پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): به نظر شما، به چه زبانی باید نازل میگردید تا از قابلیت هدایت همگان برخوردار باشد؟! فارسی، ترکی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی ... و یا به تمامی زبانهای موجود در عالم؛ حتی زبانهایی که فقط به یک قوم یا قبیلهی کوچک اختصاص دارد و یا زبانهایی که آن موقع بودند و اکنون از بین رفتهاند؟!
نمیخواهیم قیاس نماییم، اما در قالب یک بیان و یک کتاب، از افلاطون، ارسطو، بوعلی سینا، ملاصدرا، ابوریحان، اقلیدس، حافظ و سعدی گرفته، تا گوتنبرگ، ادیسون، انیشتاین، میش رول، تا کانت، دکارت، هگل ... و هزاران دانشمند دیگر در علوم متفاوت، به چه زبانی سخن گفتند و کتاب نوشتند که مورد استفادهی ملل گوناگون، با زبانهای متفاوت، در قرون متوالی قرار گرفته است؟ آیا به تمامی زبانها، یا یک زبانی که برای خودشان و دیگران نیز ناشناخته بود؟!
●- بدیهی است که وحی، قطعاً به زبانِ پیامبر مخاطب و اخذ کنندهی وحی نازل میگردد که زبان مخاطبان مستقیم آن پیامبر در عصر خودش نیز میباشد. حال خواه سریانی و عبری باشد و یا عربی و یا اگر پیامبری در ایران، روم و چین بوده، قطعاً به زبان خودشان.
بیتردید یکصد و بیست و چهار هزار نبی، در یک نقطه نبودند و برای هر قومی پیامبری آمده است و قطعاً چون پیامبر بوده، اخذ و ابلاغ وحی مینموده و این وحی به زبان خودش نازل شده است.
«وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» (ابراهیم علیه السلام، 4)
ترجمه: و ما هيچ پيامبرى را جز به زبان قومش نفرستاديم تا [حقايق را] براى آنان بيان كند پس خدا هر كه را بخواهد بى راه مى گذارد و هر كه را بخواهد هدايت مى كند و اوست ارجمند حكيم.
●- بدیهی است که نه سخن گفتن به یک زبان خاص (مانند عربی)، سبب هدایت میگردد و نه سخن نگفتن به آن زبان، مانع از هدایت میباشد. چنان که امروزه تعداد مسلمانان غیر عرب، در ایران، پاکستان، افغانستان، هندوستان، تاجیکستان، آذربایجان، ترکیه، امریکا و اروپا، که کتاب تمامی آنها قرآن کریم میباشد، به مراتب بیشتر از مسلمانان عربزبان میباشد و هم چنین تعداد مسیحیانی که به انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ارمنی و سایر زبانهای رایج دنیا سخن میگویند، میخوانند و مینویسند، به مراتب بیشتر از مسیحیان سریانی و یا عبری زبان میباشد؛ و همینطور تعداد گروندگان به مکاتب و ایسمهای گوناگون، به مراتب بیشتر از تعداد هم زبانان با آوردندگان این مکاتب بوده و هست.
زبان اصلی قرآن کریم:
زبان اصلی قرآن کریم، زبان "عقل و فطرت" است که در میان تمامی آحاد بشر، از حضرت آدم علیه السلام گرفته تا آخرین افرادی که خواهند آمد، عمومیت دارد.
عقل - آدمی در این دنیا زندگی میکند و پس از مرگ به عوالم دیگر منتقل میگردد؛ بنابراین باید با ابزار شاختی که در اختیار دارد [عقل، قلب و حس]، در همین دنیا بشناسد و البته که او ابتدا در این دنیا، "محسوسات = دنیای مادی" را میشناسد. اما خداوند متعال، همانگونه که معقول را در محسوس میشناساند، محسوس را نیز با معقول میشناساند و از انسان عاقل میخواهد که با شناخت محسوس، پی به معقول ببرد؛ کتاب خلقت را از نیمه تا نیمه نخواند، فقط یک فصل عنصر شناسی را نشناسد، بلکه نتایج عقلی بگیرد. لذا با استناد به همین زمین و آسمانِ قابل شناخت و هر چه از محسوسات در آنهاست، استدلال عقلی میآورد:
«إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ» (البقره، 164)
ترجمه: به درستی که در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتیهایی که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانههایی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و میاندیشند!
●- دعوت خداوند متعال در قرآن کریم، بر مبنای "حکمت" است که فهمش عمومیت دارد؛ به پیامبرش صلوات الله علیه و آله میفرماید: «با حکمت، دلیل و برهان عقلی» مردم را دعوت کن؛ اگر خواستی موعظه کنی، حتماً به نحو احسن – که مقبول عقل و قلب است – باشد و حتی اگر کار به مناظره و جدل کشید نیز جدل به نحو احسن باشد – که مطلوب اخلاق فطری – میباشد و همگان آن را درک میکنند:
«ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (النّحل، 125)
ترجمه: با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایتیافتگان داناتر است.
فطرت – به آن دسته از بدیهیات عقلی که در ذهن همگان حاضر است و گرایشات قلبی که در همگان وجود دارد و هیچ کدام اکتسابی (گرفته شده از بیرون) نیستند، فطریات گفته میشود.
آیت الله مصباح یزدی: «يكى از مفاهيم كليدى در انسان شناسى اسلامى، مفهوم «فطرت» است. «فطرت» در رشتههاى مختلف علوم انسانى مطرح و به مناسبتهاى مختلف از آن ياد مىشود. مثلا، فطرت در معرفت شناسى يكى از منابع شناخت به حساب مىآيد. در روانشناسى و علوم رفتارى يكى از عوامل جهت دهنده رفتار است. در اخلاق و فلسفه اخلاق نيز اين سؤال مطرح است كه آيا خلق و خوى انسان ناشى از عوامل فطرى است؟ و سرانجام مبحث «فطرت» در دانش مديريت، بخصوص مديريت رفتار انسانى هم از جايگاه ويژه و خاصى برخوردار است.» (پيشنيازهاى مديريت اسلامى، جلسه چهارم – پایگاه اطلاعرسانی آثار آیت الله مصباح یزدی)
●- نزد خداوند متعال، دین فقط اسلام میباشد «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَام - در حقيقت دين نزد خدا همان اسلام است / آل عمران، 19»، یعنی تمامی ادیان الهی، همان اسلام هستند [شریعتها = قوانین، به مقتضیات زمان متفاوت بوده است، نه دین خدا]، پس تمامی انبیا و رسولان الهی نیز مسلمان بودند و به اسلام دعوت مینمودند؛ اما میفرماید: که این دین خدا، دین فطری بشر است، لذا برای دعوت به دین خودش، به دین فطرت دعوت مینماید که در همگان یکسان است:
«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» (الرّوم، 30)
ترجمه: پس روى خود به سوى دين حنيف كن كه مطابق فطرت (خلقت) خدا است، فطرتى كه خدا بشر را بر آن فطرت آفريده و در آفرينش خدا دگرگونگى نيست، اين است دين مستقيم ولى بيشتر مردم نمىدانند.
خداشناسی، خداپرستی، خدا دوستی، خداگرایی، حبّ و بغض [دوست داشتن و بد آمدن]، حقشناسی، حقجویی، حق خواهی، عشق به کمال و زیبایی دوستی و ...، همه گرایشات فطری بشر میباشد که البته ریشه در بدیهیات عقل «فطرت عقل» دارد.
●- به سبب همین فطرت و فطریات است که هیچ احدی در عالم هستی، بدون معبود، رب و إله نمیباشد – هیچ احدی بدون دین و کتاب نمیباشد – هیچ احدی بدون ولیّ امر، امام و الگو نمیباشد – هیچ احدی منکر تداوم نوعی از حیات پس از مرگ نمیباشد، هیچ احدی بدون حبّ نسبت به دوست و آن چه دوست دارد و بغض نسبت به دشمن و آن چه دشمن یا مضر میداند نمیباشد ...؛ منتهی اگر "حق" را نیابند، حتماً باطل، جعلی و بدلی را جایگزین مینمایند. إلههای گوناگون [از طواغیت گرفته تا هوای نفس]، مکاتب و ایسمهای گوناگون، و الگوهای تقلیدی و امامان گوناگون برای پیروی، همین قرار دادن جعلیها و بدلیها برای پاسخگویی به ندای فطری و نیاز جانی بشر میباشد.
●- در گزارههایی چون «لَا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ» که پرچم و شعار اصلی تمامی انبیا و ادیان الهی و سرآمد همه آنها، یعنی اسلام بوده و هست، و در آیاتی چون: «اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ» - «هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ»، بحثی از وجودی به نام "الله جلّ جلاله" ندارند که نه تنها روشن و مبرهن است، بلکه چیزهای دیگر نیز به نور وجود و معرفت او شناخته میشوند: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»؛ بلکه تصریح و تذکر دارند به این که «آن إلهی که عقل و فطرتتان، شما را به بندگی او میخواند و گواهی میدهد، "الله جلّ جلاله" است و نه غیر او و نه چیزی با شراکت با او در اولوهیت.
زبان عربی:
پس، این که فرمود: قرآن را به زبان عربی آشکار نازل نمودیم «بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ»، یعنی به زبانی که آن را میشناسید، با همان سخن میگویید و یا برایتان قابل فراگیری و فهم میباشد فرستادیم، آن هم با ادبیات، فصلاحت و بلاغتی در حد اعلی. باید دقت کنیم که این "مبین = روشن و آشکار"، برای چه کسی مبین است؟ برای خدا، برای پیامبرش صلوات الله علیه و آله، یا برای مخاطبانش که انسان و جامعه انسانی میباشد؟!
زبان قرآن مجید:
بنابراین، زبان قرآن مجید، همان زبان عقل، فطرت، منطق و حکمت است که در همگان وجود دارد، آن هم نه به صورت اکتسابی که ضرورت فراگیری از دیگران را داشته باشد و ممکن است برخی فراگرفته باشند و برخی دیگر فرا نگرفته باشند، بلکه به صورت فطری؛ یعنی زبانی که در خلقت، با وجود و جان آدمی سرشته شده است. اما ادبیات، واژگان و الفاظ آیاتش به عربی میباشد که قابل فراگیری، فهم، درک و ترجمه به تمامی زبانها میباشد. مانند هر بیان و یا کتاب دیگری.
مشارکت و هم افزایی (پرسش و نشانی لینک پاسخ)، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی.
پرسش:
چگونه قرآن کریم، کتاب هدایت همگان است، در حالی که آیات آن به عربی نازل شده است؟
پاسخ:
http://www.x-shobhe.com/shobhe/9725.html
پیوستن و پیگیری در پیامرسانها:
- تعداد بازدید : 3049
- 23 فروردین 1398
- نسخه قابل چاپ
- اشتراک گذاری
کلمات کلیدی: قرآن