x-shobhe: متأسفانه خبر صحت دارد. وی که از اعلان ناخرسندی عزادارن امام خمینی(ره) و مشتاقان زیارت مقام معظم ولی فقیه در شعارها عصبانی شده بود، به دو سه نفر حملهور شد، که یکی از آنان از وزرای محترم دولت جمهوری اسلامی ایران میباشد.
اگر چه سید حسن مصطفوی [معروف به خمینی] نوهی حضرت امام خمینی (ره) میباشد، اما سید بودن، ملبس به لباس روحانی بودن، خویشاوندی با بزرگان و سایر شاخصههای مثبت وقتی ارزش دارند که ارزشهای اولیتر مثل اسلام، ایمان، اخلاق، شعور و ... حاصل شده باشد. وگرنه تاریخ اسلام سید، روحانی و خویشاوند ناصالح بسیار دیده است.
بر کسی پوشیده نیست که شخص سید حسن مصطفوی به لحاظ حوزوی و فقهی، یا تبحر در علوم دیگر چون فلسفه یا کلام یا طی مراحل خودسازی و عرفان و هم چنین در عرصهی سیاست، نه تنها طی مدارجی ننموده و شخصیت بنام یا حتی قابل ذکری نیست، بلکه به خاطر به یدک کشیدن لقب حضرت امام خمینی (ره)، بی جهت معروف شده و از سایر طلاب هم سطح خود نیز عقب افتاده است.
پدر بزرگ عظیمالشأن ایشان، حضرت امام خمینی (ره)، در مبحثی تحت عنوان جهاد اکبر، به طلاب توصیه مینمایند که سعی کنید قبل از آن که مردم به شما رجوع کنند خود را بسازید که پس از آن بعید است موفق شوید. و ایشان متأسفانه همین یک نصیحت را هم فرا نگرفتند.
وی از ابتدا گمان نمود که مسئلهی اسلام و انقلاب و نظام اسلامی، یک مبحث فامیلی و موروثی است و چنین نتیجه گرفت که چون نوهی امام (ره) است، لابد سهم ویژه و بیشتری باید داشته باشد و اطرافیان زرنگ نیز از این سادهلوحی نهایت سوء استفاده را برده و با حلقه زدن دور وی، بین او و اسلام، انقلاب، ولایت و مردم فاصلهی بیشتری انداختند.
وی در مراسم سالگرد، خطاب به مردمی که تنفر خود از او و مواضعاش را با شعارهایی چون «مرگ بر ضد ولایت فقیه» ابراز میکردند، گفت: هنوز از رحلت امام بیش از 20 سال نگذشته است! و این سخن را چند بار تکرار نمود. اما حتی یک بار هم در زندگی سعی نکرده است که در این جملهی خود اندکی تدبر کند!
او حتی نخواسته کمی بیاندیشد که در زمان رحلت حضرت امام (ره) [حدوداً] 20 سال یا کمتر داشت. یعنی امام را در نهایت بین ده تا هفده یا بیست سالگی درک کرده است. حال این چه غرور کاذبی است که گمان میکند وارث ایمان، حکمت، علم، تقوا، شعور، زهد، زعامت ... و سایر کمالات امام شده است؟! و هیچ کس، از مراجع گرفته تا روحانیون، علما، دانشمندان ... و مردم، امام (ره) و خط امام را جز او و هم پالکیهایش نمیشناسد؟!
البته حرکت زشت او در ضرب و شتم یک شخص(صرف نظر از این که وزیر محترم دولت جمهوری اسلامی است)، از روی غضب نفس و جهالت بود. او عصبانی بود و مانند یکی از افراد معمولی و جاهل، عصبیت خود را با ضرب و شتم دیگران تسکین داد! و با این کار، خود و شخصیتاش را بیش از پیش شناساند.
شاید برخورد متقابل وزیر محترم مبنی بر سکوت و احترام (به خاطر امام، آقا، ساداتی، روحانی بودن و مردم)، رفتاری بسیار شایسته و فراخور شأن وزیر محترم بود، اما نظر ما این است که این گونه افراد حد را گذراندهاند و باید دست کم از او مثل یک آدم معمولی که به دیگری حملهور میشود، شکایت شود و به عنوان ضرب و شتم، هنجارشکنی، بر هم زدن نظم، آرامش و امنیت مردم، شکستن حرمت مراسم سالگرد حضرت امام (ره) و ... محاکمه و حداقل به شش ماه تا سه سال زندان محکوم گردد تا شاید از این وهم خارج شود.
ایشان و امثال ایشان باید بدانند که اگر تا به حال در کوچه و خیابان از سوی مردم با سیلی، چک و لگد پذیرایی نشدهاند، به خاطر شأن و بینش اعتقادی و سیاسی مردم از یک سو و احترام به ساداتی، لباس و انتساب به امام (ره) از سوی دیگر بوده است. و گرنه این مردم سی سال است که با دشمنان داخلی و خارجی انقلاب اسلامی، ولایتفقیه و نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصههای نبرد گرم یا جنگنرم مبارزه میکنند و در این راه نه تنها صدها هزار شهید و میلیونها جانباز اهدا کردهاند، بلکه مشقتهای بسیار دیگری نیز متحمل شدهاند و در راه اسلام با هیچ کس روی در بایستی یا پسر خالگی ندارند.
شاید برخی از تندی این سطور ناخرسند گردند، ولی باید دقت داشت که سیلی زدن به یک وزیر و لگد انداختن به یک مسئول ستاد نماز جمعه، اگر چه حرکتی در شأن و شعور ضارب است، اما از آن جا که با آنان مسئلهی شخصی نداشت و انتقام ناخرسندی مردم را گرفت، توهین به همهی ملت است. لذا به نظر ما وزیر محترم نیز حق گذشت ندارد و باید پیگیری کند.
البته وی و هم آوازانش باید دقت کنند که این برخورد زننده، برگ موفقیتی نیست و از این به بعد اگر از سوی مردم به به جای شعارهایی که آنها را به شعور دعوت میکند، سیلی و لگد دریافت کردند، جنجال مطبوعاتی راه نیانداخته و فریاد وامظلوما – وا چماقدارا – و اختناقا و ... راه نیاندازند، که خود بدعتگذار این نوع از رفتار میباشند.
او و سایر هم جناحیهایش باید بدانند، قبول و باور کنند که نظر مردم در برخورد با آنها، آن هم پس از فتنههای اخیر، به هیچ وجه با رفتار صبورانهی قوهی قضاییه و سایر دستگاههای ذیربط موافق نیست و فقط به بر اساس این باور که لابد آقا مصحلت نمیدانند، سکوت کردهاند. و گرنه اگر میلیونها نفر طرفدار محاکمه باشند، میلیونها نفر دیگر نیز طرفدار حواله دادن مستقیم چک و لگد هستند که بعید است آقایان حتی یک در میلیون آن را طاقت بیاورند. لذا آفرین بر صبر، شعور، بصیرت و اخلاق این مردم مظلوم که نه فقط مورد حملهی دشمنان خارجی هستند، بلکه از داخل نیز سیلی میخورند، اما به خاطر مصالح اسلام و نظام اسلامی و ولایت، طاقت آورده و چیزی نمیگویند.
کلمات کلیدی:
سیاسی