ایرانپیان – یادداشت/ع. چینیچیان: اگر چه سیمون آنکونا، معاون فرمانده نیروی دریایی امریکا اعلام کرده است: هدف از مانوری که با مشارکت سی کشور جهان در آبهای آزاد خلیج فارس و دریای عمان بزگزار میشود، رویارویی با عملیات مینریزی، خنثی سازی و جمعآوری مین و نیز بالا بردن سطح همانگی میان نیروهای کشورهای شرکت کننده در این مانور است، اما تردیدی نیست که این امور حتی اهداف ثانوی نیز شمرده نمیشوند، بلکه فقط میتوانند عملیات حاشیهای باشند.
این مانور (مثل هر مانور دیگری)، اهداف سیاسی و نیز نظامی کلانی را دنبال میکند. اهداف سیاسی در درجهی اول نمایش قدرت به جمهوری اسلامی ایران، به ویژه پس از شکستهای سیاسی امریکا و نظامی اسرائیل از یک سو و فنآوریهای نظامی و پیشرفته ایران از سوی دیگر است و ثانیاً نمایش قدرت برای روسیه، چین و کشورهای مخالف تجزیه سوریه میباشد، که باید در جای خود مورد بحث و تحلیل قرار گیرد.
اما اهداف نظامی بسیار متفاوت است. ارسال نیرو، اسلحه و تجهیزات نظامی به بهانه مانور به آبهای خلیج فارس، باز نگرداندن بخشی از آنها و تقویت گروههای شبه نظامی و تروریستی در سوریه، پاکستان و ... هدف ثانوی است و هدف اصلی آزمایش پیشرفتهترین سلاحهای لیزری و تمرین جنگ در محدوده خلیج فارس و دریای عمان میباشد.
به گزارش مجله نیروی دریایی امریکا (Navy Times ): قرار بود فنآوریهای نرمافزاری برای استفاده «USS Ponce » در سال 2014 آزمایش شوند و سپس در خلیج فارس نصب گردند.
فحوای این گزارش اولاً نشان از آزمایشات زودرس به خاطر تحولات منطقه و قدرت سیاسی – نظامی ایران دارد و ثانیاً اذعانی به تصمیم نصب این تجهیزات در خلیج فارس میباشد. چنان چه نیویورک تایمز (New York Times ) در گزارش خود میافزاید: «این میتواند یک هشداری برای ایران باشد و هم چنین هشداری برای کره شمالی است که از تردد و استقرار کشتیهای جنگی امریکا در سواحلش جلوگیری میکند و اکنون میبیند که این ناوهای جنگی مجهز به سلاح لیزری خواهند بود».
این تسلیحات لیزری به سنسورهای بسیار پیشرفتهای مجهز هستند که میتوانند قایقهای گشتزنی و هواپیماهای بدون سرنشین را از طریق ماهواره، ناو یا هواپیما هدف قرار دهد.
«هدف اصلی قایقهای پیشرفتهی گشتزنی و هم چنین هواپیماهای بدون سرنشین ساخت ایران است. تجهیزاتی که توانستهاند بارها در مانورهای امریکا اختلال ایجاد کنند»
به گزارش Bild : «هدف اصلی قایقهای پیشرفتهی گشتزنی و هم چنین هواپیماهای بدون سرنشین ساخت ایران است. تجهیزاتی که توانستهاند بارها در مانورهای امریکا اختلال ایجاد کنند».
این گزارش میافزاید: در فیلم نشان داده میشود که این تکنولوژی چگونه میتواند یک هواپیمای بدون سرنشین را هدف قرار داده و با یک شلیک سرنگون کند و البته پرتوهای لیرزی این سلاح با چشم غیر مسلح قابل رؤیت نمیباشد و هزینه مترتبه بر شلیک نیز بسیار کمتر است و حتی کمتر از یک دلار.
به گزارش ستاد ارتش امریکا: این سلاحها تا کنون فقط در شرایط جوّی مساعد و اهداف آرام آزمایش شدهاند و هنوز مشخص نیست که آیا در شرایط آب و هوایی بد و اهداف متحرک سریع میتوانند قابل استفاده باشند یا خیر؟
ادامه: هم چنین ارتش امریکا به خاطر ناتوانی نیروهای انسانیاش در جنگهای خارجی - که تعداد مبتلایانش به بیماریهای روانی به مراتب چندین برابر کشتهها و مجروحانشان میباشد - به تولید رباطهای دو پا و چهار پای نظامی [که البته بسیار راحتتر شناسایی شده و هدف قرار میگیرند] روی آورده است تا ببیند آیا ممکن است در آینده جایگزین سربازان امریکایی گردند؟!
مشکل اساسی و ضعف بنیادین امریکا این است که هنوز از افکار قرون وسطایی پیروی میکند و از هیچ تجربهای نیز عبرت نمیگیرد.
مشکل اساسی و ضعف بنیادین امریکا این است که هنوز از افکار قرون وسطایی پیروی میکند و از هیچ تجربهای نیز عبرت نمیگیرد.
امریکا هنوز گمان دارد که برگ برنده در هر جنگی فقط «تسلیحات» است و اگر کشوری از تسلیحات برتر، پیچدهتر و بیشتری برخوردار بود، میتواند و محق است که به کشورهای دیگر حمله کند و سرزمینهای دیگر را تحت اشغال نظامی و سلطه درآورد! در حالی که جنگ، اصول و قواعد و ضروریات دیگری نیز دارد و فقط مبتنی و متکی بر سلاح نمیباشد.
امروزه فاصلهی تسلحیاتی ما با امریکا و متحدانش بسیار کمتر از آن دوره است؛ پس اگر از آن جنگ نتیجهای نگرفتند، نتایج هر گونه تعرض نظامی در هر حال حاضر بسیار وخیمتر خواهد بود.
اگر هدف از این مانور نظامی با آزمایش سلاحهای لیزری [چنان چه اذعان دارند] چنگ و دندان نشان دادن به جمهوری اسلامی ایران است، خوب است که ضمن به یاد آوردن و عبرت گرفتن از جنگ تحمیلی 8 ساله، دقت کنند که امروزه فاصلهی تسلحیاتی ما با امریکا و متحدانش بسیار کمتر از آن دوره است؛ پس اگر از آن جنگ نتیجهای نگرفتند، نتایج هر گونه تعرض نظامی در هر حال حاضر بسیار وخیمتر خواهد بود.
بر هیچ کس پوشیده نیست که در جنگ تحمیلی، همه امکانات و تسلیحات غربی، با پولها و کمکهای عربی به میدان آمدند و ایران در مقایسه با آنها هیچ نداشت، به جز ایمان، عزم راسخ و رزمندگان فکور، مدیر، مدبر و جان برکف.
میگ روسی، آواکس امریکایی، تانک چیفتن انگلیسی، ناو ایتالیایی، موشکهای کروز فرانسوی، بمبهای شیمایی آلمانی، مینهای امریکایی و اسرائیلی، تجهیزات الکترونیک امریکایی، سلاحهای سبک کشورهای متفاوت و حتی افسران و سربازان اسرائیلی و عربی با کمکرسانی گروهکهای متفاوت تروریستی و تقویت پولهای عربی، جنگ تبلیغاتی و روانی رسانههای صهیونیستی، محافل دیپلماتیک و قدرت اقتصادی تحریم و ...، همه در جبهه جنگ علیه ما حضور داشتند، اما چه شد؟ و حال آن که امروز ایران از همان نیروها برخوردار بوده و پیچیدهترین سلاحها را نیز خود طراحی و تولید میکند، تا آنجا که میتواند به راحتی تمامی پایگاههای نظامی امریکا در منطقه و حتی قلب تلآویو را هدف بگیرد؟