شروع به مطالعه جهت شناخت دین نمودهام و البته هنوز وارد حوزۀ سیاست نشدهام. کسی که با تحقیق پیش میرود پس از چه مرحلهای باید تکلیفش را با سیاست روشن کند؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیا مطالعه و شناخت در هیچ موضوعی، انتها و تمامی دارد که کسی بخواهد پس از اتمام یک مرحله یا موضوع، وارد مرحله و موضوع بعدی شود؟!
مطالعه و علم – تفکر و تعقل
همانطور که نور فیزیکی در بیرون سبب دیدن اشیاء میگردد، علم نیز نور عقل است. اگر نور نتابد، آن که چشم دارد نیز چیزی را نمیبیند؛ و برای کسی که کور است، هیچ نوری سبب دیدن نمیشود.
برای عقل نیز چنین است، کسی که علم نمییابد، عقلش چیزی را نمیبیند که بشناسد، و البته علم برای کسی که تعقل نمیکند، نه تنها هیچ فایدهای ندارد، بلکه مضرّ هم واقع میشود؛ چنان که تمامی جنایتکاران عالَم، به جنایت خود و راهکارهای آن علم دارند و با همین علم، اسباب و ابزاری برای ظلم و جنایت میسازند و یا نقشهای برای توطئه و فتنه میکشند و طبق برنامهای متفکرانه، آن را به اجرا در میآورند. آیا امریکا، انگلیس و سران نظام سلطه و عوامل آنها علم ندارند، یا همین علم را سلاح و مهمّات جنایات خود قرار دادهاند؟!
«إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ * فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ * ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ» (المدثر، 18 تا 20)
ترجمه: همانا او (برای مبارزه با قرآن) فكر كرد و سنجيد (اندازهگذاری نمود) * پس مرگ بر او باد، چگونه اندازه كرد * باز هم مرگ بر او، چگونه مطلب (و نقشۀ شيطانى خود را) آماده نمود!
بنابراین، مطالعه و کسب علم، بدون تفکر و تعقل، نه تنها هیچ فایدهای ندارد، بلکه ضرر هم میرساند؛ چنان که خداشناسی و معاد شناسی و سایر علوم ابلیس لعین نیز نه تنها به کارش نیامد، بلکه سبب سقوط و هلاکت بیشترش شد!
●- به آیات قرآن مجید توجه نمایید که در دهها آیه، امر به مطالعۀ خلقت و همین عالَم طبیعت نموده است، یعنی همین علوم طبیعی و تجربی [که متأسفانه مسلمانان چندین قرن از آن دوری جستند و در نتیجه به استعمار و استثمار درآمدند]، اما در ابتدا آیات، سخن معرفتی از فاعل دارد و میفرماید: خداوند چنین خلق نموده است و در انتها میفرماید: اینها نشانههایی برای مردمان متفکر است – اینها دلایلی برای اولی الالباب (صاحبان مخ) میباشد – یا میپرسد: آیا تفکر و تعقل نمیکنید؟! این یعنی مطالعه و کسب علم، به شرط تفکر و تعقل، ثمر بخش میگردد.
«وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» (الجاثیه، 13)
ترجمه: او آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است همه را از سوى خودش مسخّر [رام و قابل شناخت و بهرهوریِ] شما ساخته؛ در اين نشانههاى (مهمّى) است براى كسانى كه انديشه مىكنند!
«إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ» (البقره، 164)
ترجمه: به یقین، در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، و كشتيهايى كه در دريا به سود مردم در حركتند، و آبى كه خداوند از آسمان نازل كرده، و با آن، زمين را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنين) در تغيير مسير بادها و ابرهايى كه ميان زمين و آسمان مسخرند، نشانه هايى است (از ذات پاك خدا و يگانگى او) براى مردمى كه عقل دارند و مىانديشند!
سیاست:
"سیاست" یعنی چه و چیست که کسی به حوزۀ آن وارد شود یا نشود و یا پس از ورود خارج شود؟!
در گذشته، حتی "اخلاقیات" نیز تحت عنوان "السیاسات" تدریس میشد؛ اما هر کدام معنا و مفهومی دارند. اگر بگوییم: «اخلاق یعنی: موضعگیری انسان در برابر هر چیزی یا هر امری» (لینک)، «سیاست نیز یعنی: چگونگی تدبیر و برنامهریزی، جهت تحقق و عمل به آن مواضع».
●- بنابراین، «سیاست»، یک چیزی در عرصۀ خارجی نیست که کسی به آن وارد شود، یا از آن خارج شود! چنان که در امور سیاسی رایج، هر موافقتی سیاست است، هر مخالفتی نیز سیاست است - حمایت سیاست است، دشمنی هم سیاست است – فریاد سیاست است، سکوت هم نوعی سیاست است – دخالت نمودن سیاست است، بیاعتنایی نیز سیاست است و ...؛ خلاصه آن که از سیاست و حضور در میدان آن، برای هیچ کسی، هیچ گریزی نیست؛ چرا که هر کسی بینش، باور، هدف و جهتی دارد.
دین و سیاست:
بین "دین و سیاست"، هیچگونه جدایی متصور نیست که کسی بخواهد مطالعات دینی را مقدم قرار دهد. عین هم بودن "دین و سیاست" نیز اختصاصی به اسلام ندارد، بلکه سیاست هر کسی عین دیانت اوست و دیانت هر کسی نیز عین سیاست اوست؛ لذا شعارهای سکولاریستی و یا لائیسم، همه دروغ و برای فریب است؛ چنان که کفار نیز دین و سیاست دارند.
حال فقط به چند نکتۀ اساسی در اسلام اشاره میشود:
الف – ورود به عرصۀ توحید، با اذعان و شهادت به "لا إلهَ الاّ الله" محقق میگردد، اما آیا این شعار، در رأس تمامی شعارهای سیاسی قرار ندارد؟!
"لا إلهَ الاّ الله"، اثبات وجود خداوند متعال نیست، بلکه نفی تمامی مدعیان اولوهیت میباشد. حال کسی که این شعار را سرلوحۀ شناخت، اعتقادات، مواضع (اخلاق) و رفتار خود قرار میدهد، کدام مدعیان اولوهیت را رد میکند؟ آیا فقط چندتا بت که در گذشته ساختند و یا در بتکدههای امروز چین، ژاپن، هندوستان و ... قرار دادهاند را رد و نفی میکند؟! یا در اصل ادعای اولوهیت فراعنۀ زمان را نفی و رد میکند؟ حال آیا این شعار و موضعگیری سیاسی نیست؟!
ب – محقق و مطالعه کننده، مشغول به تلاوت قرآن کریم میشود؛ میرسد به آیۀ مبارکۀ:
«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» (البقره، 257)
ترجمه: خداوند دوست و سرپرست كسانى است كه ايمان آوردهاند، آنها را از تاريكىها (ى جهل و كفر و فسق) به سوى نور (علم و ايمان و تقوا) بيرون مىبرد، و كسانى كه كفر ورزيدند سرپرستان آنها طغيانگرانند كه آنها را از نور (هدايت) به سوى تاريكىها(ى گمراهى) بيرون مىبرند آنها اهل آتشند كه در آنجا جاودانند.
حال آیا این آیه، کاملاً "اعتقادی – سیاسی" نمیباشد؟
ج – هنگام تلاوت قرآن کریم و تفکر و تعقل برای شناخت بیشتر، میرسد به آیۀ مبارکۀ زیر:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ» (الممتحنة، 1)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده ايد! دشمن من و دشمن خودتان را دوست و سرپرست نگيريد! شما نسبت به آنان اظهار مودت (ظهور محبت) مىكنيد، در حالى كه آنها به آنچه از حقّ براى شما آمده كافر شدهاند و رسول اللّٰه و شما را به خاطر ايمان به خداوندى كه پروردگار همۀ شماست از شهر و ديارتان بيرون مىرانند؛ اگر شما براى جهاد در راه من و جلب خشنوديم هجرت كردهايد؛ (پيوند دوستى با آنان برقرار نسازيد!)؛ شما مخفيانه با آنها رابطۀ دوستى برقرار مىكنيد در حالى كه من به آنچه پنهان يا آشكار مىسازيد از همه داناترم! و هر كس از شما چنين كارى كند، از راه راست گمراه شده است!
آیا این آیۀ کریمه، صد در صد سیاسی نیست و راه کار چگونگی ارتباط با دشمنان را در مقابله یا مذاکره نشان نمیدهد؟ آیا میشود که در دل به دشمن محبت داشت و در عمل سعی بر مودت (نشان دادن دوستی) نمود، سادهانگار بود، دشمنی او را نفهمید، او را دوست پنداشت و فریب لبخند و وعدههایش را خورد و در مذاکرات و ...، پشت پرده با آنها سازش نمود؟!
●- و همینطور است دهها آیۀ دیگر، در امر توحید، نبوت و رسالت، ولایت و امامت - دوستشناسی، دشمنشناسی - موضعگیری یاری رساننده در برابر دوستان، سخت گیری، مقابله و مقاوت در برابر دشمنان – جنگ با اولیای شیاطین و سران فتنه – اتحاد حول محور ولایت و ... .
حال آیا کسی میتواند بگوید: «فعلاً در مرحلۀ خداشناسی، معاد شناسی و یا قرآن شناسی هستم و وارد عرصۀ سیاست نشدهام»؟!
بیتردید، تمام دین، و حتی دو رکعت نمازی که شاید در خلوت و یا به جماعت اقامه میکنیم، کاملاً سیاسی است
●- بیتردید، تمام دین، و حتی دو رکعت نمازی که شاید در خلوت و یا به جماعت اقامه میکنیم، کاملاً سیاسی است؛ چنان که اگر حتی به تنهایی نماز واجب یا مستحبی را اقامه نماییم، و یا در بلاد کفر و در جمع کفار باشیم و اقامه نماز نماییم، عضویت خود را در جامعه موحدین اعلام میداریم و میگوییم: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ – ما تو را بندگی میکنیم»؛ و برای هدایت جمع دعا میکنیم: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ – ما را به راه راست هدایت بفرما».
●- آیا شناخت ولایت و امامت – حضرت امام مهدی علیه السلام، اعتقاد به ظهور و قیام ایشان، انتظار ظهور و اقدام مناسبت و ...، یک امر کاملاً "اعتقادی و سیاسی" نمیباشد؟! آیا دعای عهد، دعای فرج و ...، ادعیۀ کلاملاً "اعتقادی و سیاسی" نیستند؟!
●- پس، چه برای مسلمان و چه برای غیر مسلمان، هیچ موضوع و امری، چه در بُعد نظری و چه در بُعد عملی، منفک از سیاست نمیباشد و تفکیک بین دین و سیاست نیز محال است.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
شروع به مطالعه جهت شناخت دین نمودهام و البته هنوز وارد حوزۀ سیاست نشدهام. کسی که با تحقیق پیش میرود پس از چه مرحلهای باید تکلیفش را با سیاست روشن کند؟
پاسخ (نشانی لینک):
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10856.html
- تعداد بازدید : 1257
- 21 اسفند 1399
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی