ایرانپیان – یادداشت/ پروین ﻫ.: تردیدی نیست که رشد، بیداری، هوشیاری و بصیرت آحاد یک جامعه، از مسئولیناش گرفته تا مردمش در طبقات متفاوت، هزینههایی دارد که به تناسب غفلت، سادهاندیشی، زودباوری، جهالت ... و خلاصه قوت و ضعف آنها، این هزینه متفاوت است.
اگر در نظام هدایت الهی نیز تأملی شود، همین قاعده به اثبات میرسد. به بشر عقل داد و فرمود نبی درونی شماست – پیامبران را نیز با تعلیم و تجهیز به وحی و استدلالات عقلی (بیّنه) به سوی آنان گسیل داشت و فرمود این هم پیامبر بیرونی شما و کتاب، این هم ولایت و امام. اما این عوامل فقط یک قشر را بیدار میکند و برای همه کارساز نمیباشد – لذا برای آنان که سطحهایشان پایینتر و غفلتشان بیشتر بود و حتماً باید چیزهایی را به چشم میدیدند تا باور میکردند، معجزات گوناگون را نیز فرستاد. اما این هم کافی نیست، بسیاری گفتند اینها سحر و جادو است – از این رو انواع و اقسام بلاها را نیز قرار داد تا بیدار شوند ...، اگر اینها نیز کارساز نباشد، عذاب را میفرستد تا آنها هلاک و دیگران بیدار شوند.
به کربلا نگاه کنید، چقدر استدلال شد، چقدر آیات قرآنی خوانده شد، چقدر تذکر داده شد، چقدر نصحیت شد ... اما نشد که نشد. بالاخره کربلا و عاشورا اتفاق افتاد، غافلین عصر به عذاب جنایات یزیدی دچار شدند و دیگران بیدار شدند.
حال مسئله مذاکره و ارتباط با امریکا نیز همینطور است. هر چه این کشور و ملت طی قرون گذشته و به ویژه قرن معاصر تجربه کرد، برای عدهای کافی نشد – هر چه امریکا در این 34 سال به این ملت ظلم کرد، عدهای را بیدار و آگاه نکرد – هر چه بزرگان امت و به ویژه مقام معظم رهبری دشمن را تشریح کردند و بر لزوم دشمنشناسی تأکید کردند، هر چه از استکبار، صفات و ویژگیهایش گفتند، هر چه از امریکا، انگلیس و اسرائیل بیان داشتند، هر چه متذکر شدند که فریب دستکشی که پشتش مشت فولادین است و این لبخندهای ظاهری را نخورید، هر چه گفتند من فکر نمیکنم که نتیجه این مذاکرات منطبق با خواست ملت باشد، من اعتماد ندارم،
خلاصه سناریو و سریال «اشکها و لبخندها»، کار خودش را کرد و توافقنامهی ژنو، با فشار داخلی (نه قدرت خارجی) به امضا رسیدمن خوشبین نیستم و ... مؤثر نیافتاد و خلاصه سناریو و سریال «اشکها و لبخندها»، کار خودش را کرد و توافقنامهی ژنو، با فشار داخلی (نه قدرت خارجی) به امضا رسید و ایران پس از پیشرفتهای چشمگیر، امتیازات زیاد و بیدلیلی داد و در مقابل به جز تداوم تحریم، ریشخند، اهانت، دهن کجی، تهدید به حمله نظامی و زیادهخواهیهای بیشتر و زنده شدن «اسرائیل» مفلوک در تصمیمگیریهای جهانی و منطقهای و ...، چیزی به دست نیاورد.
خب، این غفلتزدگان که «عبدالاوهام = بنده وهم و خیال» هستند به چه قیمتی بیدار میشوند؟ این به خواب عمیق رفتگان، با صدا کردن، ندا کردن، داد زدن و حتی یک سطل آب هم که بیدار نشدند و گویا قصد بیدار شدن هم ندارند. همان طور گه گفتهاند: به خواب رفته را میتوان بیدار کرد، اما کسی که خودش را به خواب زده است را نمیتوان بیدار کرد.
حال مملکت و این ملت چقدر باید هزینهی مادی و معنوی میکردند تا ثابت کنند که نه تنها هیچ چیز فرقی نکرده، بلکه بدتر از بد و بدتر از گذشته شده است؟
حال مملکت و این ملت چقدر باید هزینهی مادی و معنوی میکردند تا ثابت کنند که نه تنها هیچ چیز فرقی نکرده، بلکه بدتر از بد و بدتر از گذشته شده است؟ مردم هر چه فریاد میزدند، باز یک عده میگفتند که خیر، اصلاً چنین نیست و مخالفان هم نوای با اسرائیل شدهاند. ما حق برخورداری از انرژی هستهای را نثبیت کردیم، ما جلوی تحریمهای مجدد را گرفتیم، ما گزینههای عقلانیت، تدبیر و صلح را به جای گزینههای تحریم و جنگ روی میز گذاشتیم، این خودش مقدمهای برای لغو تحریمهای شورای امنیّت است ... و خلاصه از اول با لبخند، ماچ، بوسه و بغل بغل پسر خاله و پسر دایی شدهایم، عصر بداخلاقیهای به پایان رسیده است، کافی است یک کمی دیگر اعتماد دشمنان را به خودمان تقویت بخشیم و ... (؟!)
اما حالا ما راحت شدیم، دیگر نیازی به حرص خوردن، داد زدن، سطل آب ریختن و حتی لگد زدن برای بیدار کردن نداریم. امریکا و اروپا خودشان این کار را به راحتی برای ما انجام دادند. از همان ابتدا گفتند که بخش پایانی سریال «اشکها و لبخندها» را با لبخند دیدیم، بخش خوشحالی و خندهاش مال ما بود و بخش گریهاش هم مال ملت ایران. اما در عین حال منفعل این لبخندها نیستیم، ما عاقل و هوشیار هستیم، مضاف بر این که میدانیم این خوشاخلاقی و لبخند، نتیجهی تحریمها بوده است، پس نه تنها ادامه داده، بلکه تشدیدش میکنیم – حق انرژی هستهای ایران را نیز به رسمیت نمیشناسیم – هیچ تحریمی را لغو نمیکنیم و هنوز همه گزینهها و به ویژه گزینه جنگ روی میز است ... و شرکتهای مجددی را نیز تحریم میکنیم. هر چند رییس جمهور ایران، رییس جمهور ما را خوشاخلاق و عاقل میخواند، اما رییس جمهور ما (اوباما) به صراحت میگوید که هیچ اعتمادی به پرزیدنت روحانی ندارد. نوش جان.
حال یک عده در داخل باز دستمال میکشند و میگویند: «این با روح توافقنامه سازگاری ندارد»! خُب ما میپرسیم با جسمش چطور؟! امریکاییها که دنبال روح و معنویت و اخلاق نیستند.
در هر حال بسیار خوشحال هستم که امریکا و اروپا، در بیدار کردن برخی از خوشخوابهای ما، بسیار تعجیل کردند و هزینه و زحمت ما را در این امر مهم کم کردند.
امید است که آنها دشمنیهای خود را بیشتر آشکار کنند. این مهمترین دستآورد سریال اشکها و لبخندها و توافقنامهی ژنو است. همان طور که مقام معظم رهبری قبل از آن بدین مضمون فرمودند که ما ضرر نمیکنیم، در هر حال تجربهای است برای ملت، برای مسئولین.
مواضع و اقدامات و بیانات امریکا و اروپا پس از توافقنامه سبب گردید که این تجربه خیلی زودتر و با هزینهای بسیار کمتر حاصل گردد. الحمدلله رب العالمین