نهج البلاغه، خطبه 22
اَلا وَ اِنَّ الشَّيْطانَ قَدْ ذَمَرَ حِزْبَهُ، وَ اسْتَجْلَبَ جَلَبَهُ،
هش داريد كه شيطان گروهش (حزبش) را برانگيخته، و ارتش خود را از هر سو گرد آورده،
لِيَعُودَ الْجَوْرُ اِلى اَوْطانِهِ، وَ يَرْجِعَ الْباطِلُ اِلى نِصابِهِ.
تا ستمگرى به محلش، و باطل به جايش برگردد.
وَ اللّهِ ما اَنْكَرُوا عَلَىَّ مُنْكَراً، وَلا جَعَلُوا بَيْنى وَ بَيْنَهُمْ نَصِفاً،
به خدا قسم آنان ناشايستهاى از من نديدند، و بين من و خودشان انصاف ندادند،
وَ اِنَّهُمْ لَيَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَكُوهُ،
و از من حقى را مىخواهند كه خود ترك آن كردهاند،
وَ دَماً هُمْ سَفَكُوهُ.
و خونى را مىجويند كه خود ريختهاند.
فَلَئِنْ كُنْتُ شَريكَهُمْ فيهِ فَاِنَّ لَهُمْ لَنَصيبَهُمْ مِنْهُ،
اگر در اين خونريزى همكارشان بودم پس خودشانهم از اين خونريزى نصيب دارند،
وَ لَئِنْ كانُوا وَلُوهُ دُونى فَمَا التَّبِعَةُ اِلاّ عِنْدَهُمْ، وَ اِنَّ اَعْظَمَ حُجَّتِهِمْ لَعَلى اَنْفُسِهِمْ.
و اگر بدون دخالت داشتن من خود عهده دار آن بودند عقوبتى جز بر آنان نيست،
و بزرگترين دليلشان به ضرر خود آنهاست.
يَرْتَضِعُونَ اُمّاً قَدْ فَطَمَتْ، وَ يُحْيُونَ بِدْعَةً قَدْ اُميتَتْ. ياخَيْبَةَ الدّاعى! مَنْ دَعا؟
از پستانى كه خشك شده شير مىخواهند، و زنده كردن بدعتى را كه مرده است مىطلبند.
ياخَيْبَةَ الدّاعى! مَنْ دَعا؟ وَ اِلامَ اُجيبَ؟
آه چه دعوت كننده زيانكارى! دعوت كننده كيست؟ و به چه چيز اجابت مى شود؟
وَاِنّى لَراض بِحُجَّةِ اللّهِ عَلَيْهِمْ، وَ عِلْمِهِ فيهِمْ.
من به حجت خدا و آگاهى او درباره اينان راضيم.
کلمات کلیدی:
نهج البلاغه