفته شود: قرار گرفتن خورشید و زمین در این کهکشان و هر کدام در مدار خود، یک جبر است؛ و یا برپایی قیامت و رسیدن هر کسی به نتایج انتخابها و کردههای خود، یک جبر است.
بنابراین، بشر در امور جبری، نقش و دخالتی ندارد، اما در هیچ یک از امور "اختیاری" نیز "اختیار و یا تفویض محض" وجود ندارد؛ چرا بشر در عالم و تحت قوانینی زندگی میکند که بسیاری از امورش در اختیار او نیست و مجبور است در همین شرایط انتخابی بنماید. لذا فرمود: «نه جبر محض است و نه اختیار محض، بلکه امری بین این دو میباشد».
بنابراین، در امر ازدواج نیز ممکن است شرایطی پیش آید که "انتخاب" تماماً در اختیار آدمی نباشد و شرایط و اندازهها که در اصطلاح دینی به آنها "قضا و قدر" گفته میشود، انتخابی را دانسته یا ندانسته، بر انسان تحمیل نماید.
این جبر و اختیار، در انتخاب خوب و یا بد وجود دارد. مثل کسی که با اختیار خود به دختری که خودش و زیباییهایش را در خیابان و برای همگان ویترین کرده نگاه میکند و ناگاه احساس وابستگی شدیدی [که به خطا آن را عشق مینامد] سراسر وجودش را میگیرد – یا فرد مؤمنی که به خاطر شرایط و یا وظایفی مهمتر، با اختیار خود، به ازدواج با غیر مؤمن رضایت میدهد! چنان که در میان امامان علیهم السلام نیز چنین ازدواجهایی بوده است.
اختلاف و طلاق:
اختلافها و طلاقها نیز همیشه به خاطر انتخاب غلط همسر نمیباشد. این خطاست که تا اختلاف و یا طلاقی رخ میدهد، گمان شود که از همان ابتدا، انتخاب غلط بوده است! بلکه بیخردیها، سوء مدیریت و تدبیرها، فرا نگرفتن مهارتهای لازم در ارتباطات و نیز زندگی مشترک، بلندپروازیها، بخلها و حسادتها، خودخواهیها، عوامیها و سطحینگریهای سنتی و مدرن، بیطاقتیها و کم صبریها، دخالتها، ناخالصیها، کم توجهی به نیازهای جنسی طرفین و ...، که بیشتر آنها مدتی کم یا زیاد پس از ازدواج و به واسطهی رخدادها و شرایط گوناگون ظهور و بروز مینماید، علل اصلی بیشتر اختلافها و طلاقها میباشد.
مرتبط:
فهرست و لینک تمامی مطالب مربوط به ازدواج که در این پایگاه منتشر شده است.
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
آیا مورد ازدواج، از پیش تعیین شده [مقدر و جبری] است، چنان که فرمود پاکان برای پاکان و ناپاکان برای ناپاکان؟ اگر چنین است، پس چرا اختلاف میکنند؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9729.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
گوناگون ازدواج