«Iranpn – یادداشت»: گوانتانامو، زندان پر سر و صدا و فراموش شدهی قرن 21 و آینه لیبرال دمکراسی آمریکا است. آدم ربایی در سرتاسر جهان، انتقال به زندان گوانتامو، بازجویی با شدیدترین شکنجههایی که در تصور بشر نمیگنجد، حبس و نگهداری حتی تا آخر عمر و حتی بدون حکم دادگاه، همه از شاخصههای این زندان بوده و هست که با تصویب اوباما رئیس جمهور امریکا، شکل قانونی پیدا کرده است. چرا که در امریکا، نه قانون مطرح است و نه حقوق بشر و نه هیچ یک از اصول انسانی، اخلاقی، دمکراسی و ... – بلکه آن چه مصوب و ابلاغ کنند، عین قانون و دمکراسی خواهد بود و نه تنها امریکاییها، بلکه جهانیان موظف و مکلف به قبول و رعایت آن میباشند. و البته اگر مخالفتی داشته باشند، تروریست قلمداد شده و امریکا «طبق قانون خودش» اجازه دارد او را در هر نقطهی دنیا که یافت، ترور کرده یا برباید.
نزدیکی انتخابات ریاست جمهموری در ایالت متحده از یک سو و نارضایتی گستردهی مردم از سوی دیگر، و هم چنین ترفندهای تبلیغاتی احزاب علیه یک دیگر، سبب گردید تا دوباره بحث گوانتانامو به میان آید و چند نفری هم تظاهرات کردند تا کلید خبری زده شود. در همین راستا رسانههای غرب که مأموریت توجیه و هدایت اذهان عمومی را بر عهده دارند، به درج گزارشاتی از گوانتانامو پرداختند. گزارشاتی متفاوت با آن چه در اذهان عمومی تصویر یافته است.
رسانهها نمیتوانند مدعی شوند که دیگر گوانتانامو یک زندان عادی است، اما سعی میکنند ضمن خبر از تداوم وضعیت سابق، القاء کنند که وضعیت به مراتب بهتر شده و حتی برای برخی کلاس نقاشی هم دایر کردهاند!
ARD در ابتدای گزارش خود القا میکند «وضعیت پس از ده سال بهبود یافته است و بسیاری از زندانیان از راحتی و امنیت بسیار بالایی برخوردار هستند!» اما مجبور است که اذعان نماید: «برای زندانیان ویژه، محدودیتهای شدیدی وجود دارد که به هیچ وجه شناخته شده نیست». حال تعریف «زندانی ویژه» چیست؟ چه بیچارههایی مصداق آن قرار گرفتهاند؟ با کدام حکم دادگاه در زندان هستند و چه بلاهایی به سرشان میآید؟ ظاهراً دیگر به کسی مربوط نیست.
کمپ شماره 7، یکی از کمپهای سری این زندان میباشد که به ویژه در سال 2009، اخبار و اطلاعاتی از وضعیت اسفبار زندانیان آن و نیز شکنجههای وحشتناک نظامیان امریکایی منتشر شد و اذهان عمومی را متوجه این دستآورد لیبرال دمکراسی نمود. عکسهای منتشر شده از زندانیان این بند بود که سب گردید لباس نارنجی و نشستن زندانی روی دو زانو در حالی که دست و پایش بسته شده و کیسهی سیاهی روی سر او کشیده شده است، به سمبلی بینالمللی در تظاهراتها و اعتراضات مبدل گردد.
گزارشات حاکی از آن است که اغلب زندانیان که ادعا میشود فقط 171 نفر باقی مانده است، اهل افغانستان و یمن هستند. و بازداشت یمنیها، آن هم قبل بیداری اسلامی، تحولات اخیر و تظاهرات گسترده و استقامت به یاد ماندنی، خود قابل تأمل است.
رسانههای غربی (Reuters-ARD &… ) به مردم دلگرمی میدهند که نگران کنترلهای شدید و آسیبهای ناشی از به کارگیری تکنولوژیهای مدرن و مضر نیز نباشند، چرا که جریان اشعه ایکس در دور تا دور زندان و میان سیمهای خاردار، موجب رشد گیاهان گرمسیری شده است؟! و مردم باید بسیار خوشحال باشند که برخی از زندانیان به بندهای 5 و 6 که از راحتی و امنیت بیشتر (از شکنجههای مرگآور) برخوردار است منتقل شدهاند!
به گزارش ARD به نقل از افسر زندان: حدود 130 زندانی به بند 6 منتقل شدهاند، اما 18 نفر دیگر در شرایط ویژه و جدا از بقیه نگهداری میشوند؟!
این افسر افزود: زندانیان از رفاه و تفریح و سرگرمیهایی چون: دوش گرفتن، فوتبال، نقاشی، آموزش زبان، تماشای فیلمهای ویدیویی یا بازی با نرمافزارهای یارانهای و ... برخوردار میباشند، لذا اگر عاقل باشند به کار احمقانهای دست نمیزنند.
بنا به گزارشات واصله: کمپ 5 به زندانهای انفرادی است و معمولاً روزانه 20 تا 30 مسافر دارد و امکانات کمپ شش کمتر است. البته نه این که آنها را روی پا نگاه دارند یا شکنجه دهند و ...، بلکه رفاهشان کمتر است و ممکن است به این دانشمندان محقق، روزانه فقط یک یا دو کتاب برای مطالعه داده شود؟!
ظاهراً اذهان عمومی باید بپذیرند که گوانتامو جایی مثل های پارک لندن یا دانشگاه کمبریج و هارواد است. لذا مطرح کردن مجدد زندان گوانتامو، خاطر نشان نمودن وعدههای اوباما و امضای فرمان انجام نشدهاش و تظاهرات برای بستهشدن این کشتارگاه مخوف، دیگر معنایی ندارد. این است همهی «لیبرال دمکراسی».
ARD : در گزارش و تحلیل جداگانهای اذعان میکند که «بی صداقتی اوباما در وعدهی بسته شدن زندانی که شاهد جنایات و حشتناکی علیه بشریت بوده، افتضاحی بزرگ است».