به قلم: ع. نصر
«iranpn - یادداشت»: اصرار بر خطا به جای اقرار به آن، شیوهی بسیار غلطی است که به «سبک آمریکایی - صهیونیستی» معروف است. آنها میگویند: «برای تسلط بر اذهان عمومی، نه تنها باید بر خطای خود ایستادگی کنید و مصر باشید که اتفاقاً کار بسیار خوب و به جایی انجام دادیم [حتی اگر هواپیمای مسافری را هدف قرار دادید، به خلبان مدال هم بدهید – مثل جایزه دادن سیما به دستاندرکاران تولید این سریالها]، بلکه حتی اگر دروغی گفتید و آن برملا شد، مجدد و مکرر آن را آنقدر تکرار کنید تا به زور القا شود.»
روش اسلام که منطبق با عقل، منطق و وجدان است، درست نقطهی مقابل این روش است و تأکید دارد که بهترین کار این است که اساساً دقت کنید تا مرتکب خطا و جرم نگردید، اما اگر احیاناً خطایی واقع شد، بهتر است بدان اذعان و اقرار کرده و سریعاً بازگشت «توبه» نمایید. و اگر این خطا به حقوق دیگران [مردم] مربوط بود و حقی از آنان ضایع کرد، لازم است که حتماً با ادای دین، جبران مافات و یا دستکم عذریخواهی و مهلتخواهی جهت جبران، کسب رضایت کنید.
بدیهی است که روش اول [آمریکایی – صهیونیستی]، نه تنها سبب درجا زدن میشود، بلکه موجبات عجب، غرور، رضایت از خود و جرأت در تکرار جسارت را نیز فراهم میآورد. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید که کار شیطان زینت دادن کار خطا برای خطار کاران است. «زین لهم اعمالهم». اما روش دوم موجبات بازگشت و اصلاح را فراهم میآورد که خود زمینهساز و امیدبخش برای رشد در آتیه است.
اطلاعیه معاون سیما، در پاسخ به انتقادات شدید منتقدان و تماشاچیان و حتی اعتراضات کارشناسان و مردم نسبت به ضایع شدن پول، امکانات و اوقات شریف و گرانبهایشان در ماه مبارک رمضان، ضمن آن که امید ما را نسبت به اصلاح و رشد به ناامیدی مبدل کرد و به نوعی توهین علنی به شعور مردم بود، حاوی نکات مهم دیگر و مبین خودزنی بدی نیز بود که ذیلاً به اهم آنها اشاره میگردد:
الف – بدیهی است که معاون سیما بیمقدمه دست به قلم نشده و این محورها و پیامها را ردیف نکرده است، اصلاً چه بسا خودش هم این سریالهای را از اول تا به آخر و آن هم نه به عنوان یک مخاطب ساده، بلکه به عنوان یک مسئول و پاسخگو در دنیا و آخرت تعقیب ننموده است، بلکه پس از مواجه با انتقادات شدید و اعتراضات گستردهی اذهان عمومی، گروهی را مأمور نموده تا این «محورها و پیامهای توجیهی» را ردیف کنند و در اختیار ایشان قرار دهند. لذا صدور این توجیهنامه، بیانگر اطلاع وی از عدم موفقیت سریالها میباشد، وگرنه نه تنها صدور این توجیهنامه لزومی نداشت، بلکه برنامههای گستردهای در مانور این موفقیت بزرگ تولید و پخش میشد. «این خودزنی اول».
ب – و اما ردیف کردن این محورها و پیامهای خیالی برای سریالهای نه تنها ناموفق، بلکه مفتضح ماه مبارک، بیانگر این مهم است که مسئولین ذیربط به خوبی میدانند که یک سریال، به ویژه به قول خودشان «سریال مناسبتی» و آن هم مناسبت ماه مبارک رمضان، باید شامل چه محورها و پیامهایی باشد که نبوده و نیست. پس، حال که میدانید، چرا عمل نمیکنید؟ آیا قصد و غرض سوئی در کار است، یا اختیار از شما ساقط شده است؟ و یا فقط افراط در اهمال است؟! «این خودزنی دوم».
ج - این اطلاعیه نشان داد: اگر چه تمامی محورها و پیامهای مندرج در آن تخیلی است و در واقع به هیچ وجه با آن چه به نمایش درآمده صدق نمیکند، اما محورها و پیامهای خوبی است که باید قبل از تهیه و تولید در اختیار کارگردانان قرار گیرد، نه این که پس از پخش به زور به اذهان عمومی القاء شود.
شما که میتوانید یک گروه را مأمور کنید تا این محورها و پیامها را ردیف کنند، چرا از اول این کار را انجام ندادید و نمیدهید؟ چرا چند کارگردان مطلع و متعهد را نمیآورید و این فهرست را به آنان نمیدهید و نمیگویید که ما سریالی میخواهیم که چنین محورها و پیامهایی داشته باشد. آیا این کار عالمانهتر و وزینتر از این نیست که با تولید و پخش چنین سریالهای بیمحتوا و حتی ترحیفگری موافقت کنید و بعد از اعتراضات شدید، عوامفریبی کرده و بنویسید «ما در محور دینی نماز را تبلیغ کردیم، چون نشان دادیم لازمهی رفتن به خواب دیگران نماز خواندن و مؤمن بودن است»؟! نکند این محورها و پیامهای نوشته شده را نیز اصلاً نخواندید و یا همینطوری نگاهی انداختید و گفتید خوب است، منتشر کنید. «این هم خودزنی سوم»
د - مسئولین سیما و کارگردانان ما کلی منت بر سر مردم میگذارند که در فرصتی کوتاه، با قبول زحمات فراوان، سریال مناسبتی تولید میکنند(؟!) و باور نمیکنند که زحمت مردم در هزینهای که بابت این اراجیف سبک و سپس تماشای محصول سرمایهگذاری خود تحمل میکنند، به مراتب بیشتر و حتی دردآورتر است.
این که شما بگویید در فرصت کوتاه سریال مناسبتی تهیه کردیم که ادعایی به ضرر خودتان است. مگر این مناسبتها مانند یک حادثهی سیاسی، جنگی، اقتصادی ... یا حوادث طبیعی مثل سونامی و سیل و زلزله، یک دفعه و بیخبر حادث شده است که شما در زمان کوتاه برای آن برنامه ساختید؟! 33 سال است که از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران میگذرد و شما مدیران شبکههای تلویزیونی همین نظام هستید و میدانید که یکی از مناسبتهای دینی مردم، ماه مبارک رمضان است. هر ساله 11 ماه فرصت داشته و دارید که برای دو مناسبت مهم، دینی و عمومی مردم این سرزمین مانند «دههی اول محرم» و نیز «ماه مبارک رمضان»، فکر کنید، چارهجویی کنید، سیاستگذاری و برنامهریزی کنید، کمیتهای کارشناسی تشکیل دهید که دست کم چهار ماه فکر و مطالعه کند، سه ماه وقت برای تدوین بگذارد، چهار ماه هم وقت به تولید و مونتاژ و صدا و موسیقی و بازنگری اختصاص دهد که در انتها در مقابل هر انتقادی، با منت تمام نگوید سریال مناسبتی بود و وقت نداشتیم، تازه خیلی زحمت کشیدیم و این شد! «این هم خودزنی چهارم».
نمیشود این حضرات منت بگذارند و بپذیرند که از این به بعد زحمت نکشند و چنین برنامههایی تولید نکنند.
توصیه:
در خاتمه مجدد به مسئولین ذیربط و به ویژه معاون سیما توصیه میگردد که دست از سیاسیکاری با مردم بردارند. و با در نظر گرفتن تجربیان گذشته دقت کنند که حتی سیاستمداران زبده و خبره در سیاسیکاری با مردم صادق و بصیر ما موفق نبودهاند. حتی ملاقات با علمای محترم یا رفتن به مجلس (مثل سالهای گذشته) نیز نظر صحیح مخاطبین را بر نمیگرداند. فیلم و سریال بد، بد است. اگر چه مکرر ملاقت کنید، جشنواره برپا کنید، جایزه دهید و اطلاعیههای توجهی صادر کنید. لذا این قبیل اطلاعیهها نه شکست را مبدل به موفقیت میکند و نه سریال بد، با محورهای سبک و پیامهای نادرست را به یک سریال خوب مبدل مینماید، و نه آب رفته را به جوی باز میگرداند و نه مردم را فریب میدهد و فقط یک خودزنی است. چرا که چنان چه بیان شد، معلوم میکند که شما میدانید که یک سریال خوب، به ویژه یک سریال مناسبتی، آن هم مناسبت ماه مبارک رمضان، باید حاوی چه محورها و منتقل کنندهی چه پیامهایی باشد. پس، اگر عذرخواهی کرده و وعدهی توجه بیشتر و جبران میدادید، یا دست کم با صدور بیانیه و تشریح محورها و پیامهای کاذب خیالی به شعور مردم توهین نمیکردید، بسیار سنگینتر و عاقلانهتر بود.