خداوند میفرمایند که: «سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه خود سرنوشت خود را تغییر دهند.» تزاحم ظاهری این آیه را با دستور به جهاد و دفاع از مستضعفین و حمایت از سایر ملل تحت ستم (مثل فلسطین) را توضیح میفرمایید؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
آیا معنای این که خداوند متعال هدایت میکند، به بهشت یا جهنم میبرد و ...، این است که بندگانش هیچ نقش و اختیاری ندارند؛ یا قوانین و شروط هر کدام را بیان نموده است؟
*- برای ضدتبلیغ علیه قدرت و حضور منطقهای ایران و یاری رساندن به مسلمانان، به ویژه فلسطین، حتی اگر لازم باشد، به آیات قرآن کریم متوسل میشوند و چنین سفسطههایی میکنند! پس، مقصود آیه، موضوع و پیام آن نیست، بلکه ایجاد تردید در ضرورت دفاع از فلسطین در مقابل امریکا و اسرائیل میباشد!
اما، در این بحث، به پاسخ پرسش مطروحه میپردازیم:
متن آیه و برگردان (ترجمه) آن به شرح زیر میباشد:
«لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ» (الرّعد، 11)
- آدمى را فرشتگانى درپى است كه به فرمان خدا از پيش رو و از پشت سرش او را نگهبانى مى كنند و به راستى كه خداوند حال و كار هيچ قوم و مردمى را دگرگون نمىكند مگر آن كه آنان آن چه را در درون خودشان دارند دگرگون كنند (ايمان را به كفر و سپاس گزارى را به ناسپاسى مبدّل سازند)، و آن هنگام كه خداوند براى مردمى بدى بخواهد بازگشتى براى آن نيست (هيچ كس نمىتواند آن را برگرداند) و جز خدا براى آنان دوستى نيست (كه بتواند كمكشان كند).
الف – وقتی گفته میشود: «تزاحم ظاهری یک آیه را توضیح دهید»، یعنی ابتدا یک حکم قطعی صادر شده که ظاهر آیه با مثلاً با مقولۀ امر به جهاد، تزاحم دارد و این حکم مورد پذیرش قرار گرفته و اکنون توضیحش درخواست میشود؛ در حالی که نسبت دادن "تزاحم و یا تناقض" آیات با یکدیگر [حتی در ظاهر]، دلیل میخواهد.
ب – حتی در ظاهر این آیه با آیات جهادی، تزاحمی وجود ندارد که لازم باشد کسی آن را توضیح دهد، بلکه دقت در کلمات، جمله و پیام آن لازم است.
●- ابتدای آیه، سخن از این است که نظام هستی و حیات بسیار معظم، پیچیده و نظاممند است؛ و هر امری اسباب و مراتبی دارد و برای هر کاری، فرشتهای مأمور است ...، پس کسی گمان نکند که خودش، علمش، قدرتش، ثروتش و یا دیگرانی از نوع خودش، او را حفظ کردهاند؛ بلکه خداوند متعال حفظ میکند و برای این کار مأمورانی از فرشتگان قرار داده است. لذا در احادیث بیان شده که هنگام فرارسیدن زمان مرگ انسان، به آنها دستور داده میشود که برگردید.
●- سپس متذکر میگردد که تقریر سرنوشت هر کسی نیز به دست خداوند متعال است و کسی به صورت مستقل از ارادۀ الهی، نمیتواند "سرنوشتسازی" کند.
●- اما، برای این مردم گمان نکنند یک جبر محضی بر آنان حاکم شده است که گریزی از آن وجود ندارد و بالتبع تمامی جنایات و ظلمها را نیز متوجه او کنند، به اختیار، انتخاب و عمل انسان تصریح نمود و فرمود: «باز هم سرنوشت را او تقریر میکند، اما قوانینی دارد، از جمله آن که تا آدمی خودش برای تغییر سرنوشتش همت نکند، سرنوشت او متغیر نخواهد شد.
نکات:
1- فاعل خداوند متعال است (إِنَّ اللَّهَ)؛
2- خداوند متعال برای تغییر سرنوشت، قانون گذاشته است و چگونگی سرنوشت را مشروط و منوط به اختیار و انتخاب و عملکرد آدمی قرار داده است؛ چنان که بسیاری از تحولات و امور دیگر را نیز "مشروط" نموده است، مانند:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ - اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اگر (آيين) خدا را يارى كنيد، شما را يارى مىكند و گامهايتان را استوار مىدارد / محمد صلوات الله علیه و آله، 7 »
3- سخن از "تغییر" است، یعنی: وضع موجود، به اوضاع دیگری مبدل گردد، یعنی: اکنون سرنوشت محتومی دارد، اما قابل تغییر میباشد.
حال سرنوشت فعلی چیست؟! اگر آدمی کَر و کور باشد - خدا و خودش و حقایق عالَم هستی را نشناسد – در جهل، غفلت و گمراهی به سر برد – بنده و مطیع هوای نفس حیوانی خودش و دیگران باشد – همچون چارپایان و پستتر از آنان زندگی کند و ...، چه سرنوشتی برای او انتظار میرود؟
«وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ» (الأعراف، 179)
- به يقين، گروه بسيارى از جن و انس را براى دوزخ آفريديم؛ آنها دلها [عقلها]يى دارند كه با آن (انديشه نمىكنند، و) نمىفهمند؛ و چشمانى كه با آن نمىبينند؛ و گوشهايى كه با آن نمىشنوند؛ آنها همچون چهارپايانند؛ بلكه گمراهتر! اينان همان غافلانند (چرا كه با داشتن همه گونه امكانات هدايت، باز هم گمراهند)!
حال اگر این انسان، چشمش را باز کند تا ببیند، گوشش را باز کند تا بشنود، عقلش را به کار گیرد و تفکر نماید، پرده از قلب و فطرتش بردارد، خدا و معاد را بشناسد – ایمان بیاورد – عمل صالح انجام دهد و ...؛ آیا سرنوشتش "متغیر" نمیشود؟!
نه فقط آیات جهادی، بلکه تمامی آیاتی که خداوند سبحان، در دو کتاب خلقت و وحی، برای آدمی تبیین نموده است؛ برای این است که آدمی بشناسد و بداند که چه باید بکند تا خداوند متعال، سرنوشت او را تغییر دهد.
4- نه فقط آیات جهادی، بلکه تمامی آیاتی که خداوند سبحان، در دو کتاب خلقت و وحی، برای آدمی تبیین نموده است؛ برای این است که آدمی بشناسد و بداند که چه باید بکند تا خداوند متعال، سرنوشت او را تغییر دهد.
از جمله راههای تغییر سرنوشت از سوی خداوند سبحان، "جهاد" است؛ و باید دقت کنیم که جهاد با قتال (جنگ) فرق دارد، قتال یکی از انواع جهاد است. "جهاد"، یعنی تلاشی دشمنستیز در راه خدا؛ چنان که امام خامنهای فرمودند:
«جهاد یعنی چه؟ جهاد یعنی تلاش در مقابلهی با دشمن؛ هر تلاشی جهاد نیست. خیلیها تلاش میکنند، تلاشهای علمی زیادی میکنند، تلاشهای اقتصادی میکنند که خوب و بهجا است، امّا جهاد نیست. جهاد یعنی تلاشی که هدفگیری در مقابل دشمن در آن وجود داشته باشد؛ این جهاد است. در اصطلاح اسلامی و منطق اسلامی، جهاد این [کاری] است که در مقابل دشمن انجام میگیرد.» (3/11/1400)
●- بنابراین، خداوند هادی، برای رهایی از وضع موجود و "تغییر" سرنوشتهای نامطلوب و حتی دردناک، راهکارهایی را بیان میدارد، برنامه میدهد، کلیدهای "تغییر" را به دست انسان و جامعه میدهد که یکی از اهمّ آنها "جهاد فی سبیل الله" میباشد. میفرماید: «اگر خودت مجاهدت کنی، من سرنوشت تو را متغیر خواهم ساخت»!
دفاع از سایر ملل
امروزه بیش از هر زمان دیگری، درک میشود که ملتها به رغم تقسیمبندیهای جغرافیایی، نژادی، زبانی و ...، یکپارچه هستند و هر رویکرد یا اتفاقی در یک جامعه [اگر چه کوچک]، بر تمامی ملل جهان، اثر میگذارد، پس همگان در سرنوشت یکدیگر تأثیر میگذارند؛ لذا باید یکپارچه باشند، وحدت و تعاون داشته باشند، و به یاری یکدیگر بشتابند.
*- پس، چنین نیست که گفته شود، «ملت ایران، ملت فلسطین، ملت عراق، ملت افغانستان، ملت یمن و ... به خودشان مربوط است، بروند سرنوشت خودشان را تغییر دهند!»
●- از منظر الهی، ابتدا هیچ تقسیمبندی خاصی وجود ندارد، همگان بندگان او هستند و مقابل یکدیگر مسئولند.
سپس، تقسیمبندیها به مؤمن و کافر – متقی و فاسد – قوی و ضعیف – ظالم و مظلوم و ... شروع میشود؛ و برای مواجه، تعامل و یا تقابل با هر یک، دستورالعملهایی وضع و ابلاغ نموده است؛ از جمله مقابله با ظالمان و دفاع از مظلومان و یاری مستضعفان عالم، به ویژه در میان امّت اسلامی.
«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ ...» (الفتح، 29)
- محمّد (صلوات الله علیه و آله) فرستاده خداست؛ و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند ... .
●- پس حتی ظاهر آیۀ مورد بحث، هیچ تزاحمی با آیات جهادی ندارد، بلکه دستورالعمل و راهکار برای "تغییر سرنوشت" میباشد.
مشارکت و همافزایی – پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
خداوند میفرمایند که: «سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه خود سرنوشت خود را تغییر دهند.» تزاحم ظاهری این آیه را با دستور به جهاد و دفاع از مستضعفین (مثل فلسطین) را توضیح دهید.
پاسخ (نشانی لینک):
https://www.x-shobhe.com/Ar-Rad/11709.html
- تعداد بازدید : 9969
- 27 اسفند 1400
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن جنگ و جهاد سوره رعد
نظرات کاربران
سلام مطالب عالی بود گوش به فرمان رهبر عزیزم هستم آماده مجاهدت و جانفشانی هستم
جانم فدای رهبرم