ایکس – شبهه – پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: برخی از آیات قرآن کریم، پاسخ ابطال کنندهی تصورات غلط (در گذشته، حال و آینده) میباشد؛ مثل آن که میفرماید: تصور کردهاید که جهان را بازیچه و بیهوده آفریدیم - تصور کردید که معادی نیست - تصور کردید که شما را به صرف این به لفظ مدعی ایمان شدید، امتحان نمیکنیم – تصور کردهاید که هرگز باز نمیگردید – تصور کردهاید که این بتان خدایان هستند – تصور کردید که انبیا پسران خدا و ملائک دختران خدا هستند – تصویر کردید که ...، ولی چنین نیست.
اما همه آیات قرآن کریم، توجه به تصورات باطل مردمان در ادوار متفاوت ندارند، بلکه بسیاری از آنان معرفی و شرح چگونگی یک حقیقت، یک واقعیت، یک خلقت، یک نظام یا یک جریان است و کاری به چگونگی تصورهای مختلف در این زمینه ندارد.
در این آیه در خصوص کرهی ماه میفرماید:
«وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ» (یس، 39)
ترجمه: و براى ماه منزلهايى مقرر كرديم تا [به صورت هلال] چون شاخه خشك خرما [باريك شود و] به حال قبلى بازگردد.
اگر به آیات قبل توجه شود، مشهود است که خداوند متعال از آیات و نشانههای علم، حکمت، قدرت و خلقت خود در زمین و آسمانها میگوید، تا انسان در آنها اندیشه، تأمل، تعمق، تعقل و تفکر کند. از زمین خشکی که گیاه در آن میروید، تا جفت بودن جهت تکثیر نوع، تا گردش خورشید و در اینجا نیز چگونگی تغییر حالات ماه از منظر اهل دنیا و سپس غلبه نیافتن خورشید و ماه بر یک دیگر و ...، که همه دال بر خالقی علیم و حکیم و نظم حکیمانه و اقتدار در ربوبیت دارد.
در آیهی فوق، ابتدا از کره ماه اسم میبرد تا موضوع بحث و توجه مشخص گردد، سپس به تقدیر الهی (قَدَّرْنَاهُ)، یعنی اندازهگیریهای عالمانه و حکیمانه اشاره دارد و پس از آن به چگونگی تغییرات ظاهری از منظر اهل زمین، که آن را از هلال تا ماه کامل و دوباره تا هلال در منزلهای متفاوت میبینند. لذا میفرماید: این یک چرخش است و چرخش نیز اگر به نقطهی اول بازگشت، حتماً بر حول یک مدار و مدور است و اگر داوم داشت و بر اساس این حرکت چرخشی، از مدار خارج نگردید، نه خورشید بر او غلبه یافت و نه او به خورشید، معلوم میشود که مدار و فلک معین و مقدر شدهای است و هر یک در جای خود و بر اساس نظم معینی (از جایگاه، جاذبه، دافعه، سرعت، گرانش و ...) حرکت و چرخش دارند.
اولین برخورد و شناخت انسان در شناخت زمین و آسمانها و نظم آنها، نگاه و شناخت «حسّی» است. انسان در نگاه حسّی خود به ماه، احساس میکند که جایگاهها و منازل مختلفی دارد، قرآن تصریح میکند که بله، منازل مختلف است (قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ)؛ اما از یک سو این «منازل» دال بر حرکت است و از سوی دیگر بازگشت به نقطه اول، دال بر مداری بودن این حرکت میباشد و همین گردش در مدار معین و مقدر (اندازهگیری شده)، سبب میگردد تا ماه و خورشید به هم برخورد نکنند. لذا در آیه بعد میفرماید:
«لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ» (یس، 40)
ترجمه: نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد، و نه شب پيش گيرنده بر روز است، و هر كدام در مدارى شناورند.
کلمات کلیدی:
قرآن