«ایکس – شبهه»: اگر در گذشته «قدرت» برای لشکرکشی و سلطه به عوامل چون: نیروی انسانی، تسلیحات جنگی و ثروت خلاصه میگردید، اکنون دیگر چنین نیست، بلکه برخورداری از پشتیبانی افکار عمومی بزرگترین و مؤثرترین عامل قدرت شمرده میشود و پشتیبانی افکار عمومی نیز بستگی کامل به چگونگی «باورها» دارد و استحکام، تزلزل یا دوام و تغییر باورها نیز از «اطلاعات و آگاهی»ها سرچشمه میگیرد.
از این رو شاهدیم، قدرتها برای تحقق اهدافشان در لشکرکشی و کشورگشایی، سرمایهگذاری و فعالیت بسیار کلان و پیچیدهای را به «سانسور خبری» از یک سو و «جو سازی» بر اساس اخبار و شایعات کذب و نیز ایجاد تصورهای غلط از سوی دیگر اختصاص میدهند.
به عنوان مثال: آمریکا برای لشکرکشی و اشغال نظامی عراق و افغانستان به لحاظ تسلیحات یا نیروی نظامی هیچ مشکلی نداشت و جبران هزینهها را نیز از منابع همان کشورها (نفت و ارانیوم و سنگهای قیمتی و ...) پیشبینی کرده بود. اما اینها کافی نبود و نیاز به حمایت گستردهی افکار عمومی ملت خود و جهانیان (دست کم اروپا) داشت، لذا برخورداری صدام از سلاحهای کشتار دست جمعی تسلیحات خطرناک برای منطقه و نیز خودزنی 11 سپتامبر را طراحی نمود و با فرافکنی و جلوه دادن «تهدید» ساختگی، خود را به عنوان قدرت مهار کننده و از بینبرنده «تهدید» قلمداد نمود و با حمایت افکار عمومی اهداف خود را محقق گردانید.
اینک با توجه به مقدمهی فوق به اهداف اهانت به «مقدسات اسلامی» حتی به صورت مستقیم و از ناحیهی دولتها (مثل آمریکا، اسرائیل، انگلیس و دانمارک و ...) توجه و تأمل کنیم:
الف – پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران و موفقیتهای پیاپی او در مقابله با انواع دشمنیهای سیاسی، اقتصادی و نظامی آمریکا، مسلمانان دنیا تا حدودی از آن خواب غفلت بیدار شده و نهضتهای اسلامی در به راه افتاد. از سوی دیگر قدرت پوشالی کمونیسم «به اشکال متفاوت مارکسیسم، سوسیالیسم، مائوئیسم و ...» برای همیشه فرو پاشید و به زبالهدان تاریخ سپرده شد، لذا دو قدرت بیشتر در جهان باقی نمانده است: یکی آمریکا که به پول و زور و تزویر (ثروت، تسلیحات، سیاست) مسلح است و دیگری جهان اسلام که به حمایتهای مردمی و پشتیبانی افکار عمومی با اتکاء به اسلام مجهز است.
ب – بدیهی است که در مقابله این دو جناح با یک دیگر، آن جناحی که از حمایت افکار عمومی برخوردار است به پیروزی خواهد رسید. به ویژه اگر افکار عمومی بر اساس اعتقادات ایستادگی کنند. مضافاً بر این مظلومیت آنان موجب حمایت افکار عمومی معتقدین به سایر ادیان و حتی بیدینان نیز خواهد شد. چنان چه شاهدیم امروزه در آمریکا و کشورهای اروپایی نیز در دفاع از مردم مظلوم غزه، لبنان و فلسطین تظاهرات برپا میکنند.
ج – این آمریکا (صهیونیسم بینالملل) نیاز دارد که از یک سو افکار عمومی را مقابل اسلام قرار دهد و از سوی دیگری از مقابله افکار عمومی مسلمانان با اسرائیل (صهیونیسم) و پیوستن دیگران به مسلمین جلوگیری نماید.
د – علنی شدن نیات جنگافروزانه و قلدرمأبانهی آمریکا برای افکار عمومی از یک سو و رنگ باختگی خبرها و جوهای کاذب مبنی بر «تهدید» نشان دادن اسلام و «تروریسم» خواندن مسلمین از سوی دیگر، آمریکا را در جذب افکار عمومی خلع سلاح کرده است. لذا برای او چارهای باقی نمیماند، مگر آن که از همان راه اعتقادی وارد شود و جهان مسیحیت را در مقابل جهان اسلام قرار دهد. لذا همان طور که با حمله به مساجد اهل سنت و یا شیعهکشی در نمازهای جماعت و ... سعی میکرد تا پیروان این دو مذهب اسلامی را در مقابل یک دیگر قرار دهد، اینک سعی دارد که مسلمانان را در قبال اهانت به مقدسات و به آتش کشیدن قرآن و مساجد، به انجام عملیاتهای متقابل و تلافی جویانه تحریک نموده و بهانهی لازم جهت جذب و حمایت افکار عمومی جهان مسیحیت در لشکرکشی ارتش آمریکا به کشورهای اسلامی و کشتارهای جمعی مسلمانان به دست آورد و باید مطمئن باشیم که اگر هیچ مسلمانی فریب نخورده و اقدام به عملیات متقابل ننماید، آمریکا و اسرائیل خود به نام اسلام چنین خواهند کرد. چنان چه در 11 سپتامبر چنین کردند.
ھ – اگر دقت کرده باشید، جرج بوش پس از عملیات خودزنی در 11 سپتامبر و حملهی ساختگی به برجهای دوقلو و نیز پنتاگون، در یک سخنرانی کنترل خود را از دست داد و به جای سخن گفتن از تروریسم، القاعده ... یا تروریسم خواندن مسلمانان، بیان داشت: دیگر جنگهای صلیبی آغاز شد(؟!)
اگر چه وی پس از این سخنرانی (بر اساس فشار سیاستگذاران اصلی جهان) از به کار بردن این واژه عذرخواهی کرد، ولی مهم این بود که به اهداف پشت پرده، مبنی بر تحریک مسیحیان در مقابل مسلمانان اقرار کرد و طرحهای اصلی را لو داد.
و – پس هدف اصلی آمریکا (صهیونیسم) از حلمهی مستقیم یا غیر مستقیم به «مقدسات اسلامی» (نه فقط کشورها و ملل مسلمان)، جسارت در قداست شکنی و تحقیر نزدیک به دو میلیارد مسلمان از یک سو، و ایجاد مقابله بین طرفداران ادیان از سوی دیگر است، تا بدین وسیله از حمایت مسیحیان آمریکا و اروپا نیز برخوردار گردد.
ز – در همین راستا یکی دیگر از اهداف آمریکا تغییر سمت و سو و جهت افکار عمومی مسلمانان از دشمنی با صهیونیسم، به سوی جهان مسیحیت است تا بدین وسیله از هم از فشار بر اسرائیل بکاهد و هم به جهان مسیحیت تهدید بودن جهان اسلام را القا کرده و خود به نام مسیحیت وارد عمل شود.
کلمات کلیدی:
سیاسی