«iranpn - یادداشت» به جرآت میتوان اذعان داشت که قویترین سلاح تبلیغاتی «کلام» است که دوست و دشمن از آن برای رسیدن به اهداف خود، در تبیلغ یا ضد تبلیغ استفاده میبرند. لذا نه تنها رهنمودها، ارشادها، توصیهها، آموزشها و ... در مسیر حق و تعالی همه با «کلام» منتقل گردیده و صورت میپذیرد، بلکه فتنهها و توطئهها نیز با کلام طراحی شده و دیکته میگردد. لذا دشمنان نیز از این سلاح نه تنها غافل نبوده، بلکه نهایت سوء استفاده را علیه اسلام، مسلمین، انقلاب و بیداری اسلامی در سرتاسر جهان و نیز علیه کشور و نظام جمهوری اسلامی و ارکان آن میبرند.
اما نشر کلام، دامنهی نفوذ و گسترهی شعاع پخش آن مستلزم در اختیار داشتن و به کارگیری ابزار مناسب و کافی میباشد. به عنوان مثال: شبکههای رادیویی و تلویزیونی، جراید و نشریات، سایتهای اینترنتی، وبلاگها، اس ام اس (sms )، تریبون، بولتن، شبنامه ... و از همه مهمتر «افواه»، یعنی زبان مردم و نقل و قولهای آنان به ویژه در تجمعات رسمی و غیر رسمی مانند تاکسی، اتوبوس، مدرسه، دانشگاه و ... از جمله اهمّ این ابزار میباشد.
بدیهی است یکی از تاکتیکهای دشمن در جنگ نرم، جنگ روانی، ضد تبلیغ یا جنگ تبلیغاتی یا هر نام دیگری که بر آن بگذارند، برخورداری از کثرت ابزار مناسب جهت نشر گستردهتر نقطهنظرات، شایعات، اتهامات و جوّسازیها میباشد و این مهم حاصل نمیگردد، مگر آن که طرف مقابل را مجبور کنند خواسته یا ناخواسته به نشر [اگر چه به خیال و بهانهی اطلاعرسانی و نقد] به نشر گستردهتر اقدام نماید.
البته یک وقت ممکن است حرفی، تهمتی، شایعهای، جوّی یا شبههای رایج شده باشد که آن وقت طرح و پاسخگویی به آن ضروری است، اما یک وقت شخص بی شخصیتی مانند «نوریزاد» و امثال او حرفی میزنند و مایلند تا گفته و نظرشان در سطح وسیعتری پخش شود. در این صورت از ترفندهایی مثل اهانت به بزرگان، فحشدادن، حرف بیربط زدن و ... بهره میگیرند تا عدهای عصبانی شده و برای نقد او حرفش را که به خودی خود خواننده و مخاطب زیادی نداشت، در شعاع بیشتری پخش کنند.
اخیراً بسیار مشاهده شده که برخی از رسانههای خودی و سایتها، به بهانهی اطلاعرسانی نسبت به دشمنیهای وی، گفتهها و حتی اظهارات یا نوشتههایش را حتی به صورت کامل منتشر میکنند و تأسفآورتر آن که «سوتیتر»های کلام باطل او را در سطح کلانی به وسیلهی اس ام اس – و آن هم بدون پاسخ یا نقد – برای همگان ارسال مینمایند؟! و قطعاً موجبات موفقیت و خرسندی وی (و امثال او) را بیش از پیش فراهم میکنند.
آخر نوریزاد خودش کی بوده و کی هست که حرفش مهم باشد؟ شاید رسانهها و دستاندرکاران خبر یا عدهای کارشناس به تناسب کار یا سلایقشان با وی، عقاید و وابستگیهایش به صهیونیسم آشنا باشند، اما برای تودهی مردم او کسی نبوده و نیست. و اساساً نه کسی وقت میگذرد گفتهها و مواضع او را بشنود و نه اگر شنید وقعی برای آن قائل است. اما خودیها هر روز مطلبی از وی را منتشر و فرافکنی کرده و سبب شناختهتر شدن و شاخص شدن او میگردند.
البته این ترفند اختصاص به نوریزاد ندارد. امروزه حرفها و مواضع و شایعپراکنیهای فتنهگران، اصحاب فتنه و یا جریانهای انحرافی را چه مجموعههایی بیشتر منتشر میکنند؟ چه کسانی آنها را یک جوّ قوی و مؤثر (اگر چه در دشمنی) معرفی میکنند؟!
حالا یک موقع توطئهای یا موضعگیری مشخصی که ماهیت آنان را بیشتر فاش میکند مطرح میشود، یا دیدگاهی مورد نقد قرار می گیرد یا فتنه ای کلامی مورد تحلیل و تفسیر قرار می گیرد تا مخاطبین به ظرائف آن یا ماهیت و اهداف واقعی نویسنده و فتنه گر آشناتر شوند (مثل برخی گزارشات یا نقدهایی که در مورد نوری زاد یا امثال وی در رجا نیوز درج شده بود) این خوب و لازم است، اما خیلی از مباحث مطروحه، جوّهایی است که آنها دوست دارند در سطح گسترده مطرح شود و از این روش استفاده میکنند.
و این همان ترفند و تاکتیکی است که خودیها باید با بصیرت تمام مراقب باشند و در دام نیافتند.