امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام – نهج البلاغه، نامه 31
فَتَفَهَّمْ يا بُنَىَّ وَصِيَّتى، وَاعْلَمْ اَنَّ مالِكَ الْمَوْتِ هُوَ مالِكُ الْحَياةِ،
پسرم! وصیتم را بفهم، و بدان که مالک مرگ؛ همان مالک حیات است،
وَ اَنَّ الْخالِقَ هُوَ الْمُميتُ، وَ اَنَّ الْمُفْنِىَ هُوَ الْمُعيدُ، وَ اَنَّ الْمُبْتَلِىَ هُوَ الْمُعافى،
و هستى بخش همان میراننده، و فناکننده همان بازگرداننده، و گرفتارکننده همان عافیت بخشنده است،
وَ اَنَّ الدُّنْيا لَمْ تَكُنْ لِتَسْتَقِرَّ اِلاّ عَلى ما جَعَلَهَا اللّهُ عَلَيْهِ
و مسلّماً دنیا برقرار نمىماند مگر به همان نظامى که خداوند آن را قرارداده،
مِنَ النـَّعْماءِ وَ الإبْتِلاءِ، وَ الْجَزاءِ فِى الْمَعادِ، وَ ما شاءَ مِمّا لا نَعْلَمُ .
از قراردادن نعمتها و بلاها، و پاداش روز جزا، و آنچه او بخواهد و ما نمىدانیم.
فَاِنْ اَشْكَلَ عَلَيْكَ شَىْءٌ مِنْ ذلِكَ فَاحْمِلْهُ عَلى جَهالَتِكَ بِهِ،
اگر در رابطه با جهان و نظاماتش از درک حکمت حادثهاى درماندى آن را به حساب جهالت خود بگذار،
فَاِنَّكَ اَوَّلَ ما خُلِقْتَ جاهِلاً ثُمَّ عَلِّمْتَ،
زیرا در ابتداى کار نادانِ به امور آفریده شدى سپس دانا گشتى،
وَ ما اَكْثَرَ ما تَجْهَلُ مِنَ الاَمْرِ، وَ يَتَحَيَّرُ فيهِ رَأْيُكَ، وَ يَضِلُّ فيهِ بَصَرُكَ، ثُمَّ تُبْصِرُهُ بَعْدَ ذلِكَ.
چه بسیار است امورى که نمى دانى و اندیشه ات نسبت به آن سرگردان، و دیده ات از راه یافتن به آن ناتوان است، اما پس از مدتى به آن بینا مىشوى.
فَاعْتَصِمْ بِالَّذى خَلَقَكَ وَ رَزَقَكَ وَ سَوّاكَ،
پس به خداوندى که تو را آفریده، و روزیت را عنایت کرده و اندامت را تعدیل نموده پناه ببر،
وَلْيَكُنْ لَهُ تَعَبُّدُكَ، وَ اِلَيْهِ رَغْبَتُكَ، وَ مِنْهُ شَفَقَتُكَ.
باید بندگیت براى او باشد، و رغبتت متوجه او گردد، و از او بیم داشته باشى.
وَاعْلَمْ يا بُنَىَّ، اَنَّ اَحَداً لَمْ يُنْبِئْ عَنِ اللّهِ كَما اَنْبَاَ عَنْهُ الرَّسُولُ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ،
پسرم! آگاه باش احدى از وجود خداوند چنانکه پیامبر ـ صلّى اللّه علیه وآله ـ خبر داده، خبر نداده است،
فَارْضَ بِهِ رائِداً، وَ اِلَى النَّجاةِ قائِداً،
پس به پیشوایى آن حضرت راضى باش، و براى رسیدن به منزل نجات رهبریش را بپذیر،
فَاِنّى لَمْ آلُكَ نَصيحَةً، وَ اِنَّكَ لَنْ تَبْلُغَ فِى النَّظَرِ لِنَفْسِكَ ـ وَ اِنِ اجْتَهَدْتَ ـ مَبْلَغَ نَظَرى لَكَ .
پس به درستی که من، از نصیحت به تو کوتاهى نکردم، و تو در اندیشهات نسبت به صلاح خود هرچند بکوشى به میزان اندیشهاى که من در باره تو دارم نخواهى رسید.
کلمات کلیدی:
نهج البلاغه توحید