ایکس – شبهه: چه کسی گفته که خروج کنندگان همه از طایفهی عرب هستند؟! البته که همه کفار، ظالمین و مستکبرین جهان بر ایشان (عج) خروج خواهند کرد. و حتی بسیاری از کفار به وی گرویده و بسیاری از مسلمانان دین را کنار گذاشته و با ایشان و قیامشان مخالفت خواهند کرد. در احادیث معتبر است که حتی بسیاری از دینشناسان و به اصطلاح علما در کار ایشان شک میکنند و معترض میشوند که آیا برای این قیام، این انقلاب، این جنگ و ...، حجتی هم از قرآن دارید یا خیر؟ (همان طور که امروزه به رسم وهابیت باب کردند که هر چیزی را میپرسند: در کجای قرآن آمده است؟!) و این در حالی است که بسیاری از مستضعفین عالم که قبل از ظهور مسلمان نبودند، راه نجات را یافته و به ایشان میگروند.
انقلاب اسلامی ما که به تناسب آن انقلاب جهانی فقط نمونهی کوچکی و البته مقدمهای بر قیام حضرتش میباشد، خود تجربه بسیار گویا و پاسخی به همه این سؤالات است. چه اصحاب نزدیک و حتی علمایی که سقوط کردند و چه اشخاص عوام و احیاناً ناآگاهانی که هوشیار، بیدار و حرّ زمان خود گردیدند؟
اوضاع و شرایط زمان قیام آن حضرت (عج) نیز مثل امروز است. یعنی همان گونه که امروزه محل درگیری در منطقه خاورمیانه (جهان اسلام) است و قدرتهای بزرگ چون امریکا، اروپا، روسیه و ... همه در این منطقه جمع شدهاند، در آن روز که ظهور از مکه آغاز میگردد و مرکز حکومت نیز در مسجد کوفه قرار میگیرد، طبعاً این منطقه هدف حملات دشمنان میشود و بدیهی است که خروج کنندگان آن روز، مثل همین امروز، ابتدا به ساکن حکومتهای دست نشانده خویش در کشورهای عربی و اسلامی را جلو انداخته و مورد حمایت قرار میدهند.
جنگ تحمیلی به ایران اسلامی، در ظاهر از سوی رژیم بعث صدام شروع شد و رنگ و بوی عربی داشت و او میخواست که سردار قادسیه شود! اما چنین قدرتی نداشت. پس از اولین حمله و بمباران مراکزی در ایران، صد فانتوم جنگنده ایرانی با هم پروازی بر آسمان عراق کردند و مراکز بسیاری را بمباران کردند و همه سالم برگشتند. اما بعد، میگهای شوروری (سابق)، آواکسها و فانتومهای امریکایی، تانکهای چیفتن انگلیسی، موشکهای کروز فرانسوی، ناوها و ناوچههای جنگی ایتالیایی، بمبهای شیمایی آلمانی، تسلیحات سبک اسرائیلی، پولهای عربی، رسانههای صهیونیستی ... و در نهایت ستون پنجم داخلی که حتی تا ریاست جمهوری (بنی صدر) نفوذ کرده بود، به حمایت از صدام برخاسته و در یک نقطه متمرکز شدند و البته همه شکست خوردند و اسلام پیروز شد.
مگر نه این است که امروزه در سوریه، نیروهای تجزیه طلب از 38 کشور و ملیت مختلف در آن منطقه جمع شدهاند و تسلیحاتشان از امریکا و اروپا میرسد و موشکهای پاتریوت آلمانی در ترکیه نیز به حمایت از آنان مستقر میشود و ناو امریکایی در سواحلش پهلو میگیرد، ناتو از تروریستهای چند ملیتی تحت عنوان مردم سوریه حمایت میکند و ...؟
در قیام حضرت (عج) نیز همین طور است. چون قیام از کعبه آغاز میگردد و سپس مسجد کوفه مرکز حکومت جهانی ایشان قرار میگیرد، توجه همه مستکبرین به کشورهای اسلامی که عمدتاً در خاورمیانه و بیشتر در مناطق عربی خاورمیانه هستند متمرکز میشود. غربی ها و صهیونیستها، ابتدا حکومتهای دست نشانده عربی و اتباعشان را برای مقابله تحریک و تقویت میکنند و با شکستهای پیاپی تا مرزهای خود عقب نشینی میکنند و با حمایتهای مردمی ملت خودشان از قیام اسلامی حضرت مهدی (عج) از حکومتهای خود در کشورهای خودشان نیز ساقط میشوند و حکومت جهانی به رهبری قطب عالم امکان، بقیة الله فی ارضه، حضرت ولی عصر سلام الله علیه استقرار مییابد.
مقدمه آن ظهور و قیام جهانی، امروزه به خوبی مشهود است. قدرت جهان به دو قطب بزرگ اسلام و کفر تقسیم میگردد. جبهه کفر (در قالب حکومتها و اشکال مختلف و به ظاهر متفاوت)، همه به مرکزیت فراماسون [که به شیطان پرستی اذعان دارد] هدایت میشوند و صهیونیسم یک شاخه اجرایی فراماسون است. بیداری اسلامی نیز همه مسلمانان را حول محور اسلام مرکزیت و وحدت میبخشد و محور وحدت اسلامی همیشهی تاریخ «ولایت» بوده است. حتی حکومتهای ظالم که به نام اسلام بر سرکار آمدند نیز جعل «ولایت» کردند و خود را «ولی امر» خواندند.
این دو جبهه در مقابل یک دیگر صفآرایی میکنند، چنان چه امروز چنین است. جبهه اسلامی به قدری قدرتمند میگردد که در معادلات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی، تنها قدرت مقابله کننده با جبهه کفر قلمداد میگردد. چنان چه امروز امریکا به عنوان ابرقدرت و مدعی مالکیت و رهبری جهان رسماً اعلام میکند «امریکا امروز دشمنی بزرگتر از ایران اسلامی ندارد».
مردمان کشورهای غیر اسلامی نیز از حکومتهای جایر و مکاتب و ایسمهای خدمتگذار و توجیهگر ظلم ظالمان خسته میشوند و متوجه خلاء معنویت میگردند. چنان چه امروز از یک سو شاهد تظاهراتهای پیاپی و گسترده مردم در اروپا و امریکا در اعتراض به نظام سرمایهداری هستیم و از سوی دیگر شاهد گرایش گسترده مردم به اسلام میباشیم. تا آنجا که این کثرت گرایش به عنوان یک خطر در امریکا و پارلمان اروپا مطرح میشود! مرکل صدر اعظم آلمان در اوایل سال 2012 که با خروج گسترده مردم آلمان از مسیحیت کاتولیک مواجه شده بود، در پارلمان اتحادیه اروپا گفت: «این که مردم از مسیحیت خارج میشوند مسئلهای نیست، اما چرا به اسلام گرایش مییابند، روند رشد گرایش به اسلام یک خطر جدی است».
و هم چنین شاهدیم که در کشورهای اروپایی به رغم تشدید و گسترش روزافزون اسلام هراسی، گرایش مردم به اسلام آن قدر زیاد است که کشورهای اروپایی یکی پس از دیگر مجبور میشوند اسلام را به عنوان یکی از ادیان رسمی کشورشان بشناسند. این روند هم چنان ادامه مییابد تا مقدمات و شرایط ظهور آماده گردد.
کلمات کلیدی:
سیاسی ذکر