پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): خوارج از آن جهت خوارج شدند که هرگز به دعوت خدا و اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله، که همان "اسلام ولایتی" است ایمان نیاوردند، بلکه به تعصبات جاهلی خود ایمان آورده بودند.
همان گونه که در سؤال اشاره نمودید، خداوند متعال فرموده است که هر کس در راه ما تلاش جهادی کند، خودمان راهیمان را به او نشان میدهیم:
« وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ » (العنکبوت، 69)
ترجمه: و كسانى كه در راه ما (با نفس خود و دشمن ما) جهاد كردند به يقين آنها را به راههاى (وصول به مقام قرب) خود راهنمايى مىكنيم، خداوند با نیکویان است.
مشهود است که در این آیهی مبارکه، دو قید و اختصاص دارد، یکی «جهاد در راه ما»، دیگری «راههای هدایت ما».
پس نفرمود: «هر کس هر تلاشی در راهی که کند، ما او را به راه خودمان هدایت میکنیم» - چنان که نفرمود: «هر کس اسم خدا و اسلام را بیاورد و هر کاری که دلش خواست بکند، ما او را هدایت میکنیم»؛ چنان که نفرمود: «هر کس اسم مؤمن روی خودش بگذارد، اما در راه خدا حرکت و تلاش جهادی نکند، ما او را به راههای خودمان هدایت میکنیم» و ... .
پس مهم، همان حق بودن و نبودن است، وگرنه شکلی فیزیکی رفتارها، زیاد تفاوتی با هم ندارند. شکل و قبلهی نماز خالصانه و قربة الی الله، با نماز ریایی هیچ فرقی ندارد، چنان که شکل ظاهری جنگ در جبههی باطل، با شکل ظاهری جنگ در جبههی حق، تفاوت زیادی ندارد.
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ » (المائده، 54)
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، هر كس از شما كه از دين خويش برگردد زودا كه خداوند گروهى را بياورد كه ايشان را دوست دارد و ايشان او را دوست دارند، با مؤمنان نرم و خاكسارند و بر كافران سخت و گردنفراز، در راه خدا جهاد مىكنند و از سرزنش هيچ سرزنشكنندهاى نمىترسند. اين برترى و بخشش خداست كه آن را به هر كه بخواهد مىدهد و خداوند فراخبخشايشى داناست.
الف – همیشه باید از خلط مبحث در ذهن، به هنگام مطالعه، دقت و بررسی یک آیه، یک متن، یک حادثه، یک تحلیل و ... پرهیز نمود.
فرمودید: «آنها آنقدر ایمان داشتند که گاه با تعداد کمی، لشکر بزرگی را شکست میدادند»، اما چرا ذهن گمان کرده است که پیروزی یک عدهی قلیل به یک لشکر عظیم، حتماً ناشی از ایمان به خداوند متعال و اسلام است؟! چه بسا ملتی جاهل، کافر، متعصب، سختکوش، جنگجو و ... باشند و در یک جنگ به پیروزی رسند. و البته در مورد مصداق معینی مثل خوارج، باید دید که آنها در کدام جنگی به تنهایی شرکت کردند و با عدهای قلیل در مقابل لشکری عظیم به پیروزی رسیدهاند؟!
ب – در بخش پایانی سؤال، خودتان پاسخ دادهاید که خودباوری، اتکای به نفس و تلاش نیز میتواند سبب موفقیت و پیروزی شود؛ و البته که همینطور است.
ج - دقت شود که "جهاد"، جامعتر و اعم از "جنگ = قتال" میباشد و جنگ خودش فقط یکی از اقسام جهاد محسوب میگردد؛ پس اگر عدهای تنبل باشند [هر چند که ادعای اسلام و ایمان داشته باشند] و عدهی دیگری جدی و کوشا باشند [هر چند که کافر و بت پرست باشند]، حتماً هر کدام نتیجه کار و کوشش و تلاش خود را خواهند برد. چنان که فرمود: « وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى - و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست / النّجم، 39» و در این اصل کلی، تفکیکی بین انسان مؤمن و انسان کافر قایل نشد.
د – منتهی در آیهی فوق، بحث از هدفداری یک تلاش جهادی است. میتوانست در این آیه نیز به جای واژهی «جهاد»، همان واژهی «سعی» را به کار ببرد؛ پس معلوم میشود که بین جهاد و سعی، تفاوت اساسی وجود دارد.
"جهاد" تلاش هدفدار است، حرکت به سوی یک هدف کلی است و حتماً جنبهی "دشمنستیزانه یا رفع موانع رشد و قرب الهی" نیز دارد.
به عنوان مثال: به "جهاد علمی یا اقتصادی" توجه کنیم؛ نیروی نظامی امریکا، تلاش (سعی) علمی دارد – نیروی نظامی جمهوری اسلامی ایران نیز تلاش (سعی) علمی دارد؛ سعی هر دو نیز جنبهی "جهادی" دارد، یعنی یکی برای قدرت و سلطهی طاغوت تلاش (سعی) میکند، دیگری برای خدا، به امر خدا، در چارچوب ایمان به خدا و اسلام، در تقویت بنیهی نظامی خود اهتمام میورزد.
پس در امر "سعی" و "جهاد" هر دو مشترک هستند، اما هدف متفاوت است. لذا در آیهی فوق تصریح نمود به « جَاهَدُوا فِينَا »، یعنی تلاش جهادی، در راه ما – با هدف تقرب به خدا – برای خدا.
نکته:
نکتهی مهم دیگر این است که چون از سویی ذهن با تصاویر ظاهری بیشتر مواجه است و از سویی دیگر در تئوری و عمل، به نگاه "عملگرایی" (Pragmatism ) دعوت و کشانده میشویم، ناخودآگاه همه چیز را با ملاکها و معیارهای ظاهری و فیزیکی (مثل نماز زیاد، پیروزی در جنگ، به دست آوردن ثروت یا قدرت و ...) میسنجیم و این غلط است.
آیا میشود گفت که "ایمان" یزیدیها، شمریها و ...، قویتر از ایمان کربلاییها بوده که ظاهراً پیروز میدان شدند؟! و یا ایمان به خدا در ویتکنگها بیشتر از ایمان ویتنامیها بوده است؟!
پس، حتی ظواهر یا اعمال، وقتی ارزشمند است که نیت و هدف، صادقانه و خالصانه برای خدا باشد.
*- راههای خدا که بندگان مؤمن و مجاهدش را به آن هدایت میکند « لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا » نیز فقط منحصر به پیروزی فیزیکی در جنگ نمیباشد، بلکه تمامی امور و شئون فردی و اجتماعی را شامل میگردد.
« يَهْدِي بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَيُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ »
ترجمه: خدا هر كس را كه در پى جلب رضاى او باشد، به وسيله آن [كتاب] به راههاى امن و سلامت رهنمون مىشود، و به خواست خود، آنها را از تاريكىها به نور مىبرد و به راهى راست هدايتشان مىكند.
ایمان:
اسلام و ایمان نیز به اشکال و اطوار ظاهری نیست، هر چند که به بهانه و ادعای باور و ایمان قلبی، عبادت و عمل صالح را کنار گذاشتن نیز خودش نوعی انحراف و نشان از عدم شناخت و ناباوری (بیایمانی) دارد.
اسلام و ایمان، شاخصههایی دارد، ویژگیهایی دارد و بالتبع نمودهایی دارد. اصلیترین و کلیترین و جامعترین و مؤثرترین شاخصه و ویژگی ایمان به خدا و تسلیم امر او شدند، همان «شناخت ولایت حقه – ولایت پذیری – ایمان به ولایت و تبعیت از ولایت» میباشد؛ از «ولایت الله» گرفته تا تجلی و نمودش در ولایت رسول الله، امیرالمؤمنین، اهل عصمت علیهم السلام و ... .
معاویه داعیه اسلام داشت – خوارج همه داعیه اسلام داشتند – کوفیان و شامیان نیز داعیه اسلام داشتند – خلفای جایر اموی و عباسی نیز همه داعیه اسلام داشتند ...، اما به جز نقض عهد با رسول الله صلوات الله علیه و آله، مخالفت با امام و ولیّ الله چه کردند و به جز "امام کشی"، چه سعی و جهادی داشتند؟!
امروزه وهابیت و آل سعود، داعیه اسلام و ایمان دارند – القاعده، طالبان، داعش، النصرة، بوکوحرام و ... که پیدایش همه آنها ریشه در انگلیس و امریکا دارد نیز همینطور؛ همه قرآن به دست گرفته و نماز نیز میخوانند، اما جز خدمت به طواغیت، دشمنی با اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله و مسلمان کُشی، چه میکنند؟! اینها هم خوارج و منافقین عصر ما هستند که به جز جهل متعصبانه و تعصب جاهلی، چیزی ندارند.
مشارکت و همافزایی (سؤال کوتاه و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
*- در قرآن فرمود: هر کس در راه ما تلاش کند، راههای هدایت خودمان را به او نشان میدهیم، پس امثال خوارج، چرا هدایت نشدند؟ آیا "ایمان به خود"، دلیل پیروزی نیست؟
http://www.x-shobhe.com/shobhe/7582.html
کلمات کلیدی:
قرآن