پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): آیهی استناد شده و ترجمهاش، چنین است [هر چند که هیچ ترجمهای نمیتواند دقیق باشد، مگر آن که کلمات تشریح گردند]:
«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ» (البقره، 256)
ترجمه: خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها، به سوی نور بیرون میبرد. (اما) کسانی که کافر شدند، اولیای آنها طاغوتها هستند؛ که آنها را از نور، به سوی ظلمتها بیرون میبرند؛ آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند.
ابتدا باید به چند نکتهی مهم دقت نماییم:
یک – این آیه، پس از آیهی «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ...» آمده است که میفرماید: چون راه رشد از راه گمراهی روشن شده است، حالا اختیار دارید که هر کدام را میخواهید برگزینید، و البته هر کس به طاغوت کفر بورزد و به الله ایمان بیاورد، به دستاويزى استوار كه آن را گسستن نيست چنگ زده است.
ب – بنابراین، مردمان دو دسته خواهند شد، یا خود را تحت "ولایت الله" قرار میدهند، یا تحت "ولایت طاغوت"؛ و بدیهی است که حال باید کارکرد و نتیجهی هر کدام بیان گردد، تا آدمی با آگاهی کامل انتخاب نماید.
ج – محور بحث در آیهی پیشین و این آیه، "ولایت" است و ابتدا دو ولایت معرفی میشوند: یکی "الله" است که به صورت مفرد (ولی) آمده و دیگری "طاغوت" که به صورت جمع (اولیاء) آمده است، چرا که یکی وحدت است و دیگری کثرت. پس اگر کسی موحد نگردد، ولایت طواغیت متعدد و متکثری را گردن مینهد و به جای اطاعت و بندگی «اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» گرفتار اطاعت و بندگی اربابهای گوناگون و متفرق «أَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ» میگردد.
نور و ظلمت:
اما، موضوع بعدی "نور و ظلمت" است که باید به معنای آن دقت نماییم.
"نور" هستی و حیات است و ظلمت مرگ و نیستی میباشد. "نور" کمال است و "ظلمت" نقص است.
«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»، یعنی خداوند سبحان، الله جلّ جلاله، هستی بخش آسمانها و زمین میباشد.
بنابراین، هر چه که باذن الله هستی ببخشد، "نور" است. چنان که در آیات قرآن کریم تصریح شده است که عقل و تعقل و برهان روشن و قاطع نور است – علم نور است – پیامبر عظیم الشأن و قرآن مجید نور میباشند «جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ»، چنان که فرمود: تورات و انجیل نیز نور هستند – شرح صدر برای فهم و پذیرش اسلام، نور است - سعی و تلاش مؤمن (عمل مؤمن) نور است «وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ» - ... و بالاخره آن که صلوات خدا و ملائکه (که لفظ نیستند)، نوری است که مؤمن بدان واسطه از ظلمات به نور هدایت میگردد:
«هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا» (الاحزاب، 43)
ترجمه: اوست كسى كه بر شما درود مىفرستد، و نيز ملائكه او، تا شما را از ظلمتها به سوى نور در آورد، و خدا به مؤمنان مهربان است.
نور و ظلمت مؤمن و کافر:
پس از توجه به نکات فوق، دقت به این مهم لازم است که هیچ کس ابتدا به ساکن پس از خلقت، در نور محض «هستی = کمال»، یا ظلمت محض «نقص و نیستی» قرار ندارد.
همین روح و حتی جسم آدمی، به لحاظ آن که وجود و هستی یافتهاند، "نور" هستند – عقل و فطرت که به مؤمن و کافر داده شده است، نور هستند – مؤمن و کافر، هر دو قابلیت کسب علم دارند و چه عوام بمانند یا دانشمند گردند، علوم (انوار) بسیاری را کسب میکنند – پیامبر و اهل عصمت علیهم السلام، که نور و رحمت میباشند، برای همگان آمدهاند، چنان که فرمود آنها "سراجٌ مُنیر" هستند – عمل خوب، صالح و احسن، از سوی همگان (مؤمن و کافر) فعلیت مییابد [اما برای مؤمن میماند و نتیجه نورانی میدهد و برای کافر حبط میگردد]، استعدادها و قابلیت "کاملتر شدن" همه نور هستند و در همگان وجود دارد و ... .
بنابراین، چه مؤمن و چه کافر، به لحاظ "داشته"ها، کمالات بالقوه و بالفعل، امکان ارتقای مراتب وجود و هستی در درون و بیرون، همه در نور هستند و به لحاظ نقصها، کاستیها و کمبودها، همه دچار ظلمت هستند.
در قرآن مجید، تصریح شده است که مؤمن چه در دنیا و چه در آخرت، از خداوند منان مسئلت میدارد که نور علم و ایمانش را زیاد کند. دعایشان «رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا – پروردگارا! علم مرا زیاد کن» و «رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا – ای پروردگار ما! نور ما را کامل کن» میباشد. خب، درخواست زیاد کردن به چه معناست؟ بدین معناست که هنوز کم و کاست داریم، نقص و نیستی (ظلمت) داریم.
ولایت الله – ولایت طاغوت:
در حالی که فقط خداوند متعال، خالق، مالک، قادر، رازق و ربّ همگان است، [چه بدانند و بخواهند و چه ندانند و نخواهند]، "ولایت" را هم به خودش نسبت داد و هم به طاغوت! چرا که "ولایت" از سنخ خلقت نیست، بلکه سرپرستی نمودن است؛ لذا جریان نیز دارد و تمامی شئون را شامل میگردد. از ولایت شخص «روح، من، یا هر چه نامش را بگذارید» بر قوای مملکت وجودش گرفته، تا ولایت پدر و مادر بر فرزند، تا ولایت یک مدیر، تا ولایت یک رییس دولت، تا ولایت یک حاکم و ...، همه میتوانند در راستای "ولایت الله"، یا "ولایت طاغوت = طغیان کرده" باشند.
اما در مورد "ولایت" خودش، فرمود که فقط ولیّ مؤمنان است. یعنی فقط سرپرستی آنان را قبول میکند – چرا که غیر مؤمن، خودش سرپرستی او را نمیخواهد – و سرپرست، غیر از دوست و یا ناصر میباشد. سرپرست، کسی است که خودش متکفل امور شده و کار را انجام میدهد. لذا فرمود: این الله است که مؤمنان را از ظلمات، به نور میبرد «يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ». چرا که حیات بخش، هستی بخش و نور آسمانها و زمین اوست.
بنابراین، او بندگان مؤمنش را از نقصهایی که دارند، به سوی کمالات میبرد، عقل، علم، ایمان و تقوایشان را زیاد میکند و به سوی "نور خودش"، پیامبر صلوات الله علیه و آله، کتاب (معرفت، فهم و درک آیات قرآن مجید)، اهل عصمت علیهم السلام، ایمان، تقوا، عمل صالح و بالاخره کمال، هدایت مینماید.
همان گونه که فرمود: خداوند سبحان، با (وسیلهی) صلوات خود و فرشتگانش مؤمن را از ظلمات به نور میبرد، میفرماید: به وسیله پیامبر و کتاب، هدایت نموده و از ظلمات خارج و به نور میبرد:
«... جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ * يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» (المائدة، 15 و 16)
ترجمه: ... (آری،) از طرف خدا، نور و کتاب آشکاری به سوی شما آمد * خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راههای سلامت، هدایت میکند؛ و به فرمان خود، از تاریکیها به سوی روشنایی میبرد؛ و آنها را به سوی راه راست، رهبری مینماید.
اما طاغوت «سرکش و عصیانگر»، عقل را مدفون و قلب را محجوب میکند تا همان مقدار نور اولیهی آنها نیز ساطع نگردد و راه را روشن نکند – بر گوش و چشم جان پرده میاندازد تا آدمی با نشنیدن و ندیدن حقایق، در همان حیوانیت بماند و رشد نکند – علم را به جای مفید واقع شدن، مضر میکند – راه هدایت، رشد و کمال را سد میکند، و بالاخره آن که آدمی را از مسیر و پوستهی انسانیت خارج (فاسق) میکند – انسان را از یاد خدا [که ذکر نور است]، غافل میکند، تا دچار خودفراموشی، خود دگر بینی (الینه) گردد. پس از نوری که دارد، به ظلمات میبرد.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
پرسش:
مگر مؤمنان ابتدا در ظلمت و کفار ابتدا در نور هستند که میفرماید: "ولایت الله" مؤمنان را از ظلمات به نور و ولایت طاغوت، کفار را از نور به ظلمت میبرد؟!
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9544.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
کلمات کلیدی:
قرآن