در مورد مبنای "ولایت و حکومت بر اساس نظر مردم (روحانی)"، نقدها و پاسخهای برخی به آن نقدها، توضیح بیشتری ارائه دهید.
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اولین نکتهی حایز اهمیت این است که همگان توجه داشته باشند: «هر گاه اتفاق مهمی علیه این ملت در داخل و خارج رقم میخورد، یک بحث اعتقادی جنجالی و چالش برانگیز از سوی یکی از مقامات در داخل راه میافتد تا اذهان عمومی متوجه آن گردد (1)، هر چند که همان بحث نیز صرفاً شعاری و ژورنالیستی نمیباشد، بلکه در راستای تحقق اهداف بعدی میباشد»! از جمله این مباحث، همین "مبنای ولایت و حکومت" است که توسط آقای روحانی، آن هم به عنوان دیدگاه امیرالمؤمنین علیه السلام، همزمان با تصویب تشدید تحریمهای ایران، از سوی سنای امریکا، مطرح شد و اذهان عمومی را به جای توجه به "نافرجامی برجام"، متوجه این مقوله نمود.
اما در عین حال، همین بحث نیز مهم است و باید همگان بدان توجه داشته باشند و چنان که پیش از این مفصل بیان شد، این تئوری که از زمان سقیفه و ابوبکر مطرح شد، پس از انقلاب و جمهوری اسلامی ایران، مجدداً توسط "بنیصدر" مطرح شد و جریانها و شخصیتهایی نیز دنبال آن هستند.
واقعیات و بایدها:
در هر امری، یک مقولهی "چه صحیح است و چه باید باشد" وجود دارد و یک مقولهی "واقعیت فعلی چه هست – صرف نظر از این که حق است یا باطل"، وجود دارد. به عنوان مثال:
حقیقت و حق پرستش این است که الهی جز الله جلّ جلاله وجود ندارد (لا إله الاّ الله)؛ اما میلیونها یا میلیاردها آدم وجود داشته و دارند که هر نوع الهی را میپرستند، به جز «إله حق»، اتفاقاً اکثریت هم دارند! همینطور است راجع به کتاب، دین، ولایت، امامت، حکومت و ... .
بنابراین، اگر کسی بگوید که "حق و حقیقت منطبق با نظر و اکثریت آرای مردمان است!"؛ کلاً حق را انکار کرده است! مگر آن زمانی که خداوند متعال انبیا و رسولانش را فرستاد، اکثریت مردم به دین و آیین بتپرستی و شرک نگرویده بودند؟! پس اگر حق [مبتنی بر اکثریت آرا و نظر مردم] با آنان بود، چرا آنها را فرستاد؟!.
ولایت:
حقیقت ولایت و حق ولایت، الله جلّ جلاله میباشد. مکرر متذکر شد و هشدار داد که « إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ »؛ و در راستای آن، حقیقت و حق ولایت، با منتصبان به ولایت از ناحیهی اوست، مانند رسول و اهل عصمت علیهم السلام ... تابرسد به ولایت پدر بر فرزند و ... [البته در راستای ولایت او].
اما، واقعیت مسئله این است که "ابلیس لعین و سایر شیاطین جنّ و انس در راستای ولایت او نیز ولایت دارند، بر کسانی که خودشان ولایت آنها را پذیرفتهاند! اتفاقاً تعداد آنها نیز بیشتر است.
●- حال آیا میتوان گفت: «مبنای ولایت و حکومت، رأی و نظر مردم است؟!»
●- آیا خداوند متعال، برای ولایت خود و اولیایش، رأی مردم را اخذ نمود و یا به اکثریت رأی آنها استناد نمود؟!
●- آیا اگر اکثریت مردمی، ولایت شیطان، طاغوت و فرعون زمان خود را برگزینند و به حکومت مستکبران، فاسدان، فاسقان و جنانیان راضی شوند و تن در دهند، یعنی آنها بر حق هستند؟!
مبنای ولایت و حکومت:
مبنای "ولایت و حکومت"، اراده، مشیّت و حکم باریتعالی میباشد که عقل نیز مصدق آن است. حال خواه همگان کافر شده و ولایت طواغیت و اربابان گوناگون را گردن نهند، و خواه همگان اهل معرفت، تعقل، ایمان و عمل صالح شده و "ولایت الله" را گردن نهند. "ولیّ الله" از جانب خداوند متعال و بدون در نظر گرفتن رأی مردم و مشورت با آنها تعیین شده است و حکومت حق نیز از آن "ولیّ الله" است. مشروعیت حکومت اسلامی و ولایت فقیه نیز بر همین اساس میباشد.
تحقق و استقرار حکومت:
بنابراین، ولیّ الله و خلیفة الله، از سوی خداوند سبحان به امامت منصوب شده است، چه مردم خوششان بیاید، بپسندند و به او اقتدا کنند و از او اطاعت و تبعیت کنند؛ چه مردم نه تنها خوششان نیاید، بلکه با اطاعت و تبعیت از امام کفر، اقدام به آزار، اذیت و حتی ترور و شهادت آنها بنمایند.
اما، حکومت بر مردم، محقق نمیگردد، مگر این که مردم آن را بخواهند [نه این که مردم هر چه را خواستند، همان حق و مشروع میباشد]. یعنی پس از مشروعیت، که مبنایش حکم الهی است، مقبولیت از لوازم حکومت است، که رأی مردم در شاکلهی آن نقش دارد.
●- این همان نکتهی ظریفی است که منحرفان از صدر اسلام تا کنون، سعی دارند حقیقتش را کتمان نموده و با تحریف باطن و حتی ظاهر آن، مردمان را فریب دهند.
●- این عده همیشه با چهرهای ظاهر الصلاح و مقبول وارد میشوند و پس از آن که به نام اسلام، قرآن مجید، اهل عصمت علیهم السلام، ایران، نظام جمهوری اسلامی ایران، قانون اساسی، ولایت فقیه، اعتماد مردم را جلب کرده و اکثریت آرا را به خود اختصاص دادند، آن طرف روی خود را نشان میدهند و میخواهند با استناد به اکثریت رأی مردم، اصل مبانی اسلام را به نفع خود تحریف نمایند!
جمهوری اسلامی ایران و جایگاه رأی مردم:
بله، ابتدا مردم در یک اجماع عمومی، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان "نظام سیاسی و حکومتی" خود پذیرفتند و انتخاب کردند و همه ساله نیز با شرکت گسترده در انواع انتخابات مربوط به این نظام و نیز شرکت در راهپیماییهای گستردهای چون "22 بهمن"، حمایت خود را هم چنان به خود و جهانیان اعلام میدارند.
اما، مبنای مشروعیت حکومت اسلامی، طبق قواعد و قوانین اسلامی، رأی اکثریت مردم نیست، بلکه حکم خداوند متعال است، و این رأی مردم است که با انتخاب حکم خدا، مشروعیت پیدا میکند.
این اکثریت آراء، نگاه به "مقبولیت" دارد، نه مشروعیت. یعنی آن چه که از جانب خدا "مشروع" میباشد، اینک از جانب مردم نیز "مقبول" واقع شده است. پس نظام سیاسی و حکومتی محقق میگردد.
اگر رأی مردم برگردد و به آن چه امر خداوند سبحان است، پشت کنند، نظامهای سیاسی باطل بر آنها حاکم میشوند، نه این که آنها نیز "مشروعیت" پیدا میکنند.
مردمسالاری دینی:
●- بنابراین، حقانیت و مشروعیت حکومت اسلامی و یا یکی از مصادیق آن به نام «جمهوری اسلامی ایران»، تطبیق و اطاعت از حکم خداوند متعال میباشد، اما این نظام نیز در مقام تحقق و اجرا، چه در اصل نظام و چه در ساختار آن و چه در امور اجراییش، به رأی مردم تکیه میکند.
اصل نظام - در اصل نظام، اگر مردم نخواهند، این نظام محقق نمیشود و پس از استقرار سقوط میکند، چنان که حتی نظام حکومتی امام حسن مجتبی علیه السلام نیز پس از استقرار سقوط کرد. اما معنایش این نیست که «مبنای ولایت و حکومت رأی مردم است» و هر چه آنان بخواهند، همان حق و مشروع میشود. حکومت معاویه لعنة الله علیه، خواست اکثریت مردم بود، اما نه مشروع بود و نه کمترین تشبهی به حق داشت.
ساختار اجرایی – در ساختار اجرایی نیز رأی مردم، در چارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران، مورد توجه و حتی تکیه قرار میگیرد. یعنی مردم انتخاب میکنند که در این نظام، چه کسی رییس جمهور شود و یا چه کسی نماینده مجلس گردد، یا چه کسی شهردار شود. حتی انتخاب این که در این ساختار اسلامی، چه کسی از میان فقهای واجد شرایط، ولایت فقیه را عهدهدار شود و بار مسئولیت رهبری جامعه و حکومت را به دوش بکشد نیز با انتخاب مردم است.
پس تمامی این انتخابها و آرای مردم، تعریف شده در چارچوب مشروعیت الهی و دینی میباشد و در حوزهی چگونگی ساختار اجرایی در تحقق شرع میباشد – یعنی مردم سالاری دینی – نه این که کسی بگوید: "مبنای ولایت و حکومت، رأی مردم است" و آن را به امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت دروغ دهد، و القا کند که مردم هر اراده و انتخابی که داشته باشند، همان عین حق و از نظر شرع مقدس اسلام، مشروع میباشد.
مرتبط:
آقای روحانی میگوید: «امیرالمؤمنین، مبنای ولایت و حکومت را نظر و انتخاب مردم می دانند»، آیا چنین است؟! (28 خرداد 1396)
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
در مورد مبنای "ولایت و حکومت بر اساس نظر مردم (روحانی)"، نقدها و پاسخها برخی به آن نقدها، توضیحی روشن و مفهوم ارائه دهید.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/8652.html
- تعداد بازدید : 1926
- 31 خرداد 1396
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: سیاسی