پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
در تمامی مباحث شناختی، چه شناخت خداوند سبحان باشد و چه شناخت علوم دیگر و امور دینا، باید ذهن اولاً معانی و مفاهیم کلمات را درست بشناسد و ثانیاَ از خلط مبحث دور شود.
به عنوان مثال در همین پرسش: "ضارّ" به معنای "مضرّ، یا ضرر رساننده" با "ظالم" به معنای "ستم کننده" متفاوت میباشد؛ ممکن است کسی یا چیزی به آدمی ضرر برساند، اما ظالم نباشد و ظلم نکند؛ این دو با هم قابل جمع میباشند.
*- بیتردید، هر ظالمی، ضرر رساننده است، اما الزاماً هر مُضرّی ظالم نیست. تعداد گیاهان و گوشت حیوانات مضرّ برای سلامتی انسان، به مراتب بیش از تعداد مفید آنهاست، اما آیا این گیاهان و حیوانات ظالم هستند، یا خورنده و خورانندگان آنها به خود و دیگران ظلم میکنند؟! اگر آدمی، آبی آلوده بنوشد، ضرر میبیند، اما آب آلوده ظالم نیست؛ بلکه نوشنده خودش به خودش ظلم کرده و ضرر رسانده است.
*- مأمور نیروی انتظامی، یا اداره آگاهی و یا دستگاه اطلاعاتی، متهم و مجرم را میگیرد و این به ضرر اوست؛ پروندهاش را به دادگاه میفرستد و این هم به ضرر اوست؛ دادگاه جرم را محرز تشخیص میدهد و حکم به جزا و مکافات میدهد، این نیز کاملاً به ضرر مجرم است، اما هیچ کدام در حق او "ظلم" نکردهاند و ظلم از ناحیۀ مجرم به خودش و دیگران صورت گرفته است. چنان که خداوند سبحان میفرماید:
«إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» (یونس علیه السلام، 44)
- به راستى كه خداوند ذرّهاى به مردم ستم نمىكند بلكه خود مردم هستند كه به خويشتن ستم روا مىدارند.
رویکرد شیطانی
ابلیس لعین، پس از نافرمانی، محاکمه شد که چرا نافرمانی کردی؟! «قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ - (خداوند) فرمود: «اى ابليس! چرا با سجده كنندگان نيستى؟!/ الحجر، 32» - «قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ - گفت: «اى ابليس! چه چيز مانع تو شد كه بر مخلوقى كه با قدرت خود او را آفريدم سجده كنى؟! آيا تكبّر كردى يا از برترينها بودى؟! (برتر از اينكه فرمان سجود به تو داده شود !؟ / ص 75».
ابلیس لعین، بهانهها و توجیهات فراوانی آورد، اما در آخر ناچار شد به تکبرش اقرار کند و بگوید: «أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ – من از او بهترم»؛ و چون دید هیچ یک از دلایلش مقبول نیست و توجیهاتش نیز اثری ندارد، گناه خودش را متوجه خداوند ساخت و گفت: «خدایا! تو مرا اغوا نمودی و فریب دادی / الحجر 39»!
ابلیس لعین، این رویکرد انحرافی خود را به بشر نیز تعلیم و تسری داده و القا میکند، تا بشر هر خطایی کرد و هر ضرری به خود رساند، بگوید: «خدا با من چنین کرد!»
خب، آدمی میتواند پس از خطا، استغفار (طلب بخشش و پوشش) کند؛ توبه (بازگشت از گناه به سوی خدا) نماید، در راه اصلاح فسادها (تباهی)هایش گام بردارد، اگر حق الناسی بر عهده دارد، جبران کند، تا در دنیا و آخرت، ضرر نبیند و البته دچار خسران [از دست دادن اصل و فرع – سرمایه و سود] نگردد. اما اگر چنین نکرد - اگر با اختیار، اراده و انتخابش، آتش خورد و میان آتش رفت و سوخت، نمیتواند بگوید: «پس این نتایج اعمالم، چگونه با رحمت، لطف و خیر رسانی خدا قابل جمع است؟!»
*- رحمت (وجود بخشی) خداوند متعال، واسعه است، یعنی همگان را شامل میگردد، اما تداوم این رحمت تا رسیدن به سطوح عالی و مراتب والای انسانی (مقام قُرب)، برای کسانی است که "رحمت طلب" باشند – لطف و خیررسانی خداوند منّان، شامل همگان میگردد، اما اگر یک عدهای پشت کنند و این الطاف را پس بزنند، دیگر مشکل خودشان است و نباید هنگام رسیدن به نتایج نامطلوب از رویکرد و عملکرد خودشان، بگویند: «پس، رحمت، لطف و خیر خدا چه شد؟!» لذا فرمود:
«إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا» (الأنسان، 3)
- ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس!
و نیز فرمود:
«وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» (العنکبوت، 69)
- و آنها كه در راه ما (با خلوص نيّت) جهاد (تلاش دشمنستیز) كنند، قطعاً به راههاى خود، هدايتشان خواهيم كرد؛ و خداوند با نيكوكاران است.
اما در نهایت، این خداوند علیم و حکیم است که عالَم هستی را با اندازههای معین آفریده و قوانین و قواعدی را بر آن حاکم نموده و خودش ربوبیّت مینماید. اوست که نجاتخواه را نجات میبخشد، خیرخواه را به خیرش و ضررخواه را به ضررش میرساند.
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
اسم " ضارّ " ( ضرر رساننده ) - مقابل اسم " نافع " (نفع رسان) خداوند توضیح بدهید و این که چگونه با قاعدۀ رحمت، لطف و خیررسانی خداوند قابل جمع است؟
پاسخ (نشانی لینک):
https://www.x-shobhe.com/shortanswer/11659.html
کلمات کلیدی:
پاسخ های کوتاه توحید