آیا نمیشود وجود دو خدا را فرض کرد که در تمام جهات و خصوصیات یکسان باشند؟ دو خدایی که در همه جهات یکی باشند چه محذوریتی (مانعی) دارد؟ + صوت (10:06 دقیقه)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
دو موجودی که از هر حیث یکی باشند، یکی میشوند نه دو تا. فرض کنید که دو نفر از هر حیث مانند هم باشند! آیا یک روح، بدن، مغز، قلب و اعضا دارند؟! آیا در فضا یا مکان واحدی قرار دارند؟! آیا هر دو و همیشه، در زمانی واحد، یک اراده دارند، یک سخن میگویند و یک کار انجام میدهند ...؟! لذا واحد و احد نیستند و با هم متفاوتند. واحِد و اَحد فقط اوست و مثل، مانند و شبیهی نیز ندارد.
ابتدا باید بیندیشیم که چه نیازی به چنین فرضی داریم؟! آیا دلیل و شاهدی برای پیدایش چنین فرضی وجود دارد، یا میخواهیم بازی ذهنی کنیم؟! این در حالی است که میدانیم در صورت چنین فرضی، هر دو، وجودی خیالی در ذهن ما دارند و هیچکدام وجود حقیقی ندارند، چه رسد به این که هر دو خدا باشند!
دقت نماییم که فرض و فرضیه، با خیال و گمان و ظنّ متفاوت است. فرض و فرضیه، باید حتماً توضیح و دلیل داشته باشد، اگر چه با تفکر و تعقل، رد شود، اما ظنّ و گمان و خیال، چنین نیستند. میتوانید در عالَم خیال انسانی را با ده سر تصور نمایید، اما نمیتوانید فرض کنید که انسان ده سر داشته باشد.
فرض و فرضیه، باید مبتنی بر حقایق و شواهدی باشند تا مجهولی را معلوم سازند؛ لذا برای آن چه که معلوم و مشهود است، چیز دیگری فرض نمیشود. مثلاً کسی نمیگوید: «فرض کنیم ماه خورشید است یا بر عکس - یا فرض کنیم که زمین جاذبه ندارد» چون جاذبه دارد. اما میتوان گفت: «فرض کنیم که اگر غیر از این بود، چه میشد؟»! این یک فرض علمی، برای روشنتر نمودن واقعیت موجود است. لذا پاسخ داده میشود که «اگر زمین جاذبه نداشت، همه چیز معلق میشد و حیات ممکن نبود».
الف -خداوند متعال، ابتدا با دلایل عقلی و شواهد شهودی، متذکر میگردد که واحد و احد است و شبیه و شریکی ندارد و برای اثبات بیشتر و رساندن به یقین، با پرسشهایی به فکر وامی دارد که آیا خالق، مالک، ربّ و إله دیگری وجود دارد و سپس میفرماید: «اگر نظر دیگری دارید، دلیل عقلی و شاهد بیاورید»:
- [آيا إلههای کاذبی که برگزیدید، حق هستند] بهترند يا كسی كه آسمان و زمين را آفريده و برای شما از آسمان آبی فرستاد كه با آن باغهائی زيبا و سرور انگيز رويانديم، و شما قدرت نداشتيد درختان آنرا برويانيد، آيا معبود ديگری با خداست؟! نه، آنها گروهی هستند كه (از روی نادانی و ...) مخلوقات خدا را در رديف او قرار میدهند.
- يا كسی كه آفرينش را آغاز كرد، و سپس آنرا تجديد میكند، و كسی كه شما را از آسمان و زمين روزی میدهد، آيا معبودی با خداست ؟ بگو دليلتان را بياوريد اگر راست میگوئيد.
ب -اما، به فرض دوم که برای روشنتر نمودن و اثبات یقینی واقعیت میباشد، پس از تذکر به مالکیت مطلق خود بر هر چه هست، پاسخ میدهد:
- اگر در آن دو (آسمان و زمين) خدايانی (قابل پرستش) جز الله بود، فاسد میشدند (و نظام جهان برهم میخورد) منزه است خداوند پروردگار عرش از توصيفی كه آنها میكنند.
دقت شود که نمیفرماید: «اگر خالفی جز او وجود میداشت»، چرا که همگان میدانند که هر چه هست، پدیده است و مخلوق نمیتواند خالق باشد؛ بلکه میفرماید: «اگر إله دیگری وجود میداشت»، یعنی «اگر خدای قابل پرستش دیگری وجود میداشت، عالم تباه میشد».
●- خداوند سبحان، در آیۀ دیگری بیان میفرماید که چرا اگر إله دیگری وجود میداشت، همه چیز فاسد [تباه و نابود] میشد:
- خدا هرگز فرزندی برای خود برنگزيده، و إله (معبود) ديگری با او نيست كه اگر چنين میشد هر يك از خدايان مخلوقات خود را تدبير و اداره میكردند و بعضی بر بعضی ديگر تفوق میجستند (و جهان هستی به تباهی كشيده میشد) منزه است خدا از توصيفی كه آنها میكنند.
1- خدا، صرفاً یک لفظ نیست، بلکه وجودی حقیقی میباشد که مخلوق نیست، هستی و کمال محض است و منزه از تشبیه و توصیف به مخلوقات میباشد.
بدیهی است که «وجود دو هستی و کمال محض»، محال است، چرا که دوئیت و کثرت، دلیل بر محدود و ناقص بودن هر دو میباشد.
2- خدا «إله»، باید خالق باشد و خلق نماید؛ پس اگر إله دیگری وجود میداشت، باید عالَم دیگری مانند همین عالَم هستی خلق مینمود، در حالی که هر چه هست، همین عالَم یکپارچه میباشد.
3- خدا «إله» باید، خلق خود را تدبیر و مدیریت [ربوبیّت] نماید و تا خالق و مالک نباشد، نمیتواند چنین کند. نه تنها علم، حکمت و نظم یکپارچۀ عالم هستی نشان میدهد که یک مدبر و ربّ دارد، بلکه تدبیرهای متفاوت از سوی خدایان فرضی متفاوت، به نابودی عالمَ میانجامید.
4- خدا «إله» باید بر تمام عالَم هستی، برتری داشته باشد و حتی فرض برتری چیزی بر خود را نپذیرد؛ پس اگر خدایان متفاوت وجود داشتند، هر کدام باید میکوشیدند تا بر خدایان دیگر، تفوق و برتری یابند؛ و این خود نه تنها دلیل بر نقص و ضعف است، بلکه سبب رقابت و نزاع بین خدایان میگردید.
5- خدا «إله» باید بینیاز باشد؛ اگر خدایان متفاوتی وجود میداشتند، عوالم گوناگونی را خلق و ربوبیّت مینمودند، هیچ کدام بر تمام عالم هستی، سلطه نداشتند، اما برای خدایی، نیاز به چنین سلطهای فراگیر میداشتند.
6- خدا «إله»، باید بندگانش را به سوی خود دعوت کند و امر به بندگی خود نماید؛ لذا اگر خدایان متفاوتی وجود میداشتند، هر کدام به سوی خود دعوت میکردند و میکشاندند و در خداشناسی، پرستش و بندگی نیز فساد (تباهی) رخ میداد.
7- خلقت و ربوبیّت از سوی خدای علیم و حکیم، باید هدف و مقصدی روشن داشته باشد؛ لذا وجود خداهای متفاوت، مستلزم اهداف گوناگون و برپایی معادهای متفاوت میگردید.
8 - بیتردید، خدا «إله» صادق است؛ و نقص، نیاز، ضعف و انحرافی ندارد که برای جبرانش دروغ بگوید؛ لذا وقتی میفرماید: «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي - من الله هستم، إلهی (معبودی) جز من نيست، پس مرا پرستش كن و نماز را برای ياد من به پادار» (طه، 14)، راست میگوید. لذا فرض وجود خدایی دیگر، یعنی العیاذ بالله، فرض دروغگویی خدا! از این جهت در پایان آیات مذکور، متذکر گردید که او «سبحان» است.