ایکس - شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (نکتهها – به قلم شما)
بسم الله الرّحمن الرّحیم – سلام دوستان
اگر دقت کنیم، مییابیم که رشد مادی و معنوی انسان، از همان بدو تولد تا ابد، مرهون شناخت او از خودش، اشیا، محیط ... و بالاخره حقایق این عالم هستی میباشد؛ و البته که شناخت نیز همیشه در پس «سؤال» و پیگیری برای یافتن پاسخ میآید.
تو کیستی؟ چه ویژگیهایی داری؟ چی میخوری؟ چی میپوشی؟ چه کار میکنی؟ دنبال چه هستی؟ چه میخواهی و ...؟ اینها و دهها، صدها و هزاران سؤال دیگر، هر روز در ذهن همه (خواسته و ناخواسته) خطور میکند. خواه یک نوزاد باشد که با چشم بسته به دنبال شیر میگردد، یا یک کودک که به سراغ بازی میرود، یا یک محصل که سؤال طرح شده و نشدهی ذهنش را در علوم مییابد، و یا یک انسان عاقل و بالغ. همین سؤالات به شکل دیگری برای یک جامعه، یک حکومت، یک دولت و ... نیز مطرح میباشد.
اما خداوند متعال همه این سؤالها را در یک سؤال دو کلمهای بیان نموده است، سؤالی که اندیشه در آن، روشنگر، بصیرتآور، هدایت کننده و کمال بخش است. منتهی این سؤالی است که ذهن فعال بشر با هزاران سؤالی که در هر لحظه در خود جای داده و پیگیری میکند، غالباً توجهی به آن ندارد.
سؤال این است: «فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ» - پس به کجا میروید؟ (التکویر، 26)
کاش انسان میتوانست در هر کاری و در هر امری از امور زندگی فردی و اجتماعی خود، ابتدا این سؤال را در ذهنش طرح کند و اگر پاسخ منطقی و روشن بود، حرکت را آغاز نموده و اقدام نماید.
حتی وقتی به نماز قیام میکنیم، این سؤال مطرح است و باید پاسخ دهیم که هدف ما «قربة الی الله» است، یعنی به سوی او میرویم. اساساً جهانبینی توحیدی و اسلامی ما، پاسخ به این سؤال است، شرح میدهیم که از کجا آمدهایم و به کجا میرویم. «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ». همه دعوا بر سر همین «إِلَيْهِ» است؛ و پاسخ سؤالِ «به کجا؟»، همیشه در «به سوی» است. و کاش در هر کاری، از جزئی تا کلی – از روزمره تا موقعی یا موقفی و ...، بدانیم که «به کجا میرویم؟».
قانون ثابت حرکت:
«حرکت» نیز مانند سایر امور مادی و معنوی در نظام هستی، قوانین ثابت و پایدار و قوانین متغیرو مبتنی بر آن قوانین ثابت دارد و از جمله این قوانین، قانون اجتناب ناپذیر "دوری و نزدیکی" میباشد. به هر سو که روید، به آن سو نزدیک شده و از سوی دیگری دور میشوید.
فرض کنید به قصد رفتن به محل کار، از خانه خارج شدهاید؛ هر چه به محل کار نزدیک شوید، همان مقدار از خانه دور شدهاید و در بازگشت بر عکس میشود.
در تحرکات غیر مادی نیز همین قانون جاری و ساری است. هر چه به سوی علم روید، از جهل دور میشود، هر چه به سوی رشد روید، از گمراهی «غی» دور میشود و خلاصه هر چه به سوی خدا روید، از شیطان درون و برون و در نهایت ابلیس لعین دور میشوید و خدایی ناکرده هر چه به سوی شیطان روید، از خدا دور میشوید. یا مثلاً در عرصه سیاست، هر چه به سوی سلطهی غیر بروید، از استقلال دور میشود، هر چه به سوی ذلتِ استعمار و استثمار بروید، از عزت و آزادی دور میشوید و ... .
حرکتهای مادی، عرضی هستند و حرکتهای معنوی طولی هستند. یعنی در این حرکت، از نقطهی که در آن قرار گرفتهاید (مثل نقطهی صفر مرزی است)، یا بالا میروید و یا پایین.
پاسخ سؤال در زیارت عاشورا:
در زیارت عاشورا، بهترین پاسخ به سؤال خداوند متعال، مبنی بر (فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ – پس به کجا میروید) بسیار جامع و کامل تبیین شده است. در یک نقطه ایستادهاید که دو جهت یا دارد، یا جهت رشد، یا جهت انحطاط. به هر طرف که نزدیک شوید، از طرف دیگر دور میشوید.
از این رو، ابتدا از جهت دوری خود سخن میگویید، چون هنوز نزدیک نشدهاید، اگر یک گام بردارید، فقط یک گام نزدیک شدهاید، حال آن که ممکن است هدف بالاتر باشد. لذا اول میگویید: [بَرِئتُ] «دور میشوم = بیرازی میجویم».
اما «بَرِئتُ»، فقط یک جنبهی حرکت است، از نقطهای دور میشوید، از تفکر، جریان، حالت، اهداف و خواستهها و خلق و خوهایی دور میشوید، بسیار خب، اما مهم است که به کجا و کدام سمت میروید «فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ»، از این رو باید «إلی = به سوی» را بیان کنید. پس میگویید:
«يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى رَسُولِهِ وَ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِلَى فَاطِمَةَ وَ إِلَى الْحَسَنِ وَ إِلَيْكَ»
چگونه:
و اما اگر سؤال شد: بسیار خب، حال چگونه میخواهی از آن جناح دور «بَرِئتُ» شده و به این جناح نزدیک شوی (إِنِّي أَتَقَرَّبُ) و چگونه میخواهی در این سیر صعودی، به سوی الله و انسانهای کاملی که از سوی او هادی بشر هستند، حرکت کنی؟ پاسخ فقط در یک کلمهست «بِمُوَالاَتِكَ»؛ با ولایت شما و ولایتپذیری خودم از شما. یعنی با معرفت، اطاعت و تبعیت از خدا و از خط ولایت الهی که در شما تسری یافته است.
کلمات کلیدی:
یادداشت