ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: متن و ترجمه آیه مبارکه به شرح ذیل است:
«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلاَ هُمْ یحْزَنُونَ» (البقره، 62)
ترجمه: كسانى كه ایمان آوردهاند و یهودان و ترسایان و صائبان، هر كه [از آنان] خداى و روز واپسین را باور داشته باشد و كار نیك و شایسته كند، پاداش آنان نزد پروردگارشان است، نه بیمى بر آنهاست و نه اندوهگین شوند .
شاید در نگاه اول به آیه مبارکه، اینگونه برداشت شود که همه ادیان تا آخر الزّمان مورد قبول است و قطعاً اگر چنین باشد که با صریح آیات دیگر منافات خواهد داشت؛ چنان چه فرمود:
«إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْیا بَینَهُمْ وَمَن یكْفُرْ بِآیاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِیعُ الْحِسَابِ» (آلعمران، 19)
ترجمه: به یقین دین (حقیقى كه انبیا آورده و به صورت شرایع به بشر عرضه داشتهاند) در نزد خداوند همان اسلام است، و كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده (مانند یهود و نصارى، در دینشان) اختلاف نكردند مگر پس از آنكه آنها را (به حقیقت امر) علم آمد، (آن هم) از روى حسد و برترىجویى. و هر كس به آیات خدا كفر ورزد پس (بداند كه) خداوند زودرس به حساب است.
«وَمَن یبْتَغِ غَیرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ» (آلعمران، 85)
ترجمه: و هر كه جز اسلام دینى بطلبد هرگز از او پذیرفته نمىشود و او در آخرت از زیانكاران است.
الف - حال به آیهی مطروحه در سؤال برگردیم؛ نفرموده که همه پذیرفته هستند، بلکه فرموده عدهای خود را از اهل ایمان (مسلمان) مینامند، عدهای یهودی یا نصرانی یا پیرو سایر ادیان الهی مینامند، اما بدانند «اسم»ها وسیله رشد و سبب سعادت اخروی نیستند، بلکه فقط «ایمان و عمل» صالح شرط و مقبول است.
پس، اگر نام کسی مؤمن به اسلام بود یا یهودی و نصرانی و ...، دلیل نمیشود که او اهل بهشت باشد. چنان چه پیروان هر دینی مدعی هستند که فقط آنها به بهشت راه خواهند یافت. بلکه ایمان به مبدأ و معاد و به دنبال آن عمل صالح شرط فلاح میباشد.
ب – ایمان به خدا و قیامت نیز تعریف دارد. همان طور که نمیشود نام اسلام یا یهود و مسیحی را یدک کشید، اما هر اعتقادی داشت و یا هر کاری کرد، نمیشود که نام «خدا» را آورد و او را باب میل توصیف نمود. ایمان به خدا، ایمان به توحید و دوری از شرک است. نه ایمان به خدایی که زاییده شده، پدر و پسر است یا خدایی که با پیامبرش کشتی گرفته و مغلوب میشود و یا دست و پا چشم دارد. یا خدایی که خلق کرده، اما دیگر دستش بسته است و نمیتواند کاری کند «وَقَالَتِ الْیهُودُ یدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ». اینها همه مصادیق جهل به خدا و شرک است.
ج – عمل صالح نیز تعریف دارد. اولاً عمل صالح بندگی و اطاعت اوامر الهی است، نه هر چه که انسان خودش آن را عمل صالح بنامد – و ثانیاً کدام بندگی و عمل صالحی ریشهایتر و کاملتر از ایمان به رسولان الهی و وحی منزل به آنان میباشد؟!
چرا یهودیان، حضرت مسیح علیهالسلام را نپذیرفته و تکذیب میکنند؟ چرا مسیحیان به خاتم الانبیاء و المرسلین، حضرت محمد صلوات الله علیه و آله ایمان نیاورده و تکذیبش میکنند؟! چه دلیلی دارند؟ چه حجّتی از ناحیهی خدا بر آنان آمده که سایر انبیا و به ویژه رسل بعدی را تکذیب کنند؟ و چطور میتوانند با این تکذیب، ادعای ایمان و عمل صالح نمایند؟! لذا در قرآن کریم تصریح نموده است که اگر کسی یکی از انبیای الهی را تکذیب نماید، مثل کسی است که همه آنها را تکذیب نموده است. لذا سؤال میشود که اگر خاتم الانبیا صلوات الله علیه و آله را تکذیب نمودی، چرا؟! و اگر تکذیب ننمودی، پس چرا اطاعت و تبعیت ننمودی؟! حال خواه مسلمان باشد یا یهودی یا نصرانی. ایمان به الله، معاد و نیز عمل صالح یعنی همین.
بدیهی است چه مسلمان، جه یهودی، چه مسیحی و یا تابعین سایر انبیای الهی، چون حضرات ابراهیم، یحیی و ... [اگر هنوز وجود داشته باشند]، اگر به خدا، قیامت، رسول و کتابش – احکامش، بایدها و نبایدهایش ایمان نیاورده و عمل ننمایند، مصداق «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً» نخواهند بود و اگر ایمان آورده باشند، همه باید به پیامبر خاتم که جهانی نیز هست، بگروند و آیهی شریفه همین را میفرماید.
د – وجه دیگر آن که حشر، قیامت، حساب، بهشت و جهنم، فقط مربوط به امتها و مردم پس از بعثت رسول اعظم، صلوات الله علیه و آله نمیباشد، بلکه امم قبلی نیز محشور میشوند و هر کدام با پیامبر و امامشان حشر میشوند و باید پاسخگو باشند. پس هر کدام از آنها که به نبی زمان خود ایمان آورده و با اطاعت و تبعیت از او که فرامین خدا را ابلاغ نموده است، عمل صالح انجام داده باشد، مصداق آیه شریفه میباشند.
کلمات کلیدی:
قرآن قیام