پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): به رغم آن که [مانند بیشتر مردم] با بیشتر سیاستها و عملکردهای این دولت – به ویژه در سیاست خارجی و نیز اقتصادی - مخالفیم، اما قبول نداریم که "جان مردم به لب رسیده است"! مردم ما جان بسیار قوی و نیرومندی دارند، ظرفیت و تحملشان نیز بسیار بالاست، و اگر احساس عناد و دشمنی کنند، جان و قوایشان مضاعف نیز میگردد و آن چه باید را به انجام میرسانند.
در هر حال، ما اگر مسلمان، ایرانی و معتقد به ولایت فقیه هستیم، باید در تمامی مواضع از ایشان پیروی نماییم.
یک موقع فقط مسئله گرانی نرخ بنزین مورد بحث یا انتقاد قرار میگیرد و ما نیز ضمن به حق دانستن اعتراض خود، به ویژه نسبت به شیوه اعلام و اجرا که سبب ایجاد شوک به جامعه گردید، به لحاظ تخصصی، علم و اشرافی نداریم که بالاخره برای اقتصاد کشور مفید است یا مضر؟ در اینجا ولیّ امر میفرمایند: « … بنده در این قضیه سررشته ندارم یعنی تخصص این کار را ندارم، گفتم هم به آقایان؛ گفتم من چون نظرات کارشناسها هم در این قضیهی بنزین مختلف است، بعضیها آن را لازم و واجب میدانند بعضیها مضر میدانند، بنابراین من هم که صاحبنظر نیستم در این قضایا؛ گفتم من صاحبنظر نیستم لکن اگر سران سه قوه تصمیم بگیرند من حمایت میکنم؛ … سران قوایند، نشستند با پشتوانهی کارشناسی یک تصمیمی برای کشور گرفتند، باید عمل بشود به آن تصمیم / 26/8/1398»
بنابراین، در مورد موضوع گران شدن نرخ بنزین، ما هم که صاحبنظر نیستیم، از مصوبه سران سه قوه حمایت میکنیم، هر چند که راجع به اتخاذ زمان این تصمیم، ابلاغ آن، چگونگی اجرای آن و یا میزان گرانی، چند و چونی داشته باشیم و اعتراض داریم. و البته ایشان تذکراتی نیز به دولت دادند که باید انجام دهد.
تحلیلها نسبت به سیاستها و اقدامات دولت:
اما، نه فقط راجع به گرانی نرخ بنزین، بلکه راجع به شخص آقای روحانی (رئیس جمهور) و مجموع مواضع و تصمیمات و اقدامات دولت، تحلیل افراد، متناسب با شناخت و نگاه آنها متفاوت است.
دوستی گفت: در همان دورهی اول که آقای روحانی برای ریاست جمهوری رأی آورد؛ به مخاطبان خود گفتم: «در این مملک نه جنگ خارجی رخ میدهد و نه ماجرایی مانند فتنه 88 به وقوع میپیوندد؛ بلکه در عین برقراری ارتباط با کشورهایی چون فرانسه، انگلیس و آلمان و حتی اگر جرأت کنند با آمریکا، مملکت بسیار آرام و متین به سوی ورشکستگی اقتصادی کشانده خواهد شد. ارزش پول ملی کاهش خواهد یافت، تولید و بازار به تعطیلی کشانده خواهند شد، واردات و اختلاسهای بانکی جایگزین تجارت خواهند شد، بیکاری و تورم مردم را به ستوه خواهد آورد و ...»! البته این نظر شخصی است.
مخاطبان که باورشان نمیشد، میپرسیدند: «برای چه چنین شود»؟! پاسخ این بود: «برای این که کشور ورشکسته، نه تنها نمیتواند بر مواضع سیاسی داخلی و خارجی خود استوار بماند، بلکه مجبور میشود ضمن تسلیم در مقابل امریکا، روی به استقراض خارجی بیاورد؛ آنگاه به شما خواهند گفت: «ورشکستگی که چیز بدی نیست، ایتالیا، اسپانیا، یونان و ... نیز ورشکست شدهاند و چارهاش استقراض خارجی است و شما خدا را شکر کنید که ما در مذاکرات برجام، با قدرتهای اروپایی رابطه برقرار کردیم و آنها حاضرند به ما وام دهند». سپس خانمها موگرینی، مرکل یا ...، با "کیف ریاضتی و شرایط تحمیلی خود وارد ایران میشوند تا سیاستگذاریهای داخلی و خارحی و اداره این مملکت را به دست بگیرند! اما از آنجا که ایران، یک کشور اروپایی و مانند اسپانیا، ایتالیا و یونان نیست، به جای جنگ و فتنه، آشوبهای داخلی شروع میشود، اعتراض علیه گرانی بنزین یا بیکاری، به سوی حمله به کل نظام هدایت میشود و سپس خواه ناخواه، به سوی همان تجزیهای که هدف امریکاست، کشانده میشود و یا دست کم به سرنوشت عراق، سوریه، یمن، افغانستان و ... دچار میگردد و ناامنی سرتاسر مملکت را فرا میگیرد»؛ هر چند آقایان چنین قصدی نداشته باشند و اصلاً فاقد چنین بصیرتی باشند!
مسئله گرانی بنزین و آن هم در این سطح غیر منطقی یک مقوله است، اما اعلام آن در شب بزرگترین عید مسلمانان، سرآمد هفته وحدت، و دیدار امام خامنهای با مسئولان نظام و میهمانان خارجی و ...، که از مهمترین بیایات ایشان در طول سال میباشد و تحت الشعاع قرار دادن آن، و آن هم در شبی که طبق اخبار هواشناسی میدانستند که از فردایش در سرتاسر کشور برف میبارد و ... یک مقولهی دیگری است! ما نمیتوانیم همه را اتفاقی فرض کنیم.
همانگونه که بیان شد، تحلیلها متفاوت است:
حجت الاسلام، دکتر سید حمید روحانی، «رئیس بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی» میگوید:
●- «برخی برده آفریده شدهاند، ذلت، خواری، وادادگی، سرسپردگی و نوکر مآبی در ژنشان نهفته است، ارباب و آقا بالاسر میخواهند، بیغیرت بار آمدهاند. از اینکه آمریکا کدخدای دنیاست به خود میبالند؛ از اینکه دولتهای وحشی و بیفرهنگ اروپا آنان را بازیچه و ملعبه کنند لذت میبرند و از اینکه از زبان یانکیهای آمریکا و قلدرهای غربکدهی اروپا فحش بشنوند و اهانت شوند، افتخار میکنند! از این دست پست فطرتان و خودباختگان برخی از دولتمردان امروز ایرانند که متأسفانه از روزی که به قدرت رسیدهاند جز ننگ و فضاحت و رذالت و تحقیر ملت برآیندی نداشتهاند.» (3/7/1398)
وی در شامگاه چهارشنبه، اول آبان ماه، در همایش «مجتهد شهید» گفت:
●- «ما متأسفانه امروز از راه علی بازماندهایم! اگر راه علی را شناخته بودیم، حوزهی علمیه ما نباید امروز در این سکوت مرگبار فرو برود؟! چرا حوزهی ما امروز در مقابل جنایت و خیانت و ظلمی که به اسلام میشود، به روحانیت میشود، دم فرو ببندد؟! چه فرقی است بین این شیخ کذاب، به عنوان ریاست جمهور، با شاه؟! ... این شخص مگر غیر از این عمل کرده است؟! آبروی حوزه را بُرد! این کسی که خرقه اسلام و حوزهی علمیت دارد، مثل ریگ دروغ میگوید، کذاب است، حقه بازی و ریاکاری دارد، بدعتگزرای میکند ... او ائمه اطهار را متهم میکند به معامله، بند و بست، مذاکره و ...» (صوت)
وی بر این نظر است که روش آقای روحانی، دقیقاً همان روش بنی ضدر است. بنابراین، تحلیلها و مواضع متفاوت است.
پس مجلس شورای اسلامی برای چیست؟
یکی از مهمترین عللی که مردم ما نتوانسته و نمیتوانند آن طور که امام خامنهای بارها فرمودهاند، حقوق حقهی خود را از مسئولان نظام مطالبه کنند؛ سوء استفادههای فوری، سازماندهی شده و هدفمند دشمنان خارجی و سربازان بیجیر و مواجب داخلی آنهاست. کافیست صد نفر از کارگران یک کارخانه، برای به عقب افتادن دستمزد خود، اعتصاب کنند! ببینید چه هیاهویی در شبکههای فارسیزبان خارجی و فضای مجازی داخلی به راه میافتد.
اما، این مملکت نظاممند است، قانون دارد. پس مجلس شورای اسلامی برای چیست؟ آیا هنوز در رأس امور و خانهی ملت است؟! مگر نمایندگان مجلس، منتخبین مردم و نمایندگان آنها در مجلس نیستند؟! برجام چگونه به تصویب مجلس رسید؟! سرنوشت FATF در مجلس چه شد؟ مجلس در مقابل کاهش نرخ پول ملی، تورم و گرانی، بیکاری و ... چه اقدام اساسی و مؤثری صورت داده است؟! چطور آقای ظریف، با تکبر و بیادبی تمام، مجلس را ترک میکند و استیضاح و برکنار نمیشود [و البته آقای لاریجانی در چنین جلسات حساسی، غایب است]؟!
آیا از وظایف اصلی مجلس، برنامهریزی اقتصادی و نظارت بر حُسن اجرای قوانین نمیباشد؟! مگر نمایندگان ما در مجلس، صدای مردم خود را که آنها را انتخاب کرده و به مجلس فرستادهاند، نمیشنوند؟! پس مجلس چه کاره است؟!
آیا نمیبینید که مجلس در هیچ نارسایی و کاستی، نقش مهمی ندارد و جریانسازیها اذهان عمومی را سوق میدهند به این سو که «پس چرا رهبر کاری نمیکند»؟! گویی قرار است که ایشان دولت، مجلس و تمامی نهادهای نظام را تعطیل کرده و یک تنه وارد امور اجرایی کشور شوند!
پس، به نظر ما، تمامی این جریانات، هدفدار است و از جمله گرانی نرخ بنزین تا این حد! و مسئلهاش فقط این نیست که بنزین در مملکت ما بسیار ارزان است و باید کمی گرانتر شود! و حال آن که دولت و مجلس به خوبی میدانند که گرانی بنزین، با گرانی بیحساب و کتاب لبنیات متفاوت است و اگر بنزین گران شود، بالتبع همه چیز گران میشود! و این یعنی همان حرکت در خط تورم، کاهش ارزش پول، ورشکستگی کشور و به فقر و ناداری کشاندن مردم و البته اعتراضات به حقی که به آشوبها و فتنههای ناحق کشانده خواهد شد!
البته این تحلیل ماست، و اظهار نظر نیز به حسب ظاهر آزاد است..
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
جان مردم به لب رسیده!! با گرانی بنزین نیز شاهد اعتراضات و تجمعات هستیم؛ چه باید کرد؟! دولت چه اهدافی را دنبال میکند؟! لطفاً تحلیل بدهید.
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10063.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
سیاسی