ایکس – شبهه: البته که برای هر سؤال و شبهه ای در اسلام پاسخ محکم و مستدلی وجود دارد، وگرنه دین ناقصی بود. اما کار خوبی میکنید که سؤال را برای یافتن پاسخ مطرح مینمایید.
اسلام که دین خداوند حکیم برای رشد انسانهاست، مسئله ساختار روح، روان و شخصیت انسان را بسیار حساس تر، عمیقتر و مهم تر از نگاههایی چون فرویدیسم مطرح مینماید، لذا نه تنها تشکل چگونگی انعقاد نطفه و دوران جنینی را مؤثر شمرده، بلکه پیش از ازدواج و نسل را نیز مؤثر معرفی نموده است. به همین دلیل است که مسئله توجه به «نسل پاک» - «صلب پاک» - «نطفه پاک» - «لقمه پاک» ... و در نهایت تربیت سالم را مورد تأکید قرار داده و برای تحقق آن دستورات لازمی را صادر نموده است.
الف - اگر «علم» امروزه به دستآوردهایی رسیده است، اسلام که وحی خداوند خالق است، از همان ابتدا به آن توجه و تذکر داده است. لذا برای قبل از ازدواج، چگونگی عقد، آمادگی برای انعقاد نطفه، چگونگی همبستری، دوران جنینی، تولد و پس از آن دستورات جامعی دارد. اگر فرمود: همخوابی برای تولید مثل باید حتماً در غالب عقد ازدواج صورت پذیرد، لقمه حلال باشد، برای جنین قرآن خوانده شود، در جایی که نوزاد قرار داد (حتی اگر خواب باشد) همخوابی صورت نپذیرد، در دورهی کودکی و تا شش سالگی «امیر» باشد، بعد باید تحت تربیت قرار گرفته و فرمانبردار باشد و سپس مشاور گردد (مسائلی که امروز به ان رسیدهاند)، در ازدواج باید کفو خود را بیابد، با خیال دیگری با همسرش همخوابی ننماید، اسم خوب برای او انتخاب شود ... و هزاران دستور دیگر، همه به خاطر همین علت و معلولها و نیز تأثیرها و تأثرها در ساختار شخصیت است.
ب – اما باید دقت نمود که این عوامل، تنها علل ساختاری نیستند و هیچ کدام نیز سبب مختل شدن عقل، ضایع شدن شعور، از بین رفتن فطرت، سلب اختیار و انتخاب نمیشوند، بلکه کار را سختتر و یا سهلتر مینمایند و زمینهی رشد را هموارتر و یا ناهموارتر میسازند.
بشر هر گونه گذشته و سابقهای که داشته باشد، از بدیهیات اولیه عقل و فطرت سالم برخوردار است که هر گاه به آنها توجه کند، حقایق را مییابد و دیگر انتخاب با خودش است. آیا کم بودند افرادی که از سلالهی پاک به دنیا آمده و لقمه حلال خوردند، اما اسیر نفس خود شده و منحرف گردیدند؟ یا کم بوده و هستند افرادی که نسل در نسل جاهل، منحرف، فاسد و یا حتی مشرک و ظالم بودند، اما خودشان افراد صالح و فرهیختهای گردیدند؟ آیا کم هستند مسلمان و حتی شیعهزادگان و اولاد افراد صالحی که امروزه کافر، مشرک و مفسد شدهاند و نه تنها به سوی غرب زدگی، بلکه حتی شیطان پرستی رفتهاند و کم هستند افرادی که در امریکا، اروپا و افریقا به اسلام و تشیع گرویدهاند؟ پس به خاطر گذشته، نه عقل سلب شده است و نه اختیار.
ج – بدیهی است که همه چیز در دستگاه عدل الهی، نه تنها عادلانه، بلکه با نظر فضل و کرم جای میگیرد. و البته دنیا دار اختیار است و به همین دلیل ظلم، ظالم و مظلوم نیز وجود دارد. چه ظالم عمداً چشم کسی را کور کند و او را از دیدن محروم نماید و چه والدین نادانسته خطایی کنند که موجب کور شدن چشم فرزندشان شوند، اینها همه لحاظ میشود و البته مظلوم مورد حمایت قرار میگیرد.
همگان از سن تشرف به بعد مخاطب وحی قرار میگیرند و میتوانند ساختار خود را تغییر دهند، تهدیدها را به فرصت ها تبدیل نمایند، از ضعفها برای قوت بیشتر فایده گیرند، مسیر خطا را تغییر دهند ... و البته خداوند متعال بر هیچ نفسی بیشتر از وسعت و توانش تکلیفی تعیین ننموده و بازخواستی نمینماید. پس هر کس که به حد توان و امکان خود تلاش نماید، به فلاح میرسد. و اگر احیاناً راه هر گونه علم، آگاهی، معرفت، رشد و کمال بر بنده ای در حیات دنیوی بسته شد، هم رجعت هست و هم عالم برزخ و به کسی به اندازهی ذرهای ظلم نمیشود.
«... لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا» (الطلاق، 7)
ترجمه: خدا هيچ كس را جز [به قدر] آنچه به او داده است تكليف نمىكند خدا به زودى پس از دشوارى آسانى فراهم مىكند.
«لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ...» (البقره، 286)
ترجمه: خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايىاش تكليف نمىكند. آنچه (از خوبى) به دست آورده به سود او، و آنچه (از بدى) به دست آورده به زيان اوست.
«إِنَّ اللّهَ لاَ يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِن تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا» (النساء، 40)
ترجمه: در حقيقتخدا هموزن ذرهاى ستم نمىكند و اگر [آن ذره كار] نيكى باشد دو چندانش مىكند و از نزد خويش پاداشى بزرگ مىبخشد.
کلمات کلیدی:
گوناگون توحید