پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): سیاق جملات ایجاب میکند که در فراز آخر بفرمایید: « شما مقید به حفظ حجاب هستید ما اعتراضی نداریم، اما چرا شما نمیگذارید که ما عریان شویم؟!» نه این که چرا مجبور به حجاب میکنید! – در ضمن، تمامی کسانی که در این کشور به دنیا آمدند، مثل هم ایرانی هستند، اما همه مثل هم زندگی نمیکنند. یک عدهای پاک زندگی میکنند و یک عده هم بیمار و ناپاک؛ و جالب آن که به جای فریاد پاکان از آلوده شدن زندگی و محیطشان، ناپاکان فریاد میزنند که چرا نمیگذارید ما راحت فساد کنیم و از این زندگی لذت ببریم؟! انصافاً که جاهلانِ متعصب، بسیار متکبر نیز هستند.
اما، قبل از پاسخ حلّی، باید بگوییم: به قول معروف «وسط دعوا نرخ تعیین ننمایید»!
1- اگر ما مسجد و به قول شما دعای ندبه میخواهیم - اگر حرم و زیارت و عبادت میخواهیم - اگر حجاب و عفاف میخواهیم - اگر آسایش و امنیت میخواهیم - اگر سلامت فرد، جامعه و محیط را میخواهیم - اگر تحقق قوانین اسلام را میخواهیم - اگر برچیده شدن ظلم و فسق و فساد، از هر نوعش و در تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی را میخواهیم؛ شما با جان و دل و گفتار و کردارتان، به آن معترضید و از هیچ گونه مخالفت و حتی دشمنی، چه در ضدتبلیغ، چه در شبهه پراکنی، چه در اعتراض گفتاری و چه در لجاجت رفتاری، چه در تهاجم فرهنگی و چه در فتنههای گوناگون، کوتاهی نمیکنید! همین متن شما، نه سؤال و نه شبهه، بلکه یک اعتراض بسیار روشن است. پس نفرمایید: «ما اعتراضی نداریم». اعتراضات وقیحانه، ظالمانه، جاهلانه و متکبرانهی شما که تمامی نداشته و ندارد!
2- اگر چه حتماً باید جلوی فسق، فساد و بزه در جامعه را حتی به زور هم که شده گرفت [و این اختصاصی به جامعهی اسلامی ما ندارد]، اما به علت بیعرضهگی مسئولین مربوطه، رأفت و گاهی نیز بیتوجهی و غفلت مسلمانان و یا به هر علت دیگری، متأسفانه شاهدیم که هم مشروبفروشی و شرابخواری هست، هم بدحجابی و زنا هست، هم رشوه و ربا و ...، هست! همه کار میکنید و بعدش فریاد میزنید که «چرا نمیگذارید ما این کارها را بکنیم و لذتش را ببریم؟!» این هم یک شیوه جنجالسازی شناخته شده است.
3- در واقع سؤال شما این است که چرا نمیگذارید ما با علنیتر کردن و شیوع فساد و فحشای خود، آحاد جامعه را بیش از این قربانی امیال شیطانی و خواستههای دل بیمار خود کنیم و چرا به به جای ممانعت، ما را مدرن نمیخوانید و به ما جایزه نمیدهید و برایمان کف و سوت نمیزنید؟!
الف – کسانی که در این کشور به دنیا آمدهاند، البته که از حقوق شهروندی برابری برخوردارند و حق دارند که از حقوق خود استفاده نمایند؛ اما چه کسی گفته که "حقوق یک شهروند این است که هر چه دلش خواست بتواند بکند؟!» این حقوق را چه کسی وضع کرده است؟! در جنگل نیز چنین حقوقی حاکم نیست. رفتار وحشیترین حیوانان نیز چارچوب و نظمی و قواعدی دارد.
ب – کسانی که اعتقاد به اسلام ندارند، انسان هستند (باید باشند)، پس لابد فهم، فرهنگ و شعور دارند (باید داشته باشند)؛ بنابر این میدانند که اولاً قانون مغایر با هرج و مرج میباشد و ثانیاً در هر جامعهای، قوانین بر اساس اعتقادات، فرهنگها، بافت و ساختار همان جامعه، که در راستای تحقق اهداف و منافع آنان میباشد تدوین میگردد.
ج – کسانی که اعتقادی به اسلام ندارند، دست کم میدانند که "قانون" در هر جامعهای لازم الاجراء میباشد و قانون شکنی نه تنها اصلاً از "حقوق شهروندی" محسوب نمیگردد، بلکه جرم است و مجازات دارد – اگر چه متأسفانه در کشور ما، تساهل، تسامحی که بیشتر شبیه جهل و غفلت است، رواج یافته و در مماشات با بزهکاران مماشات میشود.
د – کسانی که دین حق ندارند، یقیناً دین باطل دارند و برای تطهیر، توجیه و القای آن، دم از شعایری چون «دموکراسی» میزنند؛ پس باید به رأی اکثریت احترام بگذارند و به قوانین پایبند باشند. منتهی آنقدر متکبر هستند که میگویند: «دموکراسی یعنی آن چه "من" میگویم و "من" میخواهم»!
ﮪ – فسق و فساد علنی، چه میخانه و شرابخواری باشد، چه کازینو و قماربازی باشد، چه عریان شدن و زنا، چه هر فساد دیگری، به هیچ وجهی نه از حقوق انسانی است و نه از حقوق مدنی و نه یک مسئلهی شخصی؛ بلکه حتماً و یقیناً در دیگران و جامعه اثر سوء دارد، پس از حقوق اجتماعی محسوب میگردد. وگرنه هر کسی میتواند در خانهی خودش، آنقدر شراب بخورد، قمار بازی کند، لخت شود، زنا کند و ...، که قبل از طلوع آفتاب فردایش، به آنجا که باید، و حق و حقوق واقعیاش میباشد، واصل گردد. چه بسا با اعتراض زیادی نیز مواجه نگردد.
نکته:
آزادی و حق و حقوق، خودش یعنی یک چارچوب در حدود تعیین شده و معین. پس به هیچ وجه و در هیچ مکان و زمانی، به معنای هرج و مرج و مبتنی بر اصولی چون: «من دلم میخواهد»، نمیباشد.
در هر مکتب، فرهنگ و جامعهای، اگر کسی از این حدودِ تعریف و تعیین شده عبور کرد (که حتماً با تجاوز به حقوق دیگران همراه میشود) و در مقام توجیه و دفاع از خود شعار داد: «من آزادم و دلم میخواهد»، به او میگویند: «تو خیلی بیجا دلت میخواهد که هر کاری خواستی بکنی، هر فساد و تباهی که دلت خواست به راه اندازی، جامعه را کثیف و آلوده کنی و امنیت مردم را به مخاطره اندازی».
و البته جالب است که آخر هر اعتراضی، به "حجاب" منتهی میشود (به ویژه از سوی آقایانِ هوسباز)؛ این نشان میدهد که اولاً حجاب ریشهی بسیاری از فرهنگها، شخصیتها، منشها و رفتارهاست؛ و ثانیاً اهل فساد و فحشا، چقدر متکبرانه مایلند که زنان و دختران، بدن خودشان را رایگان و آن هم به صورت عمومی در کوچه و خیابان، در معرض دید آنها قرار دهند تا از زندگیشان لذت ببرند؟!
این مردان ناپاک، نگاه آلوده و شهوانی به اندام زنان و دختران جامعه را از "حقوق ملی، مدنی و شهروندی" خود قلمداد میکنند و با این نگاه مردسالاری از نوع قرون حَجری و وسطایی، شعار "فمینیسم و دموکراسی و پست مدرنیسم" هم میدهند!
مرتبط:
چرا در مملکت ما آزادی کامل وجود ندارد، یعنی چرا حجاب اجباری است؟ هر چه گفتم قانع نشد؟ (8 اسفند 1392)
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
بیدینان این کشور نیز ایرانی هستند و حقوقی دارند؛ چرا قوانین اسلامی؟! اگر شما مسجد میخواهید، ما اعتراضی نداریم؛ پس چرا شما با میخانه و بدحجابی ما مخالفت میکنید؟!
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8113.html
کلمات کلیدی:
سیاسی حجاب