خداوند مهربان خیر محض است و همه را برای هدایت و رحمت، برای رسیدن به خیر و سعادت دنیا و آخرت آفریده است. بفرمایید این مطلب چگونه با آیات 13 سوره سجده و آیه 119 سوره هود قابل جمع و توضیح است؟
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
این که خداوند سبحان، چه چیزی را برای چه آفریده، کسی را در انتخاب مجبور نمیسازد. خداوند متعال، آتش را برای گرما، روشنایی و ... آفریده، اما شاید کسی خودش یا خانۀ دیگران را به آتش بکشد!
متن و برگردان (ترجمۀ) آیات مورد بحث، به شرح زیر میباشد:
«وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ» (السجده، 13)
- اگر ما میخواستيم به هر انسانی (از روی اجبار) هدايت لازمش را میداديم، ولی (من آنها را آزاد گذاردهام) و مقرر كردهام كه دوزخ را (از انسانهای بيايمان و گنهكار) از جنّ و انس همگی پر كنم.
«وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ * إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ» (هود علیه السلام، 118 و 119)
- و اگر پروردگارت میخواست همه مردم را امت واحده (بدون هيچگونه اختلاف) قرار میداد، ولی آنها همواره مختلفند * مگر كسانى كه پروردگار تو به آنان رحم كرده و براى همين آنان را آفريده است و وعده پروردگارت [چنين] تحقق پذيرفته است [كه] البته جهنم را از جن و انس يكسره پر خواهم كرد.
رئوف
ابتدا توجه شود که معنای «رحمت، رحمان و رحیم»، «مهربانی، مهربان و مهربانترین» نمیباشد، چرا که معادل واژۀ مهربانی در عربی «رأفت» میباشد و به مهربان نیز «رئوف» میگویند و البته خداوند سبحان، مهربان نیز هست. «وَأَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ - و همانا خداوند مهربان و رحیم است» (النّور، 20).
همین که به دو اسم «رئوف و رحیم» جداگانه اشاره نمود، معلوم میشود که هر کدام معنای متفاوتی دارند.
رحمت
رحمت، یعنی «وجود بخشی» و از آنجا که هر چیزی را او به وجود آورده و هر لحظه وجودبخشی میکند، رحمتش واسعه است، یعنی همه چیز و همه کس را شامل میگردد؛ چنان که فرمود: «وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ - و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است» (الأعراف، 156)؛ لذا رزاقیت، عفو و مغفرت او نیز از مصادیق رحمت اوست، چرا که تمامی این موهبتها، به انسان وجود میبخشند.
رحمت و رأفت ویژه
خداوند سبحان، نسبت به تمامی مخلوقات و بندگانش رحمت و رأفت دارد و همین طور پیامبرش را برای تمامی عالمیان رحمت قرار داد «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ - و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم» (الأنبیاء، 107)؛ اما بدیهی است که رحمت، رأفت و لطف ویژه و مستدام او و پیامبرش صلوات الله علیه و آله، به بندگان مؤمن و تائبش اختصاص مییابد.
«هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا» (الأحزاب، 43)
- اوست كسى كه با فرشتگان خود بر شما درود مىفرستد (شما را متصل به رحمتش مینماید) تا شما را از تاريكیها به سوى روشنايى برآورد و به مؤمنان همواره رحیم است.
«لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ» (التوبة، 128)
- رسولی از خود شما به سويتان آمد كه رنجهای شما بر او سخت است، و اصرار به هدايت شما دارد و نسبت به مؤ منان رئوف و رحیم است.
●- دقت شود که برای مؤمنان، به رحیمیت تصریح شده است، نه به رحمانیت! چرا که رحمانیت عام است و همگان را شامل میگردد، اما رحیمیت که شدت رحمت و استمرار آن تا قیامت و حیات اخروی در بهشت میباشد، ویژه مؤمنان میباشد.
غضب و رحمت
برخی خدا را به تناسب امیال خود تجزیه میکنند؛ گروهی از آنان میگویند: «چون خدا ارحم الراحمین است، غضب ندارد!» و گروه دیگر میگویند: «چون قهار است، رحمت و مغفرت ندارد» و هر دو به انحراف رفتهاند و خلاف آیات صریح قرآن کریم، سخن گفته و البته افترا بستهاند. فرمود:
«اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ وَأَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (المائده، 98)
- بدانيد كه خدا سخت كيفر است و [بدانيد] كه خدا آمرزندۀ رحیم است.
*- همین اسماء الله، یا به تعبیری صفات الله، در آدمی نیز تجلی یافته است. آیا کسی که محبّت دارد، بغض ندارد؟ آیا کسی که دوستی دارد، دشمنی ندارد؟ آیا کسی که خوشش میآید، از چیزی بدش نمیآید؟ آیا کسی که از کاری راضی میشود، از هیچ چیزی و هیچ کاری ناراضی نمیشود؟!
پس این صفات یا رویکردها، با هم منافاتی ندارند، مگر آن که از همه لحاظ به یک چیز تعلق گیرند که آن «تناقض» و محال است.
عدم مغایرت
خداوند سبحان، واحِد و اَحد است، لذا اسماء او عین ذاتش میباشد و مرکب نیست که اجزائش با هم مغایرت داشته باشند. لذا علم او با حکمتش - قدرت او با حلمش - لطف او با قهرش - رحمت او با غضبش و ...، مغایرتی که نافی یکدیگر باشند ندارند.
بیتردید، رحمت، رأفت، لطف، عفو و مغفرت الهی، با «عدل» او منافاتی ندارد و هرگز کافر و مؤمن، یا متقی و فاسد را یکسان قرار نمیدهد و هر دو را به یک نتیجۀ مساوی نمیرساند که این رویکرد، خلاف عدل میباشد:
«قُلْ لَا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (المائده، 100)
- بگو (هيچگاه) ناپاك و پاك مساوی نيستند اگر چه كثرت ناپاكها تو را به شگفتی بيندازد، از (مخالفت) خدا بپرهيزيد ای صاحبان خرد، تا رستگار شويد.
آیات مورد بحث
در هر دو آیه میفرماید که اگر میخواستم، همه را یکسان و هدایت شده خلق مینمودم، اما چنین ننمودم و جبر را از هر لحاظ بر انسان مستولی ننمودم.
*- اگر مخلوقات خداوند متعال را به چند دستۀ فرشتگان، جنیّان، انسانها، جمادات، گیاهان و حیوانات تقسیم نماییم؛ همه مجبور خلق شدهاند، به غیر از «جنّ و انس» که به آنها اختیار هم داده شده است و البته این اختیار فقط در حوزۀ «انتخاب» میباشد و آنجا که دو یا چند گزینه وجود ندارد و امکان انتخاب نیست، اختیاری هم نیست.
عقل، اختیار و انتخاب
خداوند سبحان، انسان را به عقل فطری که البته به نور علم میبیند و نیز نیروی «اختیار در انتخاب»، از سایر مخلوقاتش ممتاز نمود؛ و البته که خودش برای این ویژگی و امتیاز، ارزش والاتری قائل است.
میفرماید: به تو عقل دادم - چشم و گوش باطن دادم - کتاب خلقت را برایت گشودم - برایت پیامبر فرستادم و کتاب وحی را نیز در اختیارت قرار دادم - در این کتاب، تو را کاملاً تعریف کردم، عالم هستی را شرح دادم، خودم و مقصد و معاد (بازگشت) را نشانت دادم، دوست و دشمنت را شناساندم، بایدها و نبایدهایت را تبیین نمودم، امام فرستادم تا الگو قرار دهی و تبعیت نمایی ...، لذا تو را در شناخت و ایمان مجبور نساختم و به تو قوۀ انتخاب دادم. هر راهی را که انتخاب کنی، به همان راه میبرمت و هر مقصدی را که خودت انتخاب نمایی، به همان میرسانمت.
میفرماید: راه رشد از گمراهی را برایت آشکار ساختم، اگر ولایت مرا بپذیری، خودم تو را به نور میرسانم و اگر ولایت طاغوتهای درون و برون را گردن نهی، تو را از نور به تاریکیها میبرند:
«لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (البقره، 256)
- در پذیرش دين (اعتقادات)، اكراهی (اجباری بد آمدنی) نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابراين، كسی كه به طاغوت (بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر) كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمی چنگ زده است، كه گسستن برای آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست.
«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» (البقره، 257)
- خداوند، ولی و سرپرست كسانی است كه ايمان آوردهاند، آنها را از ظلمتها، به سوی نور بيرون میبرد. (اما) كسانی كه كافر شدند، اوليای آنها طاغوتها هستند، كه آنها را از نور، به سوی ظلمتها بيرون میبرند، آنها اهل آتشاند و هميشه در آن خواهند ماند.
*- حال آیا این همه عظمت در خلقت، هدایت، موهبات، نعمات و آن چه خداوند سبحان برای هدایت، رشد و کمال بشر خلق نموده، با رحمت و رأفت او منافات دارد؟!
چاه را برای به دست آوردن آب حفر میکنند، اما اگر کسی خودش را با سر در چاه انداخت، مشکل از خودش است و به کسی که چاه را حفر کرده و وجود چاه، ایرادی وارد نیست.
- تعداد بازدید : 272
- 18 دی 1402
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن سوره هود سوره سجده
نظرات کاربران
خیلی ممنون از مطالب خوبتون