پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
اصلاً اصرار نداشته باشید که به سرعت و به زور، همگان و حتی مؤمنان را جهنمی کنید! خداوند سبحان بسیار ارحم الراحمین، عفوّ و غفار میباشد. شفاعت اولیاء الله که تمام شد، خداوند ارحم الراحمین میفرماید: «حالا شفاعت خودم را ببینید!»
تعریف «وزن» در فیزیک، نیروی گرانشی وارد شده بر جسم میباشد و میزان وزن را با ترازوی مناسب اندازهگیری مینمایند. ترازو، دو کفه و یک شاهین دارد؛ وزنه را در یک کفه میگذارند و کالا را در کفۀ دیگر میگذارند و توازن آنها با هم را اندازهگیری میکنند.
عالَمِ آخرت نیز با همین کلمات، معانی و مصادیقی که برای بشر در این دنیا قابل درک و مشاهده میباشد، توصیف شده است.
1- ابتدا توجه میدهد که یقین بدانید تمامی اعمال سنجیده خواهند شد و حتی مثقال ذرهای نیز محو یا فراموش نمیشود؛ پس خداوند رحمان، ترازو (میزان) قرار داده و میدهد؛ منتهی ترازو برای وزنکِشی هر چیزی، متناسب با خودش میباشد، چنان که ترازوی وزنکِشی تریلی و بارش (باسکول)، با میزان وزنکِشی انسان، طلا یا زعفران متفاوت است؛ پس ترازوی وزنکِشی ایمان، تقوا، اخلاص و عمل صالح نیز با ترازوهای مادی متفاوت است. در دنیا نیز گاهی میگوییم: «این کالا بسیار سنگین است و گاه میگوییم: فلانی انسان بسیار وزینی است» یعنی ارزشمند است.
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ...» (الحدید، 25)
- ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستاديم، و با آنها كتاب (آسمانی) و ميزان (شناسائی و سنجش حق) نازل كرديم، تا مردم قيام به عدالت كنند ... .
«وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَإِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَكَفَى بِنَا حَاسِبِينَ» (الأنبیاء، 47)
- روز رستاخيز ترازوهاى درست (ميزان) نصب كنيم و كسى به هيچ وجه ستم نبيند و اگر هم وزن دانه خردلى (كار نيك و بد) باشد آن را به حساب بياوريم كه ما براى حسابگرى كافى هستيم.
2- در یک کفۀ این ترازو، وزنه را قرار میدهند؛ اما وزنۀ آخرت چیست و ایمانها و اعمال، با چه وزنهای سنجیده میشوند؟
فرمود: «وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ - و وزنه در آن روز حق است» و این دو معنا را میرساند، یکی آن که ترازو، وزنه و موزون دارد، وزنه در یک کفه قرار میدهند و موزون را در کفۀ دیگر قرار میدهند، و وزنۀ ترازوی قیامت «حق» میباشد، یعنی حق را در یک کفه قرار میدهند و ایمان و اعمال را در کفه دیگر قرار میدهند و توازن اعمال با حق را میسنجند؛ اما معنای دوم آن این است که «وزنکِشی در روز قیامت، حق است و به کسی ظلمی نمیشود».
میفرماید: «ما در قیامت سنگهای یک کیلویی یا ده تُنی نمیآوریم تا ایمانها و اعمال را با آن بسنجیم و نیروی گرانشی بهشت بر آنها را اندازهگیری نماییم، بلکه در دنیا «میزان حق» را به شما دادیم و در آخرت نیز شما را به نسبت آن میسنجیم.
3- ترازوی وزنکِشی آخرت با دنیا، تفاوت اساسی دیگری هم دارد و آن «وزن منفی» میباشد؛ چرا که وزن و نیروی گرانشی بهشت خدا، برای ایمان و عمل صالح میباشد، نه برای کفر، معصیت، ظلم و اعمال حبط شده (از بین رفته).
در دنیا میگویند: «کفۀ بار از کفۀ وزنه سنگینتر بود» و آنقدر وزنه میگذارند تا معلوم شود چقدر سنگینتر بود؟ اما در آخرت، حق که سنگینتر و باارزشتر از آن وجود ندارد، میزان قرار میگیرد و وزن ایمان و عمل صالح را با آن میسنجند. در آنجا ایمان و عمل درست وزن دارد و سنگین است و ضعف ایمان، اخلاص و کاستی عمل، وزنی ندارد؛ چرا که باطل و نیستی میباشند؛ از این رو فرمود: «برای عدهای، اصلاً ترازویی وضع نمیشود، چرا که هیچ سنگینی و ارزشی کسب ننمودهاند که میزان آن را بسنجند!» ایمان که نیاوردند و اعمال خوبشان نیز در همان دنیا باطل شده و از بین رفته است، پس وزنی ندارند که وزنکِشی بخواهند:
«أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا» (الکهف، 105)
- آنها كسانی هستند كه به آيات پروردگارشان و لقای او كافر شدند، به همين جهت اعمالشان حبط و نابود شد، لذا روز قيامت ميزانی برای آنها برپا نخواهيم كرد.
4- «عمل»، فقط آن چه انسان با اعضای بدنش به انجام میرساند نیست؛ فقط نماز، روزه، حتی جهاد و آن چه با دست، پا، چشم، گوش و سایر اعضا انجام میپذیرد نیست، بلکه ایمان آوردن یا کفر ورزیدن نیز عمل میباشد - تفکر، تعقل، اتخاذ مواضع، حبّ، بُغض و ... نیز نه تنها عمل، بلکه ریشۀ اعمال و علل اعمال بعدی میباشند. لذا در آخرت و آن هنگام که ترازوی عدل الهی را میآورند و حق را در یک کفۀ آن قرار میدهند، همه چیز را در کفّۀ دیگر قرار میدهند که اصل آن، ایمان، تقوا و اخلاص میباشد.
●- «وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (الأعراف، 8)
- و سنجش (عقايد و اعمال) در آن روز حق و ثابت است؛ پس كسانى كه اعمال سنجيدۀ آنها سنگين و پرارج باشد آنهايند كه رستگارند.
●- «وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ» (الأعراف، 9)
- و كسانی كه ميزانهای آنها سبك است، افرادی هستند كه سرمايه وجود خود را به خاطر ظلم و ستمی كه به آيات ما میكردند از دست دادهاند.
بنابراین، هر کسی که ارزشهای خداداد را حفظ و تقویت نموده است و ایمان، تقوا، اخلاص و عمل صالحش نزد خداوند متعال مقبول افتاده و ارزشمند شده است، به رستگاری میرسد و هر کسی که ارزشها را از دست داده، ارزش افزودهای کسب ننموده و به ضد ارزشها روی آورده، سنگینی و ارزش قابل محاسبهای ندارد؛ او اصل و فرع [سرمایه و سود - زندگی و آخرت] را یکجا باخته و به خسران افتاده است.
نکته:
یک - انسان به خودی خود، موجودی بسیار وزین و ارزشمند است، چرا که با قابلیت و استعداد «خلیفة اللّهی» آفریده شده است. به او از درون عقلی موهبت شده که حجّت باطنی حق تعالی میباشد و از بیرون دو کتاب خلقت و وحی پیش رویش گشوده شده که بخواند و بالا رود. فطرت او مبتنی بر خدا شناسی، خدا پرستی و خدا دوستی میباشد و خوب و بدش به خودش الهام میشود؛ بنابراین، اگر عقل را تعطیل نکند، چشمش را بر حقایق نبندد و فطرت و قلبش را محجوب و بیمار نسازد، از حجت درونی و بیرونی (پیامبر اکرم و اهل بیت علیهم السلام) تبعیت نماید، اهل بهشت میباشد.
دو - بهشت جایگاه اهل ایمان است که البته طبقات دارد و اهل بهشت در هر طبقهای، درجاتی دارند، چنان که جهنم جای اهل کفر، شرک، نفاق، ظلم و عصیان میباشد و آن هم طبقاتی دارد و اهل جهنم نیز در هر طبقهای، درجاتی دارند که به آن «دَرَکات» گفته میشود.
بنابراین، اهل ایمان حتماً وارد بهشت میشوند، حال یا فوری پس از حشر، مانند انبیاء، اوصیاء، اولیاء، شهدا و صدیقین، یا پس از درنگی در محشر، یا پس از تحمل عذابی پاک کننده؛ و سایر اعمال آنها، مانند سرمایه و اندوختهای میباشد که به همراه سود و جایزۀ اضافیاش، به آنان بازگردانده میشود. به او میگویند: «این دسته از نعمات معنوی و مادی، پاداش و جایزۀ نماز اول وقت توست - این دسته، پاداش نیکی به والدین است - این دسته، پاداش صله ارحام، صدقه، تلاوت قرآن کریم و ... میباشد - این مُلک عظیم، پاداش رسیدگی تو به یتیم است - این غرفههای اختصاصی که بالاتر از تمامی غرفههای بهشتی قرار دارند، پاداش صبر (استقامت) توست و ... که همگی به تناسب اخلاص تو در بندگی خداوند سبحان، وزنکِشی شدهاند.
«أُولَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا * خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا» (الفرقان، 75 و 76)
- اينانند كه به پاس آنكه صبر كردند غرفه[هاى بهشت را] پاداش خواهند يافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد * در آنجا جاودانه خواهند ماند چه خوش قرارگاه و مقامى!
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار؛ متشکریم .
پرسش:
منظور از «وزن» در قرآن مجید (خَفَّتْ مَوَازِينُهُ - ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ) چیست؟ آیا مسلمانان و مومنانی که ترازوی اَعمالشان سَبُک باشد، بخشوده نخواهند شد و به جهنم اَبدی خواهند رفت؟
پاسخ (نشانی پیوند):
https://www.x-shobhe.com/resurrection/12878.html
کلمات کلیدی:
قرآن معاد