ایرانپیان – یادداشت/ سلیم: در بازار سیاست امروز، تلاش برای تلطیف قلوب مؤمنین نسبت به دشمنانشان که هم چنان همه گزینهها را روی میز گذاشته و ما را «راستی آزمایی» میکنند، بسیار فعالتر و گرمتر از بازار دشمنشناسی است و تلاش برای معکوس نمودن « أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ – شدت با کفار و رحمت بین خود (مؤمنین و مسلمین)» مشهودتر است. لذا جار و جنجالی به راه افتاده که نباید «مرگ بر امریکا – انگلیس و اسرائیل» گفت؛ نباید امریکا را دشمن دانست؛ باید تمامی دشمنیها را توهم قلمداد نمود و تقصیرها را به گردن خودیها انداخت(؟!)
در این میان دولتمردان و سیاسیون به دیدار برخی از بزرگان و رجال دینی و فقهی میروند، در لابلای سخنان، بحث از «احترام» پیش میآید و در نهایت جمله مفید برای این گروه، مورد سوء استفاده قرار میگیرد.
بدیهی است وقتی بزرگی سخن از «احترام به سران» بیان میدارد، دوست و دشمن را میشناسد و هم چنان که هر «غیری» را دشمن نمیداند، هر دشمنی را نیز صرفاً یک «غیر» نمیشناسد. مضافاً بر این که معنای احترام را میداند و منظورش آن چه مورد سوء استفاده قرار میگیرد نمیباشد.
تردیدی نیست که ما نمیتوانیم، اجازه نداریم و اساساً غیر معقول و بلاهت است اگر بخواهیم برای حفظ احترام امام حسین علیهالسلام، برای یزید و شمر نیز احترام قائل شویم. ما ادب و برخورد و مقابله با دشمنان را از حضرات فاطمه زهرا، امام حسین، امام سجاد و زینب [به ویژه در بارگاه یزید] آموختهایم.
البته معنای احترام را نیز میدانیم. یک موقع است که مثلاً میگویند: «فحش ندهید»؛ البته که سخن حقی است، آموزه اسلام است، فرمود: فحاش به بهشت نمیرود؛ اما یک موقع است که میگویند: در مقابل آنان سیاست لبخند پیشه کنید، خم و راست شوید، به گرمی دستشان را بفشارید و ابراز محبت و احترام و علاقه و کرنش کنید؛ خُب مسلم است که این حرف بیمنطقی است که جز دشمن کسی از آن فایدهای نمیبرد.
تردیدی نیست که بتپرستان برای بتهایشان احترام قائل بوده و هستند، اما وقتی لازم آمد، حضرت ابراهیم علیهالسلام نیز آن بتان را میشکند – یقیناً پیروان معاویه، خوارج، یزیدیان، کوفیان و ...، همه برای سرانشان احترام قائل بودند، وگرنه آن همه جنایت و خیانت را به خاطر آنان انجام نمیدادند؛ پس آیا برای آنان احترام قائل شویم تا شاید لطفی کنند و برای حضرت امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین و سایر اهل عصمت علیهمالسلام احترامی قائل شوند؟! این دیگر چه منطقی است؟!
امروز نیز همینطور است. یزیدیان زمان دستهایشان تا مرفق به خون تمامی مسلمانان جهان آغشته است و هر روز با نشاندادن دندانهای دراکولایی و پنجههای شیطانی خود، جنایات بیشتری مرتکب میشوند و بر کردههایشان میبالند و تهدید میکنند: این که چیزی نیست، گزینههای دیگر و شدیدتری نیز هم چنان روی میز است. حال باید به آنان احترام گذاشت؟!
البته احترام متقابل است. هر موقع احترام ما را نگهداشتند، البته موظفیم که احترامشان را نگه داریم. اما وقتی به ما حمله میکنند، جنگ افروزی میکنند، تهدید و تحریم میکنند، قرآن سوزی به راه میاندازند، کاریکاتور میکشند، مسلمان را تروریست میخوانند، نام کشورمان را در لیست سیاه قرار میدهند، برای یک رییس جمهور ما حکم جلب صادر میکنند و رییس جمهوری فعلی را نیز [آن هم بلافاصله پس از گفتگوی تلفنی محترمانه] صریحاً غیر قابل اعتماد میخوانند، ملت ما را وحشی و متعرض به حقوق بشر مینامند و ...، چه احترامی؟! آیا ظلم نیست که بگوییم: بیایید شما به سران اینها احترام بگذارید، تا به سران شما احترام بگذارند؟ آیا منظور از نصایح بزرگان دینی این بوده است؟!
لازم به ذکر است که الحمدلله، عموم مردم در کشورهای زورگو و مدعی، چون امریکا و انگلیس، برای دولتهای ظالم و جنایتکار خود هیچ احترام و وقعی قائل نیستند که ما بگوییم: سران آنها نزد آنها محترم هستند، پس ما به سران آنها احترام بگذاریم، باشد که شاید لطف کنند و به سران ما احترام بگذارند. و تظاهراتهایی که همه روزه در امریکا و اروپا به راه میافتد، خود شاهد این مدعاست؛ و به فرض که سرانشان نزد مردمشان محترم باشند، دلیل نمیشود که اگر به ما بیاحترامی کردند، ما احترام بگذاریم تا بر غفلت ما بیافزایند و خونمان را راحتتر بریزند و هر چه داریم را به یغما ببرند و بر بلاهت و بیعرضهگی ما بخندند.
پس سوء استفاده نکنید و سعی در تخدیر و انحراف اذهان عمومی مسلمین ننمایید. فایدهای ندارد. ما مسلمانان هر سخن و دعوتی را به قرآن و سیره نبوی (ص) و عقل ارجاع میدهیم
ممکن است که مردم امریکا برای اوباما – مردم انگلیس برای حکومت استعمارگر خود – مردم اسرائیل برای دولت غاصب خود – مردم بودایی میانمار برای دولت جانی خود و اصحاب وهابیها، سلفیها و تکفیریها و ... برای سران خود احترام قائل باشند، آیا ما نیز باید به آنان احترام بگذاریم؟! آیا این است آموزههای قرآن کریم، اسلام عزیز، سیرهی اهل عصمت علیهمالسلام؟ و آیا این است منظور برخی از رجال دینی؟ پس سوء استفاده نکنید و سعی در تخدیر و انحراف اذهان عمومی مسلمین ننمایید. فایدهای ندارد. ما مسلمانان هر سخن و دعوتی را به قرآن و سیره نبوی (ص) و عقل ارجاع میدهیم:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاء تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءكُم مِّنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاء مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ » (الممتحنة، 1)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد دشمن من و دشمن خودتان را به دوستى برمگيريد [به طورى] كه با آنها اظهار دوستى كنيد و حال آنكه قطعاً به آن حقيقت كه براى شما آمده كافرند [و] پيامبر [خدا] و شما را [از مكه و سرزمینهایتان] بيرون مىكنند كه [چرا] به خدا پروردگارتان ايمان آوردهايد؟ اگر براى جهاد در راه من و طلب خشنودى من بيرون آمدهايد [شما] پنهانى با آنان رابطه دوستى برقرار مىكنيد در حالى كه من به آنچه پنهان داشتيد و آنچه آشكار نموديد داناترم و هر كس از شما چنين كند قطعاً از راه درست منحرف گرديده است.
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ آبَاءكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاء إَنِ اسْتَحَبُّواْ الْكُفْرَ عَلَى الإِيمَانِ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ » (التوبه، 23)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر پدرانتان و برادرانتان كفر را بر ايمان ترجيح دهند [آنان را] به دوستى مگيريد و هر كس از ميان شما آنان را به دوستى گيرد، آنان همان ستمكارانند.