ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: متن آیه و ترجمه آن به شرح ذیل میباشد:
«خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ» (البقره، 162)
ترجمه: جاودانه در آن (لعنت) باشند، نه عذابى از آنها كاسته گردد و نه مهلت داده شوند (تا پوزش طلبند)
کلیات:
الف – ابتدا دقت نماییم که هیچ یک اسمای الهی با دیگری در تضاد یا حتی اختلاف نمیباشد، چرا که خداوند متعال مرکب از اجزا نیست که برخی از اجزایش با یک دیگر اختلاف یا تضاد داشته باشند. خداوند جلیل، واحد و احد است، و همه اسمای الهی که گاه به آنها صفات میگوییم، عین ذات هستند.
ب – سپس دقت نماییم که قرآن کریم، کلام الله است. لذا در آن نیز اعوجاج یا تضاد دیده نمیشود. پس اگر هنگام تلاوت قرآن کریم، با سؤالی مواجه شدیم، نباید سریعاً علم خود را کامل و یقینی دانسته و در اسما و صفات خدا یا آیات قرآن تردید کرده و سؤال نماییم "آیا مغایرت ندارد"، بلکه باید در علم خود تردید کرده و بپرسیم: "پاسخ این سؤال چیست؟".
ج – سپس دقت کنیم که وقتی یک گزاره [چه آیه قرآن کریم، چه حدیث و چه هر گزارهی دیگری] را مطالعه میکنیم، اگر جمله مستقل است، مستقل مطالعه کنیم و اگر قبل و بعد دارد، حتماً بدان توجه کنیم. چرا که یا در تداوم و اکمال جمله قبل است و یا در جمله بعد کامل شده است و خلاصه یک موضوع را شرح میدهد.
موضوع بحث:
حال وارد موضوع بحث میشویم.
1- خداوند متعال، "رحمان و رحیم" است، اما دلیل نمیشود که علیم، حکیم، عادل و ... (سایر اسما و صفات کمالیه) نباشد. پس لعنت و غضب هم دارد. نظام خلقت را عالمانه، حکیمانه و عادلانه و در ظل رحمت خود خلق کرده است، لذا هر کس به نتیجهی کرده خویش میرسد.
2- خداوند متعال در آیهی قبل فرمود: "کسانی که کافر زندگی کنند و کافر بمیرند" مشمول این خلود در جهنم میشوند. خب کسی که کافر زیسته و کافر مرده است، در تمام طول حیات دنیویاش، به او فرصت داده شده و او خودش فرصتها را سوزانده است. در حیات اخروی که پردهها کنار رفته، همه ایمان به وجود حق تعالی میآورند، چه آن که در بهشت متنعم است و چه آن که در جهنم معذب است. وانگهی دیگر فرصتی برای بازگشت و جبران نیست. چون عالَم و دوران "اختیار و عمل" به پایان رسیده و برچیده شده است. حال او کجا میخواهد برگردد، ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد؟
3- در آیهی بعد نیز تأکید و تصریح مینماید که خداوند متعال "رحمان و رحیم" است. اما اگر کسی به کفر یا شرک روی آورد، خدا را در بُعد نظری و ایمان و نیز در بُعد عملی، إله واحد نبیند، خود را از ظل و شمول رحمت الهی خارج کرده است. لذا مشمول لعنت (دوری از رحمت) میشود.
حال سه آیهی مورد بحث را یکجا تلاوت میکنیم و در آن تدبر مینماییم:
«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ» (البقره، 161)
ترجمه: به یقین آنان كه كافر شدند و كافر مُردند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست.
نکته: این که میفرماید لعنتِ الله، ملائکه و جمیع انسانها، معنایش این نیست که حتماً به لفظ آن کافر را لعنت میکنند، بلکه یعنی رحمت الهی به هیچ وسیله و هیچ واسطهای، شامل آنها نمیگردد. نه خدا خودش به او نظر رحمت میاندازد، نه ملائکه و انسانها (مثل روابط دنیا) واسطه رحمت الهی برای او میشوند.
«خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ» (البقره، 162)
ترجمه: جاودانه در آن (لعنت) باشند، نه عذابى از آنها كاسته گردد و نه مهلت داده شوند (تا پوزش طلبند).
نکته: وقتی کافر زیست و کافر مُرد، کلاً از شمول رحمت دور میشود، پس چون همیشه مشمول لعنت است، همیشه معذب میماند.
«وَإِلَـهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ» (البقره، 263)
ترجمه: و خداى شما خدايى يگانه است، جز او خدايى (مستحق پرستش) نيست كه بخشنده و مهربان است.
نکته: خداوند متعال رحمان و رحیم است، اما کسی مشمول رحمتهای دنیوی و اخروی او میگردد که اله، ربّ و معبودی جز او نگیرد و کفر و شرک نورزد.
د – اما در باره رفتار و تعامل خودمان با دیگران نیز دقت نماییم که خداوند متعال میفرماید: تو ضمن این که مانند سایر موجودات، مخلوق و بندهی من هستی، استعداد "خلیفة الله" شدن را به تو دادهام؛ منتهی باید سعی کنی که اسما و صفات من، در تو نیز تجلی یابد.
از این رو شاهدیم که هم "امر به قصاص" دارد و میفرماید: "در این قصاص برای شما حیات است" و هم امر به "رحمت، مغفرت، جود، کرم، عفو و ..." دارد و میفرماید: رحمت در من سبقت دارد، در تو هم سبقت داشته باشد.
پس اگر مثلاً کسی در جبهه حق علیه باطل قرار گرفت و دشمن قلب او را نشانه رفت تا بکشد، نمیتوان به او گفت: شما لطفاً لبخند بزنید، رحمت و جود و کرم و ... داشته باشید. در اینجا رحمت به خود و همگان، از پای درآوردن و کشتن و یا دستگیر و معذب کردن ظالم است.
دقت کنیم، آنجا که خدا فرمود خلود در جهنم هست و تخفیف و فرصت داده نمیشود، مربوط به آخرت است، نه حیات دنیوی که تا لحظهی آخرش، فرصت توبه و بازگشت داده و وعده و تضمین برای قبول و بخشش داده است.
پس متخلق شدن به اخلاق الهی، این است که حتی اگر متعدی عذر خواهی نیز ننمود، به او فرصت داده شود، چنان چه خداوند رحمان و رحیم به همه فرصت میدهد، چه رسد وقتی اظهار ندامت کرد. مگر آن که ایجاب و ضرورت علم، حکمت، عدالت، رحمت، جود و کرم، فرصت ندادن باشد.
کلمات کلیدی:
قرآن توحید سوره بقره