پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): مقصود از "ما" کیانند، در حالی که تمامی موحدان و از جمله مسلمانان، به مغفرت و رحمت او ایمان دارند و امیدوارند؟! اگر ضعفی در کسی پدید آمد، نباید آن را به همگان تعمیم دهد و بگوید: «ما این چنین هستم»! بلکه بگوید: "برخی چنین هستند".
"اسم"، چه اسم خداوند سبحان باشد و چه غیر او، یعنی "نشانه"ای که معرف میباشد؛ اگر چه اسامی در مورد غیر خداوند سبحان، ممکن است که اعتباری، قراردادی و حتی "بیمسمّا" باشند. لذا مهم است که پیش از هر چیزی، معنی و مفهوم هر اسمی را بدانیم.
به عنوان مثال: ممکن است کسی را "عبدالله" بنامند، در هر حالی که او هر چیزی به غیر از الله جلّ جلاله را عبادت میکند – و یا به کسی "دکتر" بگویند، در حالی که تحصیلاتش را تا حد دکتری به اتمام نرسانده است – و یا به کسی عزیز (غیر قابل نفوذ و غلبه) بگویند، در حالی که بسیار ذلیل و مغلوب هم هست. اینها همه اسمهای بیمسمّا و یا قراردادی میباشند.
اما، اسمهای خداوند سبحان که معرف اوست، هم مسمّای حقیقی دارد، هم معنایی دارد که محدود به لفظ و مفهوم آن نمیباشد، بلکه ظهور خارجی نیز دارند، لذا اسم (نشانه)اش، محدود به لفظ نمیباشد، بلکه در عالم هستی، قابل مشاهده است. مانند: اسم حیّ، که هستی و زندگی را درک میکنیم – و یا اسم خالق، که مخلوق را به چشم میبینیم – و یا اسم "قادر"، که اندازهگذاری در هر چیزی را میشناسیم و به سبب همین اندازههاست که شناخت، علم و رشد علمی حاصل میگردد.
رحمان و رحیم:
اگر چه لطف، رأفت، رقت، مهربانی، بخشش و ...، همه از مشتقات اسم "رحمت" میباشند، اما معنای رحمت [رحمان و رحیم] متفاوت و عام بر همه اینهاست و معنای لطف، رأفت، رقت، مهربانی نیز متفاوت است؛ چنان که معادل واژۀ مهربانی، «رأفت» میباشد؛ و معادل واژۀ بخشش گناه "عفو" میباشد و "مغفرت" به معنای بخششی توأم با پوشش دادن میباشد و ... .
در یک کلام، "رحمت، یعنی وجود بخشی"؛ لذا هر چیزی که خداوند سبحان به آن وجود بخشیده و میبخشد، در ظلّ رحمت الهی قرار دارد و "مرحوم" اوست. لذا فرمود: «وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ - و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است / الأعراف، 156»؛ چرا که هر چه هست، وجود یافته است. چنان که امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام، در آغاز دعای کمیل، خداوند متعال را چنین میخواند و قسم میدهد:
«اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِى وَسِعَتْ كُلَّ شَىْءٍ»
- بار الها! از تو درخواست میکنم، به رحمتت که همهچیز را فراگرفته است.
خداوند سبحان، ابتدا به هر چیزی با اندازههای معین بالفعل و بالقوه وجود میبخشد و سپس سایر فیوضات، امور و یا تکالیف جبری و اختیاری را بر او مترتب میسازد، لذا همیشه آغاز با «بِسْمِ اللهِ ٱلرَّحْمنِ ٱلرَّحِيمِ» میباشد.
"رحیمیّت"، همان استمرار رحمت و رحمانیت اوست که البته جوانب و لحاظهای گوناگونی دارد، چنان که در عالَم دنیا، استمرار وجود بخشی را مشاهده و درک میکنیم، و در عالَم آخرت، وجود بخشی به معنای مراتب و کمالات بالاتر، مختص مؤمنان و اهل بهشت میباشد.
●- عفو، مغفرت، جود، کرم، فضل و سایر الطاف الهی نیز از آن جهت که "وجود بخشی" است، از مشتقات رحمت اوست؛ لذا بسیاری واژۀ "رحمت" را به همین معنایی به کار میبرند. میخواهد بگوید: «خدا با ما مهربانی کند – و یا به دیگران مهربانی کن»، میگوید: «خدا به ما رحم کند –ویا- به دیگران رحم کن»؛ غلط هم نیست و درست است؛ اما رحمت جامعتر از مهربانی میباشد.
ناامیدی چرا؟!
این که چه کسی یا چه چیزی، چه هست، چگونه هست و یا چه میکند، دلیل نمیشود که همگان او [آن] را بشناسند- و یا اگر شناختند، باور دارند - و یا اگر باور داشتند، با او [آن] کاری داشته باشند! و آنگاه که همه توجهات معطوف به "من و منیّت" میشود، هر حقیقتی مورد غفلت و فراموشی قرار میگیرد.
همگان خورشید را به چشم میبینند؛ گردش زمین به دور خورشید و پدید آمدن شب و روز را میبینند، به صورت جبری و اختیاری از جاذبه نور و حرارت خورشید بهرهمند میگردند، اما همگان خورشید شناس، سیاره شناس، نور و حرارت شناس و ... نیستند و آنان که [به هر درجهای] بشناسند و باور دارند، فایدۀ بیشتری میبرند؛ چه در زندگی روزمره، یا کشاورزی ... و یا تولید انرژی خورشیدی.
ابلیس لعین، هم خداوند متعال را میشناخت، و هم معاد را میدانست، و حتی برای عزمش در به انحراف کشاندن انسانها، به عزت خداوند سبحان قسم یاد کرد و گفت: «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ - به عزتت سوگند همۀ آنان را گمراه مىكنم / ص، 82»؛ اما تبعیت از هوای نفس، به علت استکبارش، مانع از "ایمان" او گردید. یعنی شناخت و معرفتش، او را به نقطۀ مطمئن و امنی نسبت به حق تعالی نرساند. "ایمان"، یعنی خود را در پناه کسی یا چیزی در امنیت و یُمن (سعادت) دیدن. لذا یکی خودش را در پناه خدا در امن و یُمن میبیند و دیگری در پناه طواغیت، ثروت، شهوت، شهرت، قدرت و ... .
بنابراین، کسی که اندک شناختی نسبت به خداوند سبحان داشته باشد، و اندکی او را باور داشته و به او ایمان داشته باشد، هرگز و هرگز از رحمت، لطف، جود، کرم و سایر افاضات او ناامید نمیشود
بنابراین، کسی که اندک شناختی نسبت به خداوند سبحان داشته باشد، و اندکی او را باور داشته و به او ایمان داشته باشد، هرگز و هرگز از رحمت، لطف، جود، کرم و سایر افاضات او ناامید نمیشود و حتی اگر غرق در غفلت و گناه باشد نیز به رحمت او امید دارد و صدایش میزند و انتظار پاسخ و استجابت نیز دارد. این انتظار، از باور اوست.
*- چرا فرمود: هر گناهی را که بخواهم [مبتنی بر همان علم، حکمت، رحمت، مغفرت، جود، کرم، عدل و فضل] میبخشم، اما شرک و ناامیدی از رحمتم را هرگز نمیبخشم؟!
چرا که هر دو، به غیر از جهالت، گمراهی و دور شدن از او، تکذیب او و آیاتش و نیز تهمت و افترای نسبت به اوست؛ و این افترای به او، بدترین ظلم است و مرتکب آن ظالمترینها میباشد.
«فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ ...» (الأعراف، 37 و چندین آیۀ دیگر)
ترجمه: پس، چه كسى ستمكارتر است از آنها كه بر خدا دروغ [افترا] مىبندند، يا آيات او را تكذيب مىكنند ...؟ !
*- یکی میخواهد از سویی خودش را برای خداوند سبحان لوس کند و از سویی دیگر بهانه و توجیهی برای ادامۀ غلفت، گناه و پیروی از هوای نفسش بتراشد، به جای آن که استغفار و توبه نماید و بگوید: «ان شاء الله خدای ارحم الراحمین مرا نیز ببخشد»، میگوید: «او مرا نمیبخشد»!
خب، معلوم است که با چنین شناخت، باور و ایمانی، او تو را نمیبخشد، چرا که اولاً رحمت واسعه و بخشش بیحد و آیات او را تکذیب نمودهای؛ و ثانیاً به بخشش او باور و امیدی نداری که سنخیت پیدا کنی و مشمولش گردی، ثالثاً چنین دعا و انتظاری نداری، و رابعاً به او تهمت و افترا نیز بستهای.
*- بنابراین، علل اصلی ناامیدی از رحمت او [که خواسته و ناخواسته] مشمول آن هستیم، نشناختن خدا، باور نکردنِ همان میزان از شناخت، ایمان نیاوردن ... و نیز جهل، تکبر، غفلت ... و فراموشی او و بیتوجهی به امر معاد و بازگشت به سوی او در قیامت کبرا میباشد.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
چرا با وجود این که خداوند خود را رحمان و رحیم و . . . معرفی میکند، ما از رحمت خداوند ناامید میشویم و مهربانی او را نسبت به خودمان باور نمیکنیم؟!
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10882.html
کلمات کلیدی:
اعتقادی توحید