ایرانپیان – یادداشت/ جمعیت زندگی: انتظار از رییس جمهور و دولت آینده، حق طبیعی همه آحاد این کشور است، چرا که رییس قوه مجریه را انتخاب میکنند و بالاترین مقام اجرایی کشور را بر میگزینند تا بکوشد مشکلاتی را بر طرف نماید، خواستههایی را محقق کند، مملکت را در تمامی شئون به پیش ببرد و خلاصه آن که صادقانه خدمتگزار باشد و خدمت کند.
از این رو «سؤال از رییس جمهور چه انتظاری دارید»، عمومیت دارد و پاسخها نیز مورد توجه همگان میباشد.
البته شکی نیست که گزینش طبقات و اقشار مختلف جهت مصاحبه و نیز انتخاب پاسخهای داده شده برای فرافکنی، خود به خود به اذهان عمومی جهت میدهد و مخاطب ناخودآگاه احساس میکند که خواستههای مردم به همین اولویتهایی است که پخش میشود.
این گزینش و دسته بندی پاسخها - سؤالهایی که توسط مجریان برنامهها مطرح میگردد، و بالتبع شعارهای اغلب نامزدها، سبب گردید که مشکلات اقتصادی مانند اشتغال، تورم، نرخ ارز و ... در اولویت خواستهها نمایش داده شود، در حالی که اگر خواستهها به تناسب اقشار و طبقات متفاوت اجتماعی و نیز اولویت بیان آنها مورد مطالعه قرار گیرد، نتایج دیگری حاصل میشود. به عنوان مثال:
الف – قشر مرفه؛
قشر مرفه در تمامی دولتها سرمایهدارتر میشوند و هر چه بر ثروتشان افزوده میشود نیز بیشتر نق میزنند و سیاه نمایی میکنند.
قشر مرفه در تمامی دولتها سرمایهدارتر میشوند و هر چه بر ثروتشان افزوده میشود نیز بیشتر نق میزنند و سیاه نمایی میکنند. همیشه آیه یأس میخوانند و با ژستی روشنفکرانه اول و آخر همه چیز را رد میکنند و حل همه مشکلات را در کُرنش مقابل امریکا و تعظیم به اروپا و لبخند به رژیم اشغالگر صهیونستی میدانند.
اینها بیش از دیگران شعار میدهند که ملت ما خودش دچار فقر و بدبختی است، چرا باید به امریکا رو ترش کنیم، دنبال انرژی هستهای برویم، از فلسطین و لبنان دفاع کنیم، به سیلزدگان و زلزلهزدگان کشورهای دیگر کمک کنیم، مواضعمان در سیاست خارجی مطیع سیاستها، اهداف و منافع امریکا نباشد و ...؟! و البته همین طور که مرتب نق میزنند، برج پشت برج میسازند و خودروهای چند صد میلیونی و حتی بیش از یک میلیاردی عوض میکنند و دائم در سفر تفریحی خارجی هستند. به سیستم اجرایی و بانکی کشور نفوذ میکنند و فحش میدهند – رانت میخورند و ناسزا میگویند – میدزدند و همگان را دزد میخوانند، وام چند صد یا حتی چند هزار میلیاردی میگیرند و پس نمیدهند ...، و البته همگی نابغه در دو مقوله هستند که عبارتند از سیاست خارجی و اقتصاد و بانکداری. البته به شرحی که داده شد.
ب – طبقه نیمه مرفه و مرفه لجوج:
این قشر بیشتر از جوانان و میانسالهایی تشکیل شده است که به لحاظ توان مالی و اقتصادی یا مرفه هستند و یا نیمه مرفه یا دست کم متوسط خوب.
برای این قشر که زیاد هم نیستند، هیچ فرقی نمیکند که چه کسی سر کار بیاید و حتی فرقی نمیکند که برنامهی اقتصادیاش چه باشد، بلکه هر سخن، هر شخص یا هر جریانی که بویی از مخالفت، اپوزیسیون و جریانسازی بدهد، طرفدار آن هستند. فرقی نمیکند که نامزد مطلوب شخصی خود محور باشد، یا اصلاحطلب یا لیبرال.
برای این قشر که زیاد هم نیستند، هیچ فرقی نمیکند که چه کسی سر کار بیاید و حتی فرقی نمیکند که برنامهی اقتصادیاش چه باشد، بلکه هر سخن، هر شخص یا هر جریانی که بویی از مخالفت، اپوزیسیون و جریانسازی بدهد، طرفدار آن هستند. فرقی نمیکند که نامزد مطلوب شخصی خود محور باشد، یا اصلاحطلب یا لیبرال.
از این رو شاهدیم که این عده در تجمعات و شعارهای خود، نه به کشور کار دارند، نه به اقتصاد و تورم و بیکاری و نه به سایر اهداف، آمال یا مشکلات. لذا وقتی نماینده مطلوبشان میخواهد خود و برنامههایش را معرفی کند، میگوید مشکل کشور این است که اصولگراها به صورت یکپارچه سر کار هستند و وقتی طرفدارانشان شعار میدهند، میگویند: موسوی و کروبی باید آزاد گردند و وقتی نامزد دیگرشان وعده میدهد، میگوید: من در دولتم هاشمی و خاتمی را به کار میگیرم.
میبیند که بینش و خواست این قشر تا همین حد است. اصلاً کشور، نظام و اهدافش برایشان مهم نیست و بالتبع مشکلات مردم نیز برایشان مهم نیست و آن چه که برای آنها مهم است، فقط حرکت حزبی است، هر چند که همه آنها پیرو و هوادار یک حزب نیستند و به مصلحت و برای جوسازی به حمایت از همدیگر شعار میدهند.
ج – قشر متوسط قابل قبول اقتصادی:
این قشر کثرت قابل توجهی دارند. کشور و نظامشان را دوست دارند و البته بهبود بیشتر وضعیت اقتصادی و توانمندی مالیشان را میخواهند. حالا این رونق اقتصادی و رفاه نسبی مادی در مقابل سایر ارزشها به چه قیمتی به دست میآید؟ زیاد برایشان تفاوتی نمیکند. اگر از آنها بپرسید کدام یک از هشت نامزد اصلح هستند، میگویند: فرقی نمیکند، هر کس که بتواند نرخ مسکن، کره، سیبزمینی و بنزین را کاهش دهد و سبب رونق بیشتر کسب و کار ما (نه اقتصاد کشور) شود.
بدیهی است که قشر کثیر و خوبی هستند، اما این قشر منفعل شعار و وعده هستند. هر کس بیشتر شعار دهد و وعده دهد، از نظر آنها بهتر است و جذبش میشوند
بدیهی است که قشر کثیر و خوبی هستند، اما این قشر منفعل شعار و وعده هستند. هر کس بیشتر شعار دهد و وعده دهد، از نظر آنها بهتر است و جذبش میشوند؛ و سعی میکنند به هیچ وجه فکر نکنند که شاید اینها همه شعار است و اغلب دروغ است، اکثر ناشدنی است، بیشترش در اختیار آن که شعارش را میدهد نیست و ... . با این شعارها حال میکنند و نشاط مییابند. لذا نامزدهای پوپولیست و اپورتونیست (فرصت طلب) نیز رگ خواب آنها را میدانند و شعارهای مناسب با آن میدهند.
ناگفته نماند که این قشر خیلی زود هم خریداری میشوند. با اندک پول نقد، امتیاز، مجوز یا حتی وعدهی تو خالی.
چ – قشر متوسط به پایین و فقیر:
اکثریت قاطع این ملت را همین قشر متوسط به پایین و فقیر تشکیل میدهند و اکثریت آرا نیز متعلق به همین قشر است، چرا که از همه با خلوصتر، دردمندتر، امیدوارتر و در صحنهتر هستند.
اکثریت قاطع این ملت را همین قشر متوسط به پایین و فقیر تشکیل میدهند و اکثریت آرا نیز متعلق به همین قشر است، چرا که از همه با خلوصتر، دردمندتر، امیدوارتر و در صحنهتر هستند. همینها انقلاب را به پیروزی رسانده و با دفاع جانانه آن را حفظ کردهاند و همین قشر با بذل جان، مال و سلامتی خودشان از یک سانتیمتر خاک این مملکت نیز دفاع کردند و از همه دینگراتر و ملیگراتر (منطقی) هستند. اینها هستند که در عین اصلاح طلبی واقعی، اصولگرا هستند و در عین اصولگرایی واقعی، به دنبال اصلاحات هستند.
وقتی با این قشر و طبقه از مردم مصاحبه میشود و سؤال میشود که از رییس جمهور آینده چه انتظاری دارید؟ به رغم آن که بیش از سایر اقشار در تنگنای مالی قرار دارند و تمامی مشکلات ایجاد شده توسط دشمنان خارجی، دشمنان داخلی، شرایط سخت موجود بر آنان تحمیل شده است، خواستههایشان را با اولیتهای ذیل بیان میکنند:
یک – دیندار، اهل تقوا و خدا ترس باشد – مسلمان و مؤمن و انقلابی باشد؛
دو – نه تنها خون به دل رهبری نکند، بلکه در نظر و عمل تابع ولایت فقیه و پشتیبان آن باشد؛
سه – مقابل دشمنان خارجی ما محکم بایستد و چراغ سبز نشان ندهد؛
چهار – اوضاع اقتصادی را بهبود بخشد و به ما فقرا، حاشیهنشینان، کارگران و مستضعفین نیز توجهی بنماید.
پنج - مردمی باشد، پارتیبازی نکند، رانت خواری نکند، جلوی رشوه و مفاسد اقتصادی گردن کلفتها را بگیرد، نه این که وامدار آنها باشد.
باید اذعان نمود که وقتی به شعارها و خواستههای طبقات مختلف مردم از این نگاه توجه شود، معلوم میشود این قشر که اکثریت قاطع نیز میباشند، مؤمن، انقلابی، پاک، بصیر و همیشه در صحنه هستند و خواستههایشان نیز بیانگر همان بصیرت، عقل، شعور، اخلاص و هدفمندی امیدوارانهی آنهاست.
مسئولین و رسانهها:
پس مسئولین از مقامات فعلی تا نامزدهای مقامات بعدی باید بدانند که این قشر بیشترین سهم را در پیروزی انقلاب و تداوم آن، استقرار نظام جمهوری اسلامی و استحکام و عزت آن ... و خلاصه رسیدن آقایان و بانوان به مسئولیتها هستند.
درد دین و اقتصاد:
مسؤلین، نامزدها و رسانهها باید توجه کنند که این مردم، درد دین دارند، درد انقلاب اسلامی دارند، دغدغه استحکام نظام جمهوری اسلامی ایران را دارند، حامی ولایت فقیه هستند تا مملکتشان آسیب نبیند و همه مشکلاتشان اقتصادی نیست.
مسؤلین، نامزدها و رسانهها باید توجه کنند که این مردم، درد دین دارند، درد انقلاب اسلامی دارند، دغدغه استحکام نظام جمهوری اسلامی ایران را دارند، حامی ولایت فقیه هستند تا مملکتشان آسیب نبیند و همه مشکلاتشان اقتصادی نیست. اگر چه اقتصاد و معیشت و تنگناها گاه کمرشان را میشکند، اما میدانند که اقتصاد مهم است، اما زیر بنا نیست.
لذا نه تنها نباید به این قشر عظیم کم توجهی شود، بلکه نباید به آنان القا شود که بزرگترین مشکلات شما مسائل اقتصادی است و آن هم اگر به «من» رأی دهید، حتماً همهاش حل میشود.
سالروز رحلت و حرم امام(ره):
اگر به اکثریت حاضرین در حرم امام خمینی (ره) در سالروز رحلت این بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران و به قلوب مردم عزادار از این زاویه نگاهی شود، به وضوح دیده میشود که از قشر و طبقه اول و دوم هیچ خبری نیست، از قشر سوم شاید اندکی بودند، اما اکثریت را همین قشر متوسط به پایین تشکیل میدادند که با توجه به تشدید اخیر مشکلات اقتصادی، حتی ظاهرشان نشان میداد که شرایط اقتصادی و معیشتیشان سختتر شده است.
اینها بوده و هستند که از راه دور و نزدیک، از تهران و دورترین شهرستانها و روستاها، با پای پیاده، با اتوبوس، قطار و ... خود را به حرم رساندند که ضمن تجدید میثاق با امام (ره)، رهبرشان را ببینند و فرامین و رهنمودهایش را لبیک بگویند و با شعارهایی چون «ای رهبر آزده، آمادهایم آماده»، حضور قدرتمند و به موقعشان را در صحنه به رخ بکشند.