ایرانپیان – یادداشت/نکتهگو: آقای لاریجانی ریاست محترم مجلس شورای اسلامی در جلسه دانشجویان قم حاضر شد تا به سؤالات بیپردهی آنها صریح پاسخ دهد! سؤالات همه مفهوم و روشن بود، چرا که سؤالات متداول در جامعه و اذهان عمومی بود، اما فهم پاسخها، نبوغ و نخبگی خاصی لازم داشت که گویا حتی دانشجویان فرهیخته نیز از آن برخوردار نبودند، چه رسد به ما مردم عادی و عوام.
وارد این بحث نمیشوم. در هر حال وقتی مرتضی هادیزاده، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان قم میگوید: «جوابهایی که ما از آقای لاریجانی شنیدیم قانع کننده نبود و بسیاری از آنها با کلیگویی از سر گذرانده شد که این اصلاً خوب نیست.» دیگر تکلیف ما عوام الناس و تودهی مردم روشن است.
البته دو انتقاد به آقای هادیزاده و دانشجویانی که راضی نبودند وارد است: اول آن که توجه نکردند که «خوب و بد» را مجلس قانونگزار وضع و تعیین میکند نه بنده و شما! لذا بدیهی است که از نظر رئیس مجلس، خوب و بد همان است که خودش تشخیص میدهد. دوم آن که انتظار صریح و بیپرده حرف زدن با مردم و به ویژه دانشجویان، و پرهیز از سیاست کلیگویی و از سر گذراندن، از یک آدم سیاسی، آن هم در حد آقای لاریجانی، انتظار منطقی و به جایی نیست!
بگذریم و به بحث خودمان برسیم. دانشجویی از خانه و کاشانهی آقای لاریجانی و منطقه، محل و تعداد اتاقهای آن سؤال کرد و لاریجانی در همان قالب کلیگویی و از سرگذرانی پاسخ داد: «ما فعلاً لا مکانیم قربان».
خوب الحمدلله، نمردیم و یک لامکان دیگر به جز خداوند متعال دیدیم! یا بهتر بگویم: چون خدا مثل و مانندی ندارد، ادعای لامکانی را به غیر از خداوند متعال، از دیگری هم شنیدیم. آن هم از بندهی موحد، مسلمان و مؤمن خدا(؟!) که به نباید خود را به جز فقیر درگاه الهی چیزی ببیند. «انتم الفقراء الی الله».
ولی لاریجانی محترم، عزیز دل برادر، آن که «لا مکان» است، «لا اسم له و لا رسم له» نیز هست. یعنی ذات مقدسش منزه و سبحان است، هستی محض و کمال محض است و به همین دلیل به هیچ اسم و نشانه و رسمی نیز محدود و محصور نمیگردد. این فرق دارد با مسئولین محترمی که اگر اسم و رسمشان را از آنها بگیرند، دیگر چیزی از آنها باقی نمیماند.
اگر به دیگران این طور معرفی شدیم و خود نیز چنین باور کردیم که «من» یعنی رئیس صدا و سیما - «من» یعنی رئیس مجلس - «من» یعنی رئیس جمهور احتمالی آینده - «من» یعنی رئیس مجلس، رئیس جمهور، رئیس دفتر تشخیص مصلحت نظام، یعنی مادر انقلاب، یعنی هاشمی [گفته بود این انقلاب مثل بچهی ماست] و سایر «من»ها و تعاریفشان! و اگر این تعاریف گرفته شود، این «من» بی معنی میشود که دیگر مصداق «لا اسم له و لا رسم له» نمیشود و نمیتواند ادعای «لا مکانی» نماید. و شاید به همین دلیل است که اکثر آقایان محترم، نه تنها «لا مکان» نیستند، بلکه یک مکان و دو مکان هم کفایت شان نمیکند، لذا از «مکان«های متعددی در صدر مناصب برخوردار میباشند.
خوب از مباحث توحیدی و فلسفی بگذریم. میگوئیم پاسخ در قبال سؤال بود. دانشجو پرسید: خانه شما در کدام منطقه یا محله است؟ و لاریجانی پاسخ داد: ما فعلاً لا مکانیم!
خوب عزیز دل برادر و مرد سیاست، کلیگویی بدین شکل همیشه هم خوب نیست. چرا که مخاطب را مجبور میکند تا در ذهن خودش پاسخ دریافتی را حلاجی کند و نتیجه بگیرد. حالا از این پاسخ چه نتایجی میتواند بگیرد؟ قطعاً چنین گمان نمی کند که ایشان پول، ملک، سرمایه، حقوق کافی و ... حتی برای اجارهنشینی نیز ندارد و آن چه تصور میکند از چند حالت خارج نیست؟
الف – مزاح نموده است و قطعاً «لا مکان» نیست و در خانهای سکنا دارد؛ و اگر واقعاً لا مکان است، مسکن مهر، وام تهیه مسکن ... و در نهایت کمکهای مردمی هست. ما مردم فهیم و سخاوتمندی داریم.
ب – خانهاش در منطقه اعیان و اشراف است و آن قدر بزرگ و مجلل است که نخواست یا نتوانست بگوید.
حال کدام از این دو پاسخ به مذاق جنابعالی خوش میآید؟ قطعاً هیچ کدام. پس، چه اشکالی داشت اگر با همان اخلاص و صراحتی که سؤال شد، پاسخ میدادید: من در یکی از مناطق شمال شهر تهران، مثلاً منطقه یک و یا سه خانه دارم و الحمدلله خانه خوبی هم دارم. و یا مثلاً میگفتید: خانه دارم، اما به جهت مسئولیتم در خانه سازمانی زندگی میکنم ... و یا بالاخره پاسخ مناسبی میدادید؟
الحمدلله و بدون شک مردم ما نه بخیل هستند و نه بیشعور. بدیهی است که انتظار ندارند آقای لاریجانی با عقل معاش و درایتی که دارد، با مناصبی که داشته و دارد، با سابقه سه دهه صدارت و ...، مانند امام خمینی (ره) در یک خانه کوچک زندگی کند، یا مانند اغلب مردم اجارهنشین باشد، یا مانند برخی دیگر خانهای معمولی در منطقهای معمولی داشته باشد و یا به خاطر زهد و ورع به رغم برخورداری از امکانات مناسب، زاهدانه زندگی نماید.
شما را به خدا، مردم را بیشتر بشناسید، باور کنید و تحویل بگیرید. به خدا هیچ خبری نیست و آخرش مرگ است.
و در خاتمه یک توصیه یا بهتر بگویم مشاوره تبلیغاتی رایگان نیز برای ایشان دارم: اگر قصد دارید نامزد انتخابات ریاست جمهوری شوید و رأی مردم را به خود جلب و اخذ نماییم، این مواضع و این گونه حرف زدن با مردم، ضد تبلیغ علیه خودتان است. مردم نمی پسندند و به ضررتان تمام میشود.