حجت الاسلام میرباقری: حقیقت غیبت، زیبایی ظهور و مقدمه برای رجعت سیدالشهداء علیهالسلام
حقیقت غیبت، سری از اسرار
غیبت حضرت صاحب الزمان هم همینطور است؛ حکمتی دارد که آن حکمت تا قبل از ظهور برملا نمیشود که حضرت چه میکنند. اگر برملا بشود، افشای سر است و ادامه راه مشکل میشود. حضرت فرمودند به خاطر این که شما شنیدید بعد افشا کردید، تأخیر افتاد. در بصائر الدرجات این روایات هست که به امام صادق عرض کرد که آقا جد بزرگوارتان امیرالمومنین به اصحابشان علم بلایا و منایا میدادند و حوادث را برایشان میگفتند مرگ و میرها را، وقایع را برای آنها میگفتند دلشان قرص و محکم بود؛ میدانستند چه اتفاقاتی میافتد ــ خب فرق میکند آدم بداند یا نداند ــ ولی شما از این علوم به ما نمیفرمایید؛ حضرت فرمودند: دوران آن تمام شد، یک مقدار هم سیدالشهداء به اصحابشان گفتند، دیگر تمام شد. بعد فرمودند چون آنها «اوکیه» داشتند، بعد به آن راوی حدیث در یکی از روایات، فرمودند که چه مطلبی من به تو گفتم که به دیگران نگفتهای، کدام حرف ما را در دل خودت نگه داشتی که حالا میگویی اسرار را به ما بگویید. اسرار یعنی سر است، به شما بگوییم چه اتفاقی می افتد .
لذا اسراری در غیبت هست و حضرت مأموریت هایی دارند که اگر آنها را بگویند اولاً افشاء سر می شود و برنامه به هم می خورد و دوم این که اگر ما بدانیم الان پشت صحنه چه می گذرد، اصلاً امتحان واقع نمی شود؛ به حسب ظاهر امام غائب اند و خیلی راحت است. امتحان به این امام خیلی امتحان آسانی می شود؛ تا اینکه واقعاً امامی 1200 سال در پرده غیبت باشند و ما هم ملتزم به امامت ایشان باشیم و تخلف نکنیم؛ حتی اگر برای ما یک فقیه جامع الشرایط گذاشتند، از او هم تخلف نکنیم. خیلی دشوار است و انصافاً شیعه در این زمینه رو به پیش بوده و امتحانات بسیار بسیارسنگینی را در این زمینه پس داده و می دهد.
زیبائیهای ظهور:
امتحانات در عصر غیبت حضرت، بستر آمادگی عالم برای ظهور و رشد شیعه است و با وقوع این ظهور اولا حضرت بین مومنین بر میگردند و رابطه مومنین با حضرت برقرار می شود. این یک امر بسیار مهمی است که این قدم اول در ظهور است، و ثانیا حضرت حجاب سقیفه را که همه فتنه ها از آنجا ناشی می شود و ام الفساد است بر می دارند؛ یعنی آن حجابی که از آن به «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْض»(نور/40) تعبیر شده است، و در قرآن به این مطلب چندین جا اشاره شده مانند آیه شریفه «وَ الَّيْلِ إِذَا يَغْشىَ * وَ النّهارِ إِذَا تَجلّى» (لیل/2و3) که فرمودند فرمودند «والیل» دولت دومی است که حجابی بر ولایت امیرالمومنین شده، « الليل في هذا الموضع الثاني، يغشي أمير المؤمنين (عليه السلام) في دولته التي جرت له عليه» (1) حضرت این حجاب را بر می دارند چراکه در این حجاب، ولایت فهم نمی شود و جاهای دیگر هم مکرر این مطلب آمده است.
و نیز در عصر ظهور، حقیقت انوار هدایت الهی روی زمین تجلی کرده و ولایت روی زمین ظاهر میشود که گاهی در روایات از آن تعبیر به یظهر الماء علی وجه الارض شده که ماء در روایات و نیز بسیاری از آیات کنایه از مقام ولایت است، «كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماء» (هود/7) فرماندهی و عرش الهی روی آب بوده یعنی بر ولایت ماست. عرش الهی همان ولایت است و مستقر بر ولایت اهل بیت علیهم السلام هست.
کما اینکه آیه شریفه «قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً» (ملک/30) فرمود «ان اصبح امامکم غائبا» (2)، غیبت امام مثل غور حقیقت حیات در لابه لای لایه های پنهانی زمین است. امام که سرچشمه حیات است اگر غیبت کرد در واقع غیبت حیات است. این است که در روایات این آیه به ظهور معنا شده «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها»(حدید/17) خدای متعال این زمین را بعد از مرگ زنده می کنند» حضرت فرمودند: «بِمَوْتِهَا كُفْرَ أَهْلِهَا وَ الْكَافِرُ مَيِّت»(3)؛ بعد از اینکه کفر روی زمین پخش شد حضرت بساط کفر را به ایمان جمع می کند و قلوب زنده می شود. گاهی از این تعبیر به «أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها» (زمر/69) می شود؛ زمین به نور پروردگارش نورانی میشود» فرمود نور رب، وجود مقدس امام است و زمین با نور امام روشن می شود. به طوری که در بعضی روایات هست که «إذا قام أشرقت الأرض بنور ربّها و استغنى العباد عن ضوء الشمس و القمر» (4)، مردم از نور ماه و خورشید مستغنی می شوند کما این که در بهشت مردم مستغنی از ماه و خورشیدند این اتفاق روی زمین می افتد و گاهی از این تعبیر شده به « وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا* وَ الْقَمَرِ إِذَا تَلَئهَا * وَ االنّهارِ إِذَا جَلَّئهَا»(شمس/ 1-3) فرمود، نهار دوران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که آن شمس را تجلی می دهد و آن شمس وجود مقدس رسول الله (صلی الله علیه و آله) است؛ و همینکه در دعای حضرت می خوانیم «اظهر به دین نبیک» حقیقتاً آن دینی که در حجاب رفته با ظهور حضرت ظاهر می شود؛ اصلاً معنی ظهور هم همین است. در ظهور حضرت سه اتفاق می افتد؛ یک ظهور، ظهور جسمانیست دوم رفع حجب از باطن ولایت است و سوم ظهور باطن ولایت در عالم هست که از او تعبیر می شود به «اشراق و احیاء ارض»؛ زمین احیاء و نورانی می شود.
ظهور، نصرت سیدالشهداء علیه السلام:
حضرت ولی عصر پس از ظهور، حقیقت ولایت را در عالم تجلی می دهند و کلمه غیب الهی که امام زمان است آشکار می شود. «هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْب» (بقره/2و3) قرآن متقین را هدایت می کند. متقین آنهایی هستند که اول صفتشان ایمان به غیب است؛ مطابق روایات مقصود از غیب امام زمان است و بعد استشهاد کردند به آیه «وَ يَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّه»(یونس/20)، چرا بر پیغمبر یک آیه ای مثل عصای حضرت موسی نازل نشد تا یک معجزه دائمی همیشه دستش باشد؛ مرحوم علامه طباطبایی می فرماید که می خواهند قرآن را کوچک بشمارند؛ چون عظمت قرآن را نمیفهمند میخواهند قرآن را کوچک کنند. به پیامبر می گویند چرا یک معجزهای مثل عصا نداری که دائما دستت باشد؛ بعد خدا میفرماید: «فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرين»(یونس/20) غیب مال خداست شما معجزه غیبی میخواهید دست خداست؛ من هم منتظرم خدا آن غیب را برای من هم گذاشته است؛ اما صبر کنید؛ اگر به موسی عصا داد و به حضرت عیسی ید بیضا به من هم غیب داده است، لذا فرمود غیب یعنی ما، امام زمان شاهدش است و این همان آیه غیبیست که خدا برای امام زمان گذاشته است که امام زمان سیدالشهداء را نصرت میکند و وقتی حضرت میآید این غیب در عالم ظاهر میشود این خیلی مهم است؛ بدین معنا که عالم ما متصل به عالم غیب میشود، انوار غیب و حقیقت ولایت که غیب است و امام که غیب است، آن غیب در عالم ظاهر میشود؛ این مهمترین معنی ظهور است.
«اشرقت الارض بنور ربّها»، یعنی آن حقیقت غیبی امام، در عالم ظهور پیدا میکند. لذا عالم ما عالم شهود میشود. همه آن کسانی که آن دوران هستند مشاهده و مکاشفه میکنند و این کارها دیگر آسان میشود. این آن چیزی است که اتفاق می افتد و این نصرت سیدالشهداست.
«وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ» (اسراء/33) فرمود «من قتل مظلوما» در باطن مقصود سیدالشهداست و ولی دمشان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) هستند همه زمین را اگر مقابل حضرت بایستند بکشند این زیاده روی نیست. فلا یسرف؛ این بساط را جمع می کنند ظاهراً و باطناً ریشه دستگاه شیطان را می کنند که نمودش در دو فعل حضرت است؛ اول گردن زدن ابلیس در کوفه، دوم آن دو نفر را بیرون می آورند و به درخت می زنند و سوم، حضرت وقتی ظهور پیدا می کنند آن نصرت این است که حضرت نه تنها دشمنان، بلکه نسل آنها را به خاطر راضی بودن به فعل اجدادشان و ادامه دهندگان راه آنها مواخذه می کند و بساطشان را جمع می کند.
ظهور، مقدمه رجعت سیدالشهدا علیه السلام:
در صلوات امام حسن عسکری (علیه السلام) می فرماید خدای متعال وعدهای را که به شما داده نقد میکند و آن وعده نسیه نمیماند. «أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى الطَّالِبُ بِثَأْرِكَ وَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ التَّأْيِيدِ فِي هَلَاكِ عَدُوِّكَ وَ إِظْهَارِ دَعْوَتِك»(5)؛ حاصل نصرت دو چیز است هلاک عدو و اظهار دعوت. لذا در ذیل این آیه خدای متعال میفرماید «فلا یسرف فی القتل انه کان منصورا»، انه یعنی صاحب دم؛ آن که خونش ریخته شده، این مظلوم، منصور است و نصرت میشود. روایت دارد چه نصرتی از این بهتر که سلطانی بر او گذاشتند که خونش را قصاص میکند. سلطانی که برای سیدالشهداء گذاشتند که خون را قصاص میکند و پرده ظلمت را از عالم بر میدارد و این نسل را برمیکند و از این بالاتر، دعوت حضرت ظاهر میشود. لذا این ظهور مقدمه رجعت سیداشهداست حضرت آن موقع بر میگردند و دعوتشان به وسیله خودشان در عالم اعلام و علنی میشود.
پی نوشت ها:
(1) - البرهان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 676.
(2) - کمال الدین، ج 1، ص 326.
(3) - کمال الدین، ج 2، ص 668.
(4) - حلیه الابرار، ج 6، ص 335.
(5) - مصباح المتهجد، ج1، ص 402
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت حجت الاسلام و المسلمین سید محمدمهدی میرباقری
- تعداد بازدید : 1898
- 27 خرداد 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: در محضر استاد