آیات 37 و 38 و 39 در سوره قیامت از تعیین نر و ماده پس از علقه سخن گفته است. اما در اصل این مطلب اشتباه است چون که جنسیت جنین به محض تشکیل سلول تخم مشخص است. علت این اشتباه چیست؟
ایکس – شبهه / پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات: اولین یقین نمایید که اشتباه است و بعد بپرسید که علتش کدام است؟
این غرور، فخر و تکبر علمی بشر خیلی تماشایی است. چنان به این خُرده علمی که به آن دست یافته میبالد که گویی خودش آن علم را ایجاد کرده و سپس با انشای خلقت، آن علم را به عرصه ظهور رسانده و معلوم کرده است.
جالب و قابل توجهتر آن که این بشر، هر مطلب کوچکی را که کشف میکند، ضمن فرخناکی گمان میکند که یک حربهی بزرگ و هلاک کنندهای علیه خدا به دست آورده و زود با آن به جنگ خدا میرود و آن چه انبیا آوردهاند را با همان خُرده علم به باد استهزاء و انتقاد میگیرند!
« فَلَمَّا جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَینَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ یسْتَهْزِؤُون »
ترجمه: پس چون فرستادگانشان دلایل روشنى براى آنها آوردند آنها به آنچه از دانش در نزدشان بود (علوم مربوط به عقاید فاسده و امور دنیایشان) دل خوش كردند (و معارف انبیا را ترك نمودند) و (سرانجام) آنچه بدان استهزا مىكردند بر آنها وارد شد و آنان را فرا گرفت.
الف - اگر دقت کنید، معمولاً نوع بشر در این حالات، بسیار متکبرانه باد میکند و بادکنکی بالا میرود و سپس از بالا به همه چیز، حتی خدا و قرآن نگاه میکند، و بعد مطلبش را بسیار ملوکانه بیان میدارد! اصلاً نمیپرسد: که فلان آیه چیست؟ اصلاً به مخیله راه نمیدهد که شاید من اصلاً حتی روخوانی آن را هم بلد نیستم؛ بلکه نادانی یا خُرده علم خود را قطعی فرض نموده و از بالا حکم صادر میکند که قرآن اشتباه کرده است؛ و پس از صدور این حکم قطعی، میپرسد: چرا؟ و آن هم برای دانستن نیست، بلکه برای منکوب کردن است. چرا که اگر اول قبول کردید که قرآن اشتباه کرده – دیگر چرا ندارد؛ اشتباه جایی رخ میدهد که فاعل جاهل باشد.
ب - علت این پُز تو خالی بشر به خدا، اولاً نشناختن اوست و ثانیاً یک نوع حس دشمنی برخی با اوست، چنان چه خود در قرآن کریم فرمود: این بشر را از نطفه خلق کردم، حالا آمده و با خودم دشمنی میکند.
« خَلَقَ الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ » (النّحل، 14)
ترجمه: انسان را از نطفهاى آفرید و آنگاه او ستیزهگرى (دشمنی) آشكار است.
ج - و اما در آیاتی که برای اثبات اشتباه قرآن استدلال شده، چنین آمده است:
« أَلَمْ یكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِی یمْنَی » - مگر او (انسان) نطفهاى كه [در رحم] ریخته مىشود نبود؛
« ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى » - سپس خون بستهاى شد و [خدایش] شكل داد و درست كرد؛
« فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَینِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى » - آن گاه از آن، دو زوج نر و ماده قرار داد.
حال کجای این آیات با اندک یافتههای علمی بشر سازگاری ندارد. سلول نطفه مرد (اسپرم) چـنـانـکـه آیه مـطـرح کرده هـر دو جـنس نر و ماده را با خود دارد. جنس ماده آن را کروموزم X و نر آن را کروموزم Y نامیدهاند. اگر جنس ماده آن با کروموزم زن ترکیب شود جنین دخـتـر میشود و اگر جنس نـر آن با کروموزم زن ترکیب شود جنین پسر میشود. اما شکل گیری بدن یک انسان به عنوان مذکر یا مؤنث، پس از ورود این نطفهی X یا Y آمیخته شده با کرروموزم زن به داخل رحم صورت میپذیرد. لذا فرمود از این نطفه (مِنْهُ) که به داخل رحم رفته بود، زوج مذکر و مؤنث به وجود آوردم. یا به تعبیری دیگر، این نطفههای علقه شده را، مذکر و مؤنث قرار دادم. یعنی نطفه منعقد شدهای در رحمی مذکر و نطفه منعقد شده در رحمی مؤنث.
میدانیم که نه تنها جنسیت، بلکه تمامی قابلیتها و استعدادهای انسان در نطفه (یعنی همان کرروموزم ممزوج و وارد رحم شده) وجود دارد، اما مراحل تحقق و شکلگیری دارد. پس از اول معلوم است، با کی شکل گرفت، چگونه شکل گرفت، چقدر طول کشید و ... بسیار متفاوت است. چنان چه میدانیم: در هفته چهارم یک ساک بارداری باید در رحم دیده شود که بین دو تا سه میلیمتر است و به شکل لکهای سیاهرنگ قابل رویت است. در هفته پنجم این ساک حدود پنج میلیمتر میشود و مشاهده آن نشانه یک بارداری طبیعی و درون رحمی است اما نبودن آن میتواند نشانه یک بارداری خارج رحمی باشد. بین هفته پنجم تا هفتم پل جنینی که در آیندهای نزدیک به رویان تبدیل میشود، تا حدی شکل گرفته که در سونوگرافی بارداری قابل دیدن است. در این زمان ساک بارداری رشد کرده و تقریبا نیمی از حجم رحم را گرفته است.
- تعداد بازدید : 14476
- 11 اردیبهشت 1393
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن قیام سوره قیامه