ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: در میان این گویندگان، عدهی قلیلی سخن و رهنمود ایشان را درست نفهمیدهاند، خب باید با سعهی صدر برایشان توضیح داد؛ و عدهی بسیاری از آنان فهمیدند، اما عمداً دروغ میگویند. مقابل آنان نیز باید بصیر و مقام بود.
نه ایشان و نه هیچ عقل سلیم دیگری، مطلق "انتقاد" را نفی نمیکند و بیتردید اگر "انتقاد" نباشد، "همدلی و همزبانی" نیز نخواهد بود. ممانعت از انتقاد، از یک سو دیکتاتوری، غرور بیجهت و نفاق ظهور میکند و از سوی دیگر بیبصیرتی، بیدردی و اختناق را حاکم مینماید. پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: «اَلمؤمِنُ مِرآتُ المؤمِن؛ مؤمن آيينه مؤمن است».
بیان و تحریف:
بیانات امام خامنهای نیز مانند امام خمینی رحمة الله علیه، بسیار روشن، واضح و مبیّن است و خودشان شرح نیز میدهند و گاه در جلسات بعدی، همان بیان را تفسیر هم میکنند، تا از سویی همگان (اعم از مردم و مسئولین) خوب بفهمند و از سویی دیگر راه تحریف و سوء استفاده گرفته شود. اما کار یک عده همین "تحریف" است، چرا که بیان حق [چه قرآن باشد، چه حدیث و چه رهنمود]، درست نقطه مقابل اهداف و برنامهها و منافع آنهاست.
این قشر، معمولاً منافق صفت نیز هستند، چرا که نمیتوانند مواضع خود در مخالفت را آشکار کنند. آشکار کردن همانا و افتادن از مشروعیت و مقبولیت همان – لذا در لباس موافق و همسو با مردم وارد میشوند، در جایگاه حق مینشینند و راه باطل میروند. پس چارهای جز "تحریف" سخنی که مقبول و مفهوم مردم است ندارند.
همدلی و هم زبانی دولت و ملت – انتقاد:
مقام معظم رهبری نه تنها همیشه مدافع و مشوق انتقاد منطقی، دلسوزانه و سازنده بودند، بلکه در همین جلسهای که از "همدلی و همزبانی دولت و ملت" گفتند، از انتقاد و چگونگی انتقاد مطلوب هم سخن گفتند، ایشان فرمودند:
«البتّه هر دولتی منتقدینی دارد، این دولت هم منتقدینی دارد، دولتهای قبلی هم هرکدام انتقادکنندگانی داشتند؛ تا اینجای قضیّه هیچ اشکالی ندارد. کسانی هستند که این روش را قبول ندارند، این رفتار را قبول ندارند، این حرف را قبول ندارند، این سیاست را قبول ندارند؛ اینها منتقدند و انتقاد میکنند، مانعی ندارد؛ امّا انتقادها باید در چهارچوب منطقی باشد.»
نان یک عده در دعوا است:
ببینید، انسان همیشه بین "هدف و موانع رسیدن" – "امید و ترس" – "خوشایند و ناخوشایند" – "دوست و دشمن" – "وعده (بشارت) و وعید (انذار)" – "تشویق و تهدید" ... و خلاصه "ارزش و ضد ارزش" قرار دارد، یا به تعبیری دیگر، همیشه "تولا و تبرا" دارد و جاذبه و دافعه در درون و برونش وجود دارد. برای حکومتها و دولتها (چه حق و چه باطل) نیز همینطور است. اما وقتی گفته میشود: «نان یک عده در دعوا است»؛ منظور جهتگیریِ درست و سالم و منطقی در مقابل این حقایق نیست، بلکه ایجاد جنگ و دعوای کاذب داخلی، برای حضور، خودنمایی و بقای قدرت با عوامفریبی است. ایجاد دعوا بین خودیها، که سبب نادیده گرفتن دشمنان یا مشکلات اصلی میشود.
ببینید، همیشه یک عده با اهداف و برنامههای روشنی میآیند و طبیعتاً دوست و دشمن واقعی دارند – اما یک عده که حرفی برای زدن ندارند، هنری برای ارائه ندارند، فقط با محکوم کردن دیگران، ایجاد دشمن فرضی، ایجاد اختلاف و چند دستگی میان مردم و خودیها، ایجاد ترس و یأس و بدبینی و ... به میدان میآیند و تا آخر نیز "نان آنها در دعواست"؛ چرا که میدانند در محیط وحدت، همدلی، همسویی، همزبانی و تعاون و همکاری، چیزی برای ارائه ندارند و حذف میشوند.
شعار یک عده نمیگذارند:
این شعار را زیاد شنیدهاید. گاهی حق است و اغلب فقط شعار و جوّسازی است. هنوز بر سر کار نیامده، میگوید: یک عده نمیگذارند! سر کار آمده و نمیتواند، میگوید: یک عده نمیگذارند. این آش آنقدر شور شده که حتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در جشنواره فیلم فجر، وقتی دید حتی مخاطبین خودش حوصله شنیدن حرفهایش را ندارند، گفت: یک عده نمیخواهند، یک عده نمیگذارند و ... .
یک نمونه تازه و بارز:
دقت کنید که چقدر جنجال شد بر سر نگرانیها از سرنوشت مذاکرات. تا آنجا که موافقان سیاستهای این دولت، مخالفان و منتقدهای خود را ترسو، بزدل، بروند به جهنم، کارشکن، همسو با امریکا و اسرائیل و ... خواندند و یک عده هم متقابلاً گفتند که ما "دلواپس هستیم". بعد چقدر جنجال شد بر سر همین "دلواپسی" تا جایی که دیگر به یک اصطلاح سیاسی و جوّی مبدل شد.
مقام معظم رهبری طبق معمول با ارشادات خود تعدیل کردند. هم تأکید کردند که کسی حق ندارد دولت یا تیم مذاکره کننده را خائن ببیند، و هم تأکید کردند کسی زحمتها را نادیده نگیرد، و هم تأکید کردند که خودشان نیز دغدغه و نگرانی دارند و دولت یا هیچ مقام دیگری حق ندارد به کسانی که واقعاً لواپسی دارد، اهانت کند. خب این یک هدایت و رهنمود روشنگرانه، تعدیل کننده، هدایت بخش و وحدت آفرین بود. اما آقای هاشمی رفسنجانی نتوانست تحمل بیاورد، دوست دارد همیشه این صفکشیها و دعواها باشد، همیشه سعی دارد سخنانی در نقطه مقابل فرمایشات مقام معظم رهبری بگوید، لذا به دنبال فرمایش ایشان، گفت:
«اگر میبینید گاهی خشک مقدسها و دلواپسها گاهی اذیت میکنند اینان همان کسانی هستند که امام را هم اذیت میکردند. (23/1/1394)».
خب، نان اینها در دعواست.
نگرانی مقام معظم رهبری:
« ... با اینکه این دوستان و این برادران برادران خوبی هستند، برادران امینی هستند و میدانیم که دارند برای صلاح کشور تلاش میکنند، درعینحال من نگرانم؛ چون طرف مقابل، طرف حیلهگری است. از جملهی چیزهایی که غالباً پنهان میماند از چشمها، حیلهگری اشخاص یا جهاتی است که دارای ظاهر بزرگ و فربهی هستند؛ آدم فکر نمیکند که اینها هم حیلهگر باشند.
خب امروز آمریکا ظاهر فربهی دارد؛ قدرت مالی، قدرت اقتصادی، قدرت سیاسی، قدرت نظامی، قدرت امنیّتی، و غفلت میشود از اینکه همین دستگاه صاحب قدرت، اهل موذیگریهای آدمهای ضعیف هم باشد، ولی هست؛ اهل حیلهگری است، اهل خدعه است، اهل خنجر از پشت زدن است؛ اینجوری است.
ما نباید اینجور تصوّر بکنیم که حالا اینها چون مثلاً بمب اتم دارند یا وسایل نظامی قدرتمندی دارند، بنابراین احتیاجی ندارند به اینکه دست به حیله و خدعه بزنند؛ نه، اتّفاقاً احتیاجشان هم زیاد است و عمل هم میکنند و واقعاً خدعهگری میکنند؛ این ما را نگران میکند.
باید مراقب شگردهای دشمن باشیم. هر وقتیکه یک زمان معیّن شده است برای پایان مذاکرات و ما به این زمان نزدیک میشویم، لحن طرف مقابل - بخصوص لحن آمریکاییها - تندتر، سختتر، خشنتر میشود؛ این برای این است که جزو شگردهای اینها است، جزو حیلهها و خدعههای اینها است.» (21/12/1393)
مرتبط:
■ دلواپسِ دلواپسها نباشید، اگر این دلواپسها نبودند، شما هم امروز نبودید
■ روابط بینالملل ما با جامعه بینالملل، بهتر از گذشته شد یا بدتر؟
کلمات کلیدی:
سیاسی