چرا وقتی یه نفر توبه میکنه از گناهانش و بعدش از خدا انتظار دستگیری و رحمت داره و میدونه اگه به فریادش نرسه باز هم برمیگرده ....باز خدا تنهاش میزاره؟!
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): همین که پس از گناه، که عذاب فوری را برایش لازم و حتمی کرده، روی به استغفار و توبه میآورد، یعنی خداوند رحمان و رحیم، از او دستگیری و به او لطف کرده است؛ خب دوباره برنگردد و پشت ننماید! و البته کسی که پشت مینماید، باید منتظر این باشد که خداوند متعال نیز او را به خودش واگذار نماید، آن وقت است که با سرعت به سوی گناهان و هلاکت میرود.
●- مهمتر از گناه، توبه، بخشش، بازگشت از گناه، یا رویکرد مجدد به گناه، این است که بپرسیم: «چرا این انسان جاهل و متکبر، دوست دارد دست آخر، خدا را در گناهان خودش مقصر نشان بدهد»؟! در حالی که او فرموده، تمامی بدیها از خود شماست، و تمامی مفاسد به دست خود شما بروز و ظهور مییابد:
«ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» (الرّوم، 41)
ترجمه: فساد، در خشکی و دریا بخاطر کارهایی که مردم انجام دادهاند آشکار شده است؛ خدا میخواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (بسوی حق) بازگردند!
●- باید بپرسیم: «چرا این انسانی که میداند جاهل (کم خرد)، نادان، و گاه متکبر و مغرور (فریب خورده) است، به جای آن که خدا را منزه بدارد و خود را مقصر بشناسد، خود را منزه میدارد و خدا را مقصر مبنایی و نهایی گناهانش میخواند»، در حالی که فرمود: بگویید: «خداوندا! تو منزه از این اتهامات و توصیفات غلط هستی، بلکه من به خودم ظلم میکنم: « لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ »؟!
●- باید بپرسیم: «این بشر را چه میشود که اگر موفق باشد، قارونی میاندیشد و میگوید: «دانش و هنر خودم بود» و اگر شکست بخورد، میگوید: کار خداست»؟!
*- البته بسیار دقت کنیم و شرّ شیطان و افکار شیطانی به خداوند متعال پناه ببریم، که این همان حالت ابلیسی و صفت شیطانی است که به انسان هوادار، مطیع و تابع خودش القا میکند! او نیز وقتی به خاطر تکبرش، عصیان کرد، ابتدا مورد مؤاخذه قرار گرفت که «چرا وقتی فرمودم سجده کنید، عصیان کردی»؟! پاسخهای بیمنطقی داد، براهین مبتنی بر تکبر را اقامه کرد، اما وقتی دید فایدهای ندارد و در محضر الهی جای این حرفها نیست، گفت: «خدایا، تو مرا فریب دادی، پس من نیز بندگانت را فریب میدهم»؛ یعنی کارش به دشمنی با خدا کشانده شد! « قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ - گفت: «پروردگارا، به سبب آنكه مرا گمراه ساختى، من [هم گناهانشان را] در زمين برايشان مىآرايم و همه را گمراه خواهم ساخت» و البته یک استثناء قائل شد « إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ – [همگان] به غیر از بندگان مخلصت را» (الحجر، 39 و 40)! چون میدانست به آنها راه نفوذی ندارد.
«قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» (الأعراف، 16)
ترجمه: گفت: اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین میکنم!
پس مراقب باشیم که کارمان به عداوت و دشمنی با خدا کشانده نشود و او را در گناهانی که با اختیار و اراده و انتخاب خود مرتکب میگردیم، مقصر نشماریم!
اراده:
حال آن بندهای که به اختیار و ارادهی خودش، از گناهانش نزد پروردگار عالم استغفار (طلب بخشش) و توبه (بازگشت از گناه به سوی او) نموده است؛ چه انتظاری دارد؟!
●- آیا انتظار دارد که دیگر خداوند متعال اختیار و اراده را از او بگیرد، تا دیگر خطا نکند؟! خب در چنین حالتی مرگش فرا میرسد، یا عقلش ضایع میگردد!
●- آیا انتظار دارد که خداوند متعال، "جبر" را بر او حاکم نماید؛ در حالی که تا زنده است، بین "جبر و اختیار" قرار دارد.
●- آیا انتظار دارد که خداوند متعال، به خاطر استغفار و توبهی او، کل نظام خلقت و هدایت را متغیر سازد؛ نظامات "اختیار و اراده"، "علت و معلول"، "قضا و قدر"، "هدایت و امتحان" ... و همه را برچیند؟! خب این یک انتظار "جاهلانه و متکبرانه" میباشد!
*- خداوند متعال، راه را از چاه نشان داده، هدایت نموده، اختیار و اراده، عقل و شعور و منطق هم داده، بعد فرموده: «دیگر جبری در کار نیست، چون راه رشد از راه گمراهی مشخص شده است «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ»، هر کدام را دوست داری برو؛ و البته به هر راهی که انتخاب نمایی و بروی، به مقصد همان میرسی.
*- لازمهی عقل، شعور، منطق، قلب، اختیار، اراده، هدایت تکوینی، هدایت تشریعی، آمدن انبیاء، دعوت، ولایت و امامت و ...، این است که آدمی از نعمت "اختیار و انتخاب" برخوردار باشد. لذا پس از این همه، میفرماید: انسانی که نطفهای بیش نبود را سمیع و بصیر قرار دارم، و نیز راه را نشانش دادم، حال اختیار و انتخاب با اوست، میخواهد بیاید و یا نیاید!
«إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا» (الإنسان، 3)
ترجمه: ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس!
دستگیری خداوند رحمان و رحیم:
دستگیری خداوند متعال، به این نیست که آدمی را پس از استغفار و توبه بکُشد، و یا نعمت عقل، اختیار و اراده را از او بگیرد؛ بلکه پس از تمامی این نعمات و هدایتها، میفرماید: بسیاری از گناهانتان را بدون این که حتی متوجه باشید و بابتش طلب بخششی کنید، خودم میبخشم – عواقب کوچکی از برخی از گناهانتان را در دنیا نشان میدهم که بدانید کار بینتیجه نیست، پس آخرتی در کار هست – باب استغفار و توبه را نیز برایتان باز گذاشتهام و بخشش تمام [جمیع] گناهان را خودم برایتان، با وعدهام تضمین کردهام؛ چون من غفور و رحیم هستم:
«قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (الزّمر، 53)
ترجمه: بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است».
اما، معنای این همه این نیست، تا یک جمله استغفار را به زبان آوردید [ولو از دل هم باشد]، و برای چند ساعت یا چند روزی توبه نیز نمودید، کاری کنم که دیگر جبراً هدایت شوید؛ خیر، بلکه تا زنده هستید، عقل و اختیار دارید، هم چنان امتحان میشوید؛ باید معلوم شود که استغفار و توبه شما جدی بود یا خیر؟! دست کم برای خودتان مشخص گردد، تا مدعی، متوقع و منتظر بیجا نباشید. بدیهی است آن که پس از توبه، دوباره به آن گناه بر میگردد، هنوز توبه نکرده است! پس چه انتظاری دارد؟!
هدایت و ولایت:
خداوند متعال، هدایت را در "گرو" ولایت قرار داده است؛ و ولایت یعنی "سرپرستی و دوستی"؛ و امر اتخاذ ولایت را نیز اختیاری و ارادی قرار داده است؛ بالاخره هنر و اوج عقل و اختیار، باید ظهور و بروزی داشته باشد یا خیر؟!
خدایی که میفرماید: من خالق، مالک، قادر و رب همگان هستم، تأکید دارد که در خصوص "ولایت"، فقط ولایت مؤمنان به خودم را میپذیرم. آنان که ولایت مرا برگزیدند را هدایت میکنم، از ظلمات به نور میبرم؛ من میبرم، نه این که خودشان میآیند یا میتوانند بیایند؛ اما آنان که با اختیار خود، ولایت من را کنار گذاشته و ولایت طاغوتهای گوناگون درون و برون را گردن نهادهاند، افساری به خود زده و لگامش را به دست آنها سپردهاند که از نور به ظلمت میبرندشان:
« اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ » (البقره، 257)
ترجمه: خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها، به سوی نور بیرون میبرد. (اما) کسانی که کافر شدند، اولیای آنها طاغوتها هستند؛ که آنها را از نور، به سوی ظلمتها بیرون میبرند؛ آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند.
پس، خداوند متعال جلوی خطای کسی را میگیرد که ولایت او را گردن نهاده است، به عروة الوثقی و حبل المتین چنگ زده است؛ نه آن که پشت کرده و انتظارات بیجا نیز دارد.
«وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ» (الأنبیاء، 88 89)
ترجمه: و ذاالنون [= یونس] را (به یاد آور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت؛ و چنین میپنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت؛ (امّا موقعی که در کام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها (ی متراکم) صدا زد: «(خداوندا!) جز تو معبودی نیست! منزّهی تو! من از ستمکاران بودم! * ما دعای او را به اجابت رساندیم؛ و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم؛ و این گونه مؤمنان را نجات میدهیم!»
کسی که به این درجه از درک، فهم و شعور میرسد که میفهمد نقص و اشکال از خودش میباشد استغفار و توبه میکند، نجات مییابد، نه کسی که متکبرانه میگوید: «دلم خواست دوباره گناه کنم، پس چرا خدا جلوی من را نگرفت، پس مقصر اوست»!
کسی که اهل استغفار و توبه باشد، اگر صدبار نیز توبه بشکند و به گناهش باز گردد، باز هم استغفار و توبه نموده و سعی در ترک گناه میکند، نه این که از خودش سلب مسئولیت نموده و قصور، تقصیر و ظلم در گناهش را گردن خدا بیندازد!
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی .
پرسش:
چرا وقتی یه نفر توبه میکنه از گناهانش و بعدش از خدا انتظار دستگیری و رحمت داره و میدونه اگه به فریادش نرسه باز هم برمیگرده ....باز خدا تنهاش میزاره؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9815.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 1841
- 14 خرداد 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: گوناگون توحید