بر طبق آیه 31 سوره جاثیه «وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا أَفَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی ...»، آیا خداوند کسانی را که خلاف مقتضای عقل خود رفتار نموده، ولو از طریق وحی، حقیقت به آنها نرسیده باشد را عذاب و عقاب میکند؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): اگر کسی عقل نداشته باشد، مکلف و مسئول نمیشود، و اگر داشته باشد، بدیهی است که باید به مقتضای عقل عمل نماید.
متن و ترجمهی آیهای که مبنا و دلیل پرسش قرار گرفته، به شرح زیر میباشد:
«وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَفَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَكُنْتُمْ قَوْمًا مُجْرِمِينَ» (الجاثیه، 31)
ترجمه: و امّا كسانى كه كفر ورزيدهاند، [خدا به آنان مىگويد:] مگر آيات من بر شما خوانده نمىشد، پس، شما تكبّر ورزيديد و مردمى گنهكار بوديد؟
اگر به چند نکتهی بسیار مهم توجه نماییم، پاسخ این پرسش و پرسشهای مشابه، معلوم و روشن میگردد:
عذاب:
برخی گمان دارند که خداوند متعال موجودی است که دو دست دارد، در یک دست کلید بهشت را به شاخه گلی آویزان کرده و به برخی میدهد و در دست دیگرش کلید جهنم را به گرزی آتشین آویخته و به همراه ضربهای محکم، به برخی دیگر میدهد!
اما چنین نیست، بلکه نظام علیمانه و حکیمانهی خلقت، مبتنی بر اندازهها (مقدرات) میباشد؛ چنان که فرمود: «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ – ماييم كه هر چيزى را به اندازه آفريدهايم / القمر، 49». بنابراین، هر راهی بر اساس اندازهها ایجاد شده و به مقصد معینی میرسد و هر کسی در هر راهی قرار بگیرد، به مقصد همان راه میرسد؛ و هر چیزی و هر کاری، در چارچوب اندازههایش قرار دارد و نتایجی منطبق با همان اندازهها دارد. به عنوان مثال و در عالَم طبیعت، اندازههای مقاومت پوست و گوشت، در برابر حرارت مشخص است؛ پس اگر به آتش و یا حرارت 100 یا 200 درجه نزدیک شد، حتماً میسوزد.
پس، عذاب الهی، همان مقصد راه و نتیجه مواضع و عملکردهای آدمی میباشد، لذا فرمود: هچ چیزی، حتی به اندازهی مثقالی پنهان و یا فراموش شده و از قلم افتاده نمیماند و به اندازهی نخ هستهی خرمایی نیز به کسی ظلم نمیشود.
التبه بهشت، متفاوت است؛ چرا که لطف و کرم که حد و مرزی ندارد، لذا بهشت هم مقصدِ «صراط المستقیم» است و هم نتیجهی مواضع و عملکردهای مؤمن، و هم اضافه و زیاده بر آن، پاداش کریمانهی الهی را دارد. چنان که فرمود: «لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ - هر چه بخواهند در آنجا دارند و پيش ما فزونتر [هم] هست / ق، 35»؛ یعنی نعماتی هست که نه میشناسد، نه میخواهد و نه انتظارش را دارد، اما ما به او از فضل و کرم خویش میدهیم.
آیات
آیات خداوند متعال، منحصر به آیاتی که با وحی نازل شده و در قرآن مجید کتابت و ثبت شده نمیباشد؛ بلکه هر چه در این عالَم هستی وجود دارد که نشانهای روشن برای معرفی حقایق میباشد و نیز راه درست را به سوی مقصد حقیقی نشان میدهد، "آیه = نشانهی هدایتگر" میباشد. لذا در کلام وحی [قرآن کریم]، هم به وحی، اطلاق "آیه" شده و هم به خلقت ... و سایر نشانهها. چنان که در مورد خلق زن و مرد، امر ازدواج و نیز رحمت و مودتی که بین زن و شوهر، پدید میآید، فرموده است که آیه (نشانه) است، برای گروهی که تفکر و تعقل مینمایند: «إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ – قطعاً در اینها (این نعمات)، نشانههایی (آیاتی) هست، برای کسانی که میاندیشند / الرّوم، 21»؛ و یا فرمود:
«وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا» (الإسراء، 12)
ترجمه: و شب و روز را دو نشانه (دو آیه) قرار داديم نشانه شب را تيره گون و نشانه روز را روشنى بخش گردانيديم تا [در آن] فضلى از پروردگارتان بجوييد و تا شماره سالها و حساب [عمرها و رويدادها] را بدانيد و هر چيزى را به روشنى باز نموديم.
«وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ يُرْسِلَ الرِّيَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِيُذِيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَلِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» (الرّوم، 46)
ترجمه: و از نشانههاى او اين است كه بادهاى بشارت آور را مىفرستد تا بخشى از رحمتش را به شما بچشاند و تا كشتى به فرمانش روان گردد و تا از فضل او [روزى] بجوييد و اميد كه سپاسگزارى كنيد.
عقل:
"عقل"، ارزشمندترین نعمت الهی به انسانی است که به او در اموری اختیار برای انتخاب راه داده است، چنان که بشر، خداوند متعال را نیز با "عقل" شناسد، و البته "عقل" به نور "علم" میبیند و آیات خداوند متعال در کتاب خلقت و کتاب وحی، همه علم است، برای بینایی "عقل": «كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ - بدين گونه خداوند آيات خود را براى شما بيان مىنماید، باشد كه بينديشيد (تعقل نمایید) / البقره، 242».
خداوند متعال، ابتدا به آدمی عقل را موهبت نمود و سپس انبیایش را با دلایل روشن و معجزات ارسال نمود؛ چرا که اگر عقل نباشد، شناخت آنها و معرفت به دعوتشان نیز محال میباشد.
عقل حجت درونی خداوند است
"حجت"، به معنای دلیل و برهان میباشد. امام کاظم علیه السلام میفرمایند: «يَا هِشَامُ، إِنَّ لِلّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ: حُجَّةً ظَاهِرَةً، وَحُجَّةً بَاطِنَةً، فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَالْأَنْبِيَاءُ وَالْأَئِمَّةُ، وَأَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ» (کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۶، کتاب العقل و الجهل)
ترجمه: ای هشام! به راستی که خداوند بر مردم دو حجت دارد؛ حجت عیان و حجت نهان. حجت عیان، رسولان و پیغمبران و امامانند و حجت درونی و نهان، عقول(شان) میباشد».
پس "عقل" آدمی، دارای عصمت است و خطا نمیکند، مگر آن که محجوب و یا زندانی شود. مانند انبیا و اوصیای الهی، که حقیقت آنها از بین نرفت، دعوتشان نیز به جای ماند و چراغ هدایت همگان هستند، اگر چه برخی از آنها به زندان افتادند، برخی دیگر به شهادت رسیدند و ... .
عمل به خلاف حکم عقل
آدمی، هم روح ملکوتی دارد و هم جسم حیوانی – هم عقل و قلب دارد، و هم هوای نفس حیوانی – هم تعالی روح دارد و هم رشد نباتی و شهوت و غضب حیوانی؛ و در ضمن مختار است که کدام یک از این قوا را بر مملکت وجود حاکم نماید و از این امکانات، ابزار و تجهیزات، در راستای چه هدفی و چگونه استفاده نماید.
دعوت نخست، دعوت "عقل" است که دادههایش را کسب ننموده، بلکه فطری است و در آن نهادینه شده است و دعوت بعدی، دعوت انبیا و رسولان و امامان علیهم السلام میباشد که حجج ظاهری (بیرونی) هستند، و آیات خدا را برای ما میخوانند، خود الگو شده و مربی تزکیه نفس میشوند و کتاب و حکمت را تعلیم میدهند:
«كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ» (البقره، 151)
ترجمه: همان گونه که رسولى از خودتان (نه از فرشتگان یا ...) در ميان شما فرستاديم؛ تا آيات ما را بر شما بخواند؛ و شما را پاك كند؛ و به شما، كتاب و حكمت بياموزد؛ و آنچه را نمى دانستيد، به شما ياد دهد.
پس، تا کسی ابتدا به دعوت عقل خود که حجت باطنی خداوند متعال است، لبیک نگوید؛ هرگز به دعوت انبیا و امامان علیهم السلام که حجج بیرونی میباشند، لبیک نخواهد گفت.
●- بنابراین، با مباحثی که اشاره شد، معلوم است که مقصد راه و نتایج مواضع و عملکرد کسی که خلاف عقل عمل مینماید، کجا و چه خواهد بود! اوست که خودش را در آتش میاندازد و معذب مینماید.
اگر آیات قرآنی به کسی نرسیده باشد
●- خداوند متعال کسی را بیش از آن چه به او داده، و بیش از آن چه که در توان اوست، مکلف ننموده و نمینماید؛ در آخرت نیز پرسش از دادههاست و نه ندادهها. اما بیان شد که حجت درونی عقل را به همگان داده است و اگر کسی عقل نداشته باشد، و به اصطلاح دیوانه باشد که دیگر مکلف و مسئول نیست.
پس، اگر کسی در آخرت مدعی شود و بهانه بیاورد که «به خاطر شرایطی مکانی و زمانی، اوضاع محیطی، سلطهی فرهنگ استکباری و ...؛ آیات قرآن کریم به من نرسید»؛ به او میگویند: «عقل چه؟ از آن نیز محروم بودی؟ پس چرا به حکم عقل رفتار نکردی؟!»
●- چگونه با دست خود مجسمهای ساختی و گفتی این "إله" من است؟! - چگونه یک انسانی که طغیان کرده را به ربوبیت پذیرفتنی و گفتی: «این إله و رب برتر من است»؟! – چگونه خدا را نشناختی، اما شیطان رجیم را شناختی و شیطانپرست شدی؟! – تو اگر "ولایت" را نمیشناختی که "ولایت طاغوت" را بر نمیگزیدی، پس چرا ولایت الله و ولایت حق را نپذیرفتی؟! – آیا آن مواقعی که به خودت و دیگران ظلم مینمودی، نمیدانستی که ظلم بد است و نتایج دردناکی دارد؟! – آیا اگر آن چه با دیگران کردی را نسبت به خودت انجام میدادند، معترض نمیشدی؟! چطور حقوق سگ و گربهی خانگیات را میدانستی، از آنان با رعایت تمامی اصول نگهداری مینمودی و با کمترین اهانت و آزار آنها مقابله میکردی، به دادگاه شکایت مینمودی ...؛ اما نفهمیدی که قتل، جنایت، تجاوز، نسل کُشی و ... جنایت، ظلم، بد و مذموم است؟!
●- پس، در محکمهی خداوند سبحان، علیم، حکیم، خبیر، بصیر و شاهد، هیچ راه توجیه و گریزی وجود ندارد. لذا در آیهی مورد بحث نیز میفرماید: اینها همه بهانه است، بلکه آیات من برای شما خوانده شد، اما شما استکبار ورزیدید و مجرم بودید.
مشارکت و هم افزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی
پرسش:
آیا خداوند کسانی را که به مقتصای عقل عمل ننمودهاند، هر چند حقایق از طریق وحی به آنان نرسیده باشد را نیز عذاب و عقاب مینماید؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/10286.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 3925
- 3 اردیبهشت 1399
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن معاد سوره جاثیه