آیت الله مظاهری:
اولین مسئولیتی که متوجه نوع بشر و خصوصاً جوانان است، مسئولیت جسمانی و مواظب کامل از جسم و پیکرۀ مادی است. جسمی که از نظر اسلام، حامل پرتوی از روح الهی و بالاترین و ارزندهترین متاعها و کالاهاست.
چنان که میدانید، گُل سرسبد آفرینش یعنی انسان، مرکب از جسم و روح ودارای دو بُعد متفاوت از هم، یعنی بُعد روحانی و ملکوت و بُعد جسمان و ناسوتی است و به واسطۀ همین ترکیب است که اشرف مخلوقات خداوند تبارک و تعالی واقع شده است. ترکیبی عجیب و شگفتانگیز که غیر از خداوند متعال دانایان بهعلم الهی، بدان واقف نشدهاند!
بُعد جسمانی و روحانی انسان
انسان در بُعد جسمانی، شباهت تامی به حیوانات دارد. میخورد، میخوابد، ارضای شهوت میکند، تولید مثل مینماید و خلاصه هر آنچه از تمایلات و غرائزی که سایر موجودات و حیواناتدارند، در او نیز هست؛ و بدیهی است در این جنبه که مختص به انسان هم نیست، به تنهایی هیچگونه استکمال و تعالی و ترقی ندارد.
برای مثال: اگر شما درزندگی بعضی از جانوران و موجودات دقت کنید، خواهید دید که در برخی از امور زندگیشان بسیار پیشرفته و از مدنیّت بالایی برخوردارند، ولی با این وجود، کوچکترین استکمالی ندارند. مورچه، موریانه، زنبور عسل و ...، که اصولاً اجتماعی زندگی میکنند از این دستهاند. آنها از نظر روابط اجتماعی، معاش، خانهسازی و سایر مسائل، در سطح شگفتآوری بسر میبرند که هیچ گاه روانشناس و مهندسی به پای آنها نمیرسد؛ ولی باز هم کمالی در کارشان نیست.
یک مورچه از ابتدای خلقت میدانست که چگونه باید مواد غذایی جمعآوری شده خود را انبار و نگهداری نماید. اکنون هم چنین است و میلیونها سال بعد هم اینگونه خواهد بود. خلاصه بُعد جسمانی و "حیوانیتِ تنها"، هیچگونه راهی به سوی ترقی و تعالی ندارد.
جنبۀ "ملکوتیِ تنها" همچنین است. ملائکه -و فرشتگان مقربالهی- که فقط متصفو سرشته به این بُعد هستند نیز از استکمال محروماند، اگز چه دارای بالاترین سعۀ وجودی باشند. مثلاً جبرئیل از ابتدای خلقتش تا کنون یکسان است و هیچ تفاوتی نکرده است، سایر حاملین عرش پروردگار نیز چنیناند.
اما، اگر این دو بُعد مختلف با هم آمیخت و ترکیب شد، که ما در عالم هستی، فقط انسان را دارای این پدیدۀ شگرف وشگفت میدانیم، آن وقت است که درطریق کمال و تعالی به جایی میرسد که ارتقا و اوج آن را جز خداوند تبارک و تعالی نمیداند و در این مسیر چنان پیش میرود که پروردگار عالَم به او افتخار میکند. لذا این انسان استکه به لحاظ نحوۀ وجودی که دارد، همه گونه پیشرفت برایش میر است، از تسخیر فضا گرفته تا تسلط بر پیچیدهترین دانشهای ناشناختۀ جهان که با ظهورامام زمان عجل الله تعالی فرجه و مفتوح شدن ابواب علم بر روی آدمی، به نهایت و اوج خواهد رسید.
از طرفی هم میتواند عالَم ملکوت را مسخر خویش گرداند، تا جایی که ملائکه و فرشتگان بارگاه ربوبی با او حرف بزنند و افتخار کنند که کمک کار و یار و غمخوار او باشند.
«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ * نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ...» (فصلت، 30 و 31)
- به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خدای یگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: نترسید و غمگین نباشید و بشارت باد بر شما آن بهشتی که به شما وعده داده شده است، ما یاران و مددکاران شما در زندگی دنیا و آخرت هستیم ...»
همه اینها از برک دو بُعدی بودن انسان است که از یک "بُعدِ تنها"، هیچگونه ترقی حاصل نمیشود.
در این میان، جسم و روح که به نمایندگی از دو جنبۀ ناسوتی و ملکوتی در این پیوند مقدس شریک شده ومدال مبارکبادیِ بهترین مخلوقات را به گردن خویش آویختهاند، نیازی بس وافر به رسیدگی و مواظبت سنگین و کامل دارد تا بتوانند با شتاب و نشاط لازم در این راه دراز و پر ملال، طی طریق کنند و بار امانتی را که حامل آنند، به سر منزل مقصود برسانند.
جسم، نردبان کمال و تعالی روح
جسم برای روح، به سان یک مرکب و نردبانی است که استکمال وترقی و تعالی بدون آن میَسر نمیگردد، لذا همانگونه که انسان در زندگیِ روزمرّه، مثلاً وسیلۀ نقلیهاش را برای استفادۀ بهتر، مواظبت کامل میکند و به همۀ جوانب و احتیاجات آن رسیدگی مینماید، جسم نیز محتاج رسیدگی و رفع خواستههایش، از جمله خواب، خوراک و استراحت است، البته به حدّ متعارف و به دور از هرگونه افراط و تفریط، که اگر مواظبت از جسم، حال افراطی به خود بگیرد، یک انسان عیّاش و تنبلی میسازد که دیگر خواستههای آدمی را برآورده نمیکند و همانطور که از یک اسب تنبل و شکمباره نمیتوان کار کشید، انسان پُرخور، تنبل و بیکار هم از عهدۀ مسئولیتی که دارد برنمی آید. در روایات ما هم از افراد تنبل و بیکاره و پُرخورو پُرخواب، مذمّت شده وآنها را مغبوضترین مردم درنزد خدا خواندهاند.
... مسئله دیگری که در رابطه با جسم، بر عهدۀ همگان و به ویژه نسل جوان میباشد، نشاط جسم است.
... امروزه پزشکان معتقدند که اکثر قریب به اتفاق دردها، از غم و غصه، گرانی و تشویش روحی زاییده میشود که در رأس همۀ این دردها، ضعف اعصاب است و متأسفانه گاه با عمق و دوامی که دارد، ممکن است جسم را ناسالم کند، وقتی که جسم مریض شد، روح را هم بیمار میکند و سرانجام یک عضو زائد و مضرّ برای جامعه میسازد.
لذا جوانان عزیز باید توجه کنند که اگر سلامت جسم و روح را میخواهند، اگر آیندۀ روشن میخواهند و برانند تا فرد مؤثری برای وطن و اجتماعشان باشند، باید نشاط و آرامش را در برنامۀ زندگی خود وارد کنند و غم و غصه، ترس از آینده و نگرانی را به دل خود راه ندهند ... .
(اخلاق و جوان، جلد اول، ص 92 تا 97)
کلمات کلیدی:
در محضر استاد